مسعود پیرهادی
چند برداشت از یک استقبال
۱. قبل از هر چیز و هر کس باید از مردم نوشت. اما چه کسی صالحتر و شایستهتر از امام امت برای تعریف امت؟ هماو که فرمود: «من با جرأت مدعی هستم که ملت ایران و توده میلیونی آن در عصر حاضر بهتر از ملت حجاز در عهد رسولالله صلیاللهعلیهوآله و کوفه و عراق در عهد امیرالمؤمنین و حسینبنعلی صلواتاللهوسلامهعلیهم میباشند.» حال که چنین است، مبادا قدر این مردم، دانسته نشود و در قبال آنان کم بگذاریم.
این مردم بهتعبیر مقام معظم رهبری حفظهالله، صبور و شکورند. بر مصائب و مشکلات و بلایا صبر میکنند و نسبت به نعمتها، خدمتها و زحمتها قدرشناس و شکرگزارند. کارگزاران و حکام نیز باید در قبال مردم، صبور و شکور باشند. در برابر لغزشهای احتمالی و اختلافات، صبر پیشه کنند و مقابل همراهی و تبعیت و قدرشناسی مردم، سر تعظیم فرود آورند و قدردان آنان باشند.
استقبال پرشکوه مردم آذربایجان شرقی از رئیسجمهور، مصداق کاملی از امیدواری و قدردانی این مردم شریف است که باید قدر این امید و قدرشناسی را دانست. حتی آنانکه بابت بیان انتقاد، مطالبه یا رساندن نامه برای دادخواهی و تظلمخواهی آمدهاند، عزیز و محترماند؛ چراکه حضور این افراد، بیش و پیش از هرچیزی فریاد عملی یک کلمه است: «امید». کسی که امید به اصلاح و بهبود ندارد، سختیِ طی طریق و انتظار و استقبال را به خود هموار نمیکند. ما باید قدر این امید را بدانیم و آن را قبل از قول با فعل، روزافزون کنیم. بخش عمدهای از مردم هم بابت تغییرات مثبت در طرحها و برنامههایی که در سفر قبلی مطرح شده بود، حاضر شدند و اینگونه از اقدامات دولت، تشکر کردند.
۲. دولت فعلا دارد بدهیهای خود و دولتهای قبلی را به آذربایجان و اقصی نقاط کشور پرداخت می کند؛ اما همین عزم به پرداخت بدهی و خود را مدیون و بدهکار دانستن به مردم، ارزشمند و شایسته تحسین است. هنوز ۸ سال تاریک دولتی که حاضر به همنشینی و مجالست با مردم نبود را فراموش نکردیم و فارغ از هر انتقادی به این دولت، باید تأکید کرد که مردمداری و حسن خلق با مردم، سجیه گرانبهایی است که دیده و فهمیده میشود.
اما آنچه در تبریز مشاهده شد، ثمرات عینی خدمت به مردم هم بود؛ تکمیل و بهرهبرداری از طرحهایی مثل خطآهن تبریز – میانه که بیش از ۲۳ سال وقفه داشته یا آبرسانی به مردم میانه که ۲۰ سال تعلل در آن صورت گرفته، مردم را مجاب کرد که علیرغم همه فشارهای اقتصادی و معیشتی و سایر چالشهایی که در زندگی روزمره خود دارند به استقبال رئیسجمهور بیایند و بگویند: مردم میبینند و بالاتر از هر عدد و رقم و شاخصی، مشخص میکنند که شخص یا طرحی موفق بوده یا خیر.
۳. پیشتر در مطلبی با عنوان «ضرورت توجه به مفهوم «کشورداری»» قدری از سختیها و مفهوم کشورداری نوشته بودم. در همان راستا باید دانست که سفری با چهار، پنج ثمر و خبر بزرگ، مهم و امیدبخش، شاید تنها یکروز خوراک رسانهها را تأمین کند و از فردای آن، مسائل روز و مطالبات دیگری جای آن را میگیرد و باید پاسخ آنان را آماده و مهیا کرد. راضی کردن مردم یک امر حیاتی است و راضی نگاهداشتن آنان، امر دیگر و چهبسا مهمتر. با اتمام هر عملیات در دستگاههای حاکمیتی اعم از قوای مجریه، مقننه و قضائیه و سایر نهادها، وقت جمع غنائم فرانمیرسد؛ حتی در پایان عملیات، وقت استراحت هم نیست؛ فقط و فقط وقت اجرای عملیات بعدی و احیانا آسیبشناسی و ترمیم عملیات قبلی است و همین است که کار کشورداری را جهادی و بیوقفه میکند و برای پیشرفت حقیقی تنها راه چاره همان است که رهبر معظم انقلاب فرمودند: «در راه پیشرفت، توقف ممنوع است؛ خودشگفتی ممنوع است؛ غفلت ممنوع است؛ اشرافیگری ممنوع است؛ لذتجویی ممنوع است؛ به فکر جمعکردن زخارف دنیا افتادن، برای مسئولین ممنوع است. با این ممنوعیتهاست که میتوانیم به قله برسیم.»
ارسال نظر