مهمترین عامل بروز تعارض میان زن و شوهر
هانیه شفیعی، اظهار داشت: یکی از مسائلی که به طور مشترک در بسیاری از روابط زناشویی وجود دارد، تفاوت همسرداری سنتی و مدرن است.
هانیه شفیعی، اظهار داشت: یکی از مسائلی که به طور مشترک در بسیاری از روابط زناشویی وجود دارد، تفاوت همسرداری سنتی و مدرن است. نگرش متفاوت به آئین همسرداری که برخی به شکل قدیمی مردسالارانه و گروهی نیز به شکل زن سالارانه، آن را در زندگی خود دنبال میکنند.
وی تصریح کرد: در مدل سنتی مرد تنها نان آور خانه و زن هم در منزل امور خانه را انجام میدهد که اگر از آنها میپرسیدیم که چه کسی در زندگی شما، مهمتر است به طور حتم آنها نقش مرد را مهمتر و اساسیتر بیان میکنند و اگر مرد به هر دلیلی فوت و یا از رابطه خارج شود، اساس و مدیریت اقتصادی آن زندگی مختل میشود.
وی ادامه داد: در حال حاضر با جامعهای از افراد روبرو هستیم که در مقابل دیدگاه مردسالاری، دیدگاه زن سالار بودن را بیان میکنند و از حقوق زنان در برابر مردان دفاع میکنند در حالی که در یک رابطه بانشاط و پویا، نه زن سالار و نه مرد سالار مطرح نیست.
شفیعی با بیان اینکه رابطه نیاز به برابری جنسیت و نقشها دارد؛ افزود: کوچک شمردن وظایف یکدیگر تنها باعث تخریب زندگی میشود؛ زن و شوهر باید واقف باشند که حضور و بودن هردویشان در رابطه به یک اندازه مغتنم و مفید است و قدرت باید در تعادل باشد و اگر در یک مورد، قدرت بیشتر سمت مرد است در موردی دیگر قدرت باید سمت زن باشد.
این زوج درمانگر اضافه کرد: زوجهایی که در رابطه زناشویی خود دچار مشکل هستند باید توجه داشته باشند که تعادل و تقسیم قدرت، احساس اجحاف و ظلم را در رابطه از بین میبرد و نباید هیچ کدام نقش قربانی و احساس مظلوم بودن را داشته باشند چراکه موجب نارضایتی آنها میشود.
وی یادگیری مهارتهای رابطه زناشویی را برای زوجین ضروری دانست و افزود: زوجین نیاز دارند که روش همسرداری صحیح را بیاموزند تا بتوانند رابطههای پایدار و خشنود داشته باشند و زمانی که این اتفاق میسر شود، آسیبهای اجتماعی ناشی از طلاق و فرزندهای طلاق و آسیبهای شخصیتی و تربیتی این فرزندان به شدت کاهش میابد و جامعهای شادتر و سالمتر خواهیم داشت.
شفیعی گفت: روابط درون خانوادگی از اهمیت و حساسیت فوق العاده ای برخوردار است و چگونگی این روابط نقش بسزایی در شکل گیری نگرشها و بازخوردهای اجتماعی، آمادگی و توسعه مهارتهای اجتماعی اعضای خانواده خواهد داشت. به طور کلی چگونگی روابط درون خانوادگی بیشترین تأثیر را در توان و نحوه برقراری و استمرار رابطه با دیگران را در بین اعضای خانواده خواهد داشت.
این روانشناس تاکید کرد: اساس روابط درون خانوادگی بر محور رابطه زن و شوهر (پدر و مادر) استوار است. نحوه ارتباط فی مابین زنها و شوهرها میتواند ترسیمگر چگونگی روابط بین پدرها، پسرها، مادرها و دخترها، خواهرها و برادرها و بلکه عروسها و مادرشوهرها و نوهها ومادربزرگها باشد.
شفیعی خاطرنشان کرد: رابطه خوشایند و آرامبخش زن و شوهر نه تنها مناسبترین بستر رشد و شکوفایی شخصیت آنها را فراهم میکند، بلکه چنین رابطهای در تعالی فرزندان نیز تأثیرگذار خواهد بود.
ارسال نظر