مسعود پیرهادی
با ساعت شنی کار کنید !
یک. کاش بساط ساعتهای عقربهای برای مسئولان برچیده شود! این ساعتها فقط تغییر اعداد را یادآوری میکنند و عقربهها در آن مدام دور خود میچرخند بیآنکه یک پایان را به ما بنمایانند. عقربههایی که باید با گذر هر ثانیه، یک نیش به مخاطب بزند که یک ثانیه از عمرت رفت، تبدیل شده به ابزار غفلت و تکرار؛ اما ساعت شنی در هر نوبت، تمام شدن وقت را به روی آدم میآورد؛ استرس به جان آدم میاندازد و عموما جنبوجوش را مضاعف میکند. عمر مجلس یازدهم رو به پایان است و از دولت سیزدهم نیز یک سال و نیم گذشته است. نجات اقتصاد و توجه به معیشت مردم، غالب شعارهای مسئولان فعلی را تشکیل میدهد. علی رغم دویدنهای ستودنی، محصولات نامرغوبی به دست مردم رسیده است؛ حالا این را به دولتهای قبلی و زمین مینگذاری شده و تحریم و امثالهم گره بزنیم یا نزنیم، دردی از مردم دوا نمیکند. کسانی هم که مسئولیت پذیرفتند، چه در مجلس شورای اسلامی و چه در دولت، پیش از این هم در بدنه حاکمیت کشور بودند و از سوئیس نیامدند! فلذا به مختصات کشور احاطه داشتند و با علم و امید به اصلاح، به بهارستان و پاستور قدمرنجه فرمودند. بارها چه در روزنامه و چه در جلسات با مسئولان نوشته و گفتهام که صرفا غرق در مسائل کلان نشوید و روزمره مردم را دریابید. با آماربازیها دلخوش نشویم و نبض جامعه را بگیریم. آنچنان که میگوییم: جودک بسط املی؛ جود و بخشش خداوند، امید و توقع مرا زیاد کرده است؛ مراقب باشیم نجابت مردم ما را از انجام صحیح تکلیف بازندارد.
دو. اوج دشمنیهای دشمن و خباثت رسانهای و جنگ ترکیبی آنان را هم دیدیم. دشمن، بسیاری از سرمایه هایی که سالها متصلا یا منفصلا، مجتمعا یا منفردا در خدمتش بودند را سوزاند بلکه بهزعم خود ریشه جمهوری اسلامی را درآورد؛ و با این حماقت و اشتباه محاسباتی، نقاب از چهره بخشی از مهمترین داشتههای خود برداشت اما به مطلوب غایی خود نرسید؛ نه به این معنی که توفیقی نداشت، ولی قطعا این هزینهها بابت این مقدار نتیجهگیری نبود.
امروز باید این آیه را مرور کرد که «الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْ دینِکُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ؛ امروز کسانی که کفر ورزیدهاند از (ابطال و ازاله) دین شما مأیوس گشتهاند، پس از آنها مترسید و از من بترسید.» حال باید پرسید چه چیز خدا ترسناک است و پاسخ را از لسان اهلالذکر گرفت که «جللت ان یخاف منک الا العدل؛ یعنی تو منزهی از اینکه از تو ترسی باشد جز از ناحیه عدالتت» عدل خدا و سنت الهی تعارفبردار نیست. ظلم کنیم، عقوبت میشویم؛ چه در دنیا چه در عقبی. کمکاری کنیم عقب میمانیم؛ صبر نکنیم از ظفر خبری نیست. بهازای هر شخصی که از قطار انقلاب پیاده شده و ما نسبت به آن تقصیر یا قصوری داشتیم، دستبسته باید جواب پس بدهیم.
سه. در برخی امور اگر قرار بود روشها جواب دهد تا امروز جواب میداد؛ «شک مقدس» لازم است برای نوسازی در حکمرانی نه در لفظ بلکه در عمل؛ تغییرات گسترده و ملموس، راه برونرفت از مشکلاتی است که با آن دستبهگریبانیم. بعضی از این تغییرات، اعلامی است و بعضی نیز صرفا اعمالی. در حوزه فرهنگ، آموزش و پرورش، آموزش عالی، سبک زندگی اسلامی، حکمرانی فضای مجازی و بهصورت ویژه، اقتصاد، ضعف داریم؛ ولی معتقدیم نهتنها بنبستی وجود ندارد، بلکه با تغییرات علمی و البته فوری میتوانیم ورق را در این حوزههای دچار عقبماندگی نیز برگردانیم. مقابل هر تغییری در هر شخص و هر سیستمی مقاومت وجود دارد؛ اولین اشخاص حقیقی و حقوقی که این تغییرات را آغاز کنند حتما متحمل سنگینترین هزینهها خواهند شد اما بهتعبیری جادهصافکن اشخاص بعدی خواهند شد و سایرین نیز به پیوستن ترغیب میشوند و جریان مطلوب، راه میافتد. این مسیر، طیشدنی و میسر است. فقط باید بدانیم وقت کم و فرصت مثل ابر در گذر است.
ارسال نظر