حنیف غفاری
دروغ همیشگی آمریکاییها
«جان کربی» هماهنگکننده ارتباطات راهبردی در شورای امنیت ملی کاخ سفید در یک نشست خبری مدعی شده است که ایرانیها درباره ( احیای) برجام با حسن نیت مذاکره نکردند.وی در ادامه مدعی شده است :
«ببینید، برجام در حال حاضر در دستور کار (دولت آمریکا) نیست، ما روی آن متمرکز نیستیم. (البته) حالا هیچچیزی درباره این واقعیت که ما خواهان اطمینان یافتن از عدم دستیابی ایران به توانمندی سلاحهای اتمی هستیم، تغییر نکرده است.»
کلیگویی این مقام آمریکایی و دیگر مقامات کاخ سفید و وزارت خارجه آمریکا طی ماههای اخیر مسبوق به سابقه بوده است. این سخنان، متشکل از دو جزء است :یکی ادعای عدم پیگیری مذاکرات احیای توافق هستهای از سوی آمریکا و دیگری، مقصرجلوه دادن جمهوری اسلامی ایران در پروسه مذاکرات گذشته!
اکنون جان کربی بار دیگر به همین فرمول رفتاری و گفتاری نخنما استناد کرده است. در خصوص مواضع اخیر کربی، نکاتی وجود دارد که نمیتوان بهسادگی از کنار آنها گذشت:
نخست اینکه نهتنها مقامات آمریکایی طی هفتههای اخیر مذاکرات احیای برجام را در قالب دیپلماسی پنهان و از طریق واسطه گران منطقهای ( عمان و قطر) و حتی اروپایی را در دستور کار قرار دادهاند، بلکه پیشنهاداتی را در راستای توافق موقت یا جایگزینی برجام با توافقی دیگر را از طریق این واسطه گران ، خطاب به دستگاه دیپلماسی ما مطرح کردهاند که با پاسخ حقوقی و قاطعانه کشورمان مواجه شدهاند.
بر این اساس، جمهوری اسلامی ایران معتقد است تا زمانی که امکان احیای توافق هستهای از طریق ارائه ضمانتهای اعتباری از سوی وزارت خزانهداری آمریکا ( به شرکتهای سرمایهگذار خارجی در ایران ) وجود دارد، اساسا طرح گزینههای دیگر ازجمله «توافقی جدا از برجام»دستاوردی منطقی، حقوقی و اقتصادی برای کشورمان ندارد.
فراتر از آن، بخش مهمی از رایزنیهای ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی در خصوص اماکن و پروندههای ادعایی ، در مسیر احیای توافق هستهای مورد تعریف و ارزیابی قرارگرفته است.
بر همین اساس، جمهوری اسلامی ایران«مختومه شدن»پروندههای ادعایی را پیششرطی اساسی جهت احیای توافق هستهای میداند. پروندههایی که مفتوح ماندن آنها اساسا برای کشورمان قابل توجیه نیست.
نکته دوم،مربوط به بازی مقامات آمریکایی با کلمات میباشد! بایدن و همراهانش از بهکارگیری کلمه «برجام» یا « مذاکرات احیای برجام» در ادبیات گفتاری خود اجتناب کرده و آن را با کلماتی مانند «مذاکرات هستهای » جایگزین میسازند. این در حالی است که مذاکرات هستهای از دید جمهوری اسلامی ایران، مذاکراتی است که معطوف به احیای توافق هستهای باشد نه جایگزینی آن با توافقی دیگر! یکی از مهمترین مواردی که در جلسه استماع اخیر کنگره آمریکا و مقامات وزارت خارجه این کشور مطرحشده، اتفاقا مربوط به همین مسئله میباشد.در این میان، مقامات آمریکایی کماکان در میان تناقضات و پارادوکس ها حرکت میکنند. ادعای جان کربی در حالی صورت میگیرد که سران گروه ۷ در نشست هیروشیما، برجام را مفیدترین راهحل دیپلماتیک برای موضوع هستهای ایران توصیف کردند.این بیانیه، در تعارض با مواضع قبلی مقامات آمریکایی و اروپایی در خصوص گذار از احیای توافق هستهای و توقف کامل این روند بوده است! به عبارت بهتر، بیانیه اخیر گروه ۷ را میتوان نقطه آشکارساز بازگشت علنی غرب به راهکار احیای توافق هستهای تلقی کرد. بااینحال، باید مراقب تاکتیکهای مشترک آمریکا-اروپا در پیشبرد این روند بود.
نکته سوم، به پایان تاریخمصرف بازی دوگانه برجامی آمریکا در دو حوزه دیپلماسی پنهان و آشکار بازمیگردد. هراندازه زمان سپری میشود، مقامات کاخ سفید و وزارت خارجه آمریکا در پیشبرد این بازی دوگانه بیشازپیش دچار خطا و سردرگمی رفتاری و محاسباتی میشوند.نتیجه این دوگانه سازی عامدانه ، چیزی جز رسوایی برای مقامات آمریکایی نیست. بنابراین، بهترین راه برای مقامات آمریکایی، پایان دادن به این بازی تاکتیکی و تن دادن به واقعیاتی ازجمله نظارت دقیق افکار عمومی دنیا بر روی مواضع ضدونقیض آنهاست! به نظر میرسد مقامات آمریکایی خود را در عرصه دیپلماسی عمومی و هدایت افکار عمومی دنیا، بیش ازآنچه هستند قدرتمند تصور کردهاند! این تصور، در آیندهای نزدیک میتواند هزینههای زیادی برای واشنگتن در نظام بینالملل و در همان عرصه دیپلماسی عمومی ایجاد کند.
ارسال نظر