عشق
عشق چیست؟
عشق یک کلمه سه حرفی است که مسلما تا به حال به آن فکر کرده اید. عشق در قلب بعضی باعث ایجاد ترس می شود و برای برخی دیگر ایجاد انگیزه می کند. وجود و معنای عشق قرن ها است که مورد بحث و مناظره قرار دارد. عشق چیست؟
این سوال تاریخی توسط همه پرسیده شده از نوجوانان عشق زده گرفته تا شاعران رمانتیک، فیلسوف ها تا دانشمندان کنجکاو و حدس بزنید چه؟ ما جواب این سوال را پیدا کردیم! جوابش هست…
در واقع جواب این سوال بسته به دیدگاه هر شخص متفاوت است، بیایید ابتدا به چند مورد نگاهی بیندازیم:
تعاریف مختلف از عشق
از دیدگاه یک رمانتیک : عشق کامل است
عشق برای شما چیست؟ آیا فکر می کنید همیشه باید آسان و بدون هیچ اختلافی باشد؟ یا شاید فکر می کنید شریک های عاشق همیشه باید یکدیگر را درک کنند؟ اگر نظر شما درباره عشق این است، ممکن است عشق را به دید یک رمانتیک ببینید.
دوست ندارم طرز فکرتان را خراب کنم اما عشق در نگاه اول چیزی بعید است. تثبیت این احساس کار می برد. بر اساس گفته های سالی کونولی یک درمانگر روابط با ۳۰ سال تجربه کاری، اسرار بر ایده اینکه یک عشق کامل می تواند در واقع رابطه تان را زیبا کند ناسالم است.
از دیدگاه یک دانشمند: عشق درباره احساس بویایی ما است
اگر خود را بیشتر فردی تحلیلگر می بینید، ممکن است بر این عقیده باشید که عشق به بیولوژی مربوط می شود. این نظریه درباره اینکه عشق چیست در واقع ساخته و پرداخته مدارک علمی است. محققان دانشگاه برن سوئیس تحقیقاتی را روی حس بویایی ما و توجهمان به شخصی دیگر انجام داده اند. آنها متوجه شدند ژن های مجموعه سازگار پذیری اصلی در DNA انسان ممکن است باعث احساس عشق نسبت به فرد دیگری در ما شود.
از دیدگاه یک واقع گرا: عشق مانند یک اقیانوس است
دیدگاه واقع گرایانه نسبت به عشق دانستن این است که عشق مانند یک اقیانوس است، سرشار از موج هایی که در حال تغییر هستند و جزر و مد. چنین حسی درباره عشق تعریفی متعادل تر و عادی تر از این احساس گریزان است. فهمیدن سوال عشق چیست در واقع زیاد ساده نیست. عشق خیلی کار می برد و اگر مدتی بگذرد شما را آماده داشتن رابطه ای سالم، پربار و بادام می کند.
چه چیزی عشق نیست؟
در حالی که تعریف عشق بستگی به دیدگاه هر فرد دارد، برخی چیزها هستند که به وضوح عشق نیستند. چه چیزی عشق نیست؟
شیفتگی در برابر عشق
شیفتگی احساسی است که ما در ابتدای یک رابطه آن را تجربه می کنیم. دوست داشتنی که شب ها بیدار نگهمان می دارد در طول روز حواسمان را پرت می کند و باعث نشاطمان می شود، این دوست داشتن در واقع شیفتگی است. از آنجا که وقتی در معرض عاشق کسی شدن قرار می گیرید این حس به شما دست می دهد معمولا شیفتگی را با عشق اشتباه می گیریم. شیفته بودن به جای عاشق بودن دامی است که بسیاری از ما گاه و بی گاه در آن گرفتار می شویم. از خود می پرسید عشق چیست؟ و سپس خود را قانع می کنید این حس همان عشق است. اگر این چیزی است که به آن اعتقاد دارید اولین مرتبه ای که رابطهتان به چالش کشیده می شود نجاتی در کار نخواهد بود و دوام نمیاورد. عشق واقعی دیرپا است و خیلی زود به پایان نمی رسد.
هوس در برابر عشق
ممکن است گاهی هوس با عشق اشتباه گرفته شود اما این دو با یکدیگر یکی نیستند. چگونه می توانید تفاوت بین این دو را بگویید؟ بسیار خب اگر بیشتر از صحبت کردن به اتاق خواب فکر می کردید، احتمالا روی ظاهر فرد مقابل تمرکز کرده اید و یا از روی احساس صمیمیت می خواهید دست به کار دیگری بزنید! در این شرایط احساسی که دارید عشق نیست هوس است!
این دامی است که ممکن است به سادگی در آن گرفتار شویم چون واکنش طبیعی مان طوری است که همیشه در آرزوی بهترین ها هستیم این امید آنقدر افزایش می یابد که خود را به چیزی غیر واقعی قانع می کنیم. وقتی چیزی در ارتباط با رابطه زیاد درست نباشد نا دیده گرفتنش ساده می شود، چون خداحافظی با افرادی که به آنها اهمیت می دهید کارِ دشواری است. اشتباه گرفتن عشق با هوس باعث می شود وارد یک رابطه فانتزی شوید و معنای عشق حقیقی را درک نکنید.
دوستی در برابر عشق
احساس دوستی و عشق معولا به یکدیگر نزدیک است به همین خاطر است که ممکن است گیج کننده باشد. دلیلش این است که ممکن است یک دوست را عاشقانه دوست بداریم و یا حس کنیم شریک عشقی مان دوستمان نیز هست. اشتباه گرفتن دوستی با عشق ساده است چون زمان زیادی را با دوستانمان می گذرانیم طوری که زندگی بدون آنها را نمی توانیم برای خود متصور باشیم. این دقیقا همان حسی است که درباره افراد هم زندگی مان می کنیم. خطوط بین دوستی و عشق معمولا نامرئی است. بنابراین اگر رابطه ای که دارید گیجتان کرده در چنین مواقعی سعی کنید روی صمیمیت و شدت علاقه خود به این فرد تمرکز کنید. به صورت کلی هرچقدر احساساتتان نسبت به فردی شدیدتر باشد احتمال اینکه واقعا عاشق او شده باشید نیز بیشتر است.
وابستگی احساسی در برابر عشق
گاهی ممکن است فکر کنیم عاشق شده ایم اما در واقع دچار وابستگی احساسی هستیم. چگونه می توان تفاوت این دو را گفت؟ چند سوال است که می توانید از خود بپرسید. آیا تمایل به دلخواه سازی شریکتان دارید؟ و یا ترس عمیقی نسبت به از دست دادنش دارید؟ و یا نحوه برخورد او با شما برایتان مهمتر است از اینکه چه کسی معشوقتان باشد؟ اگر جواب شما به این سوالات بله است، ممکن است بیشتر در رابطه ای قرار داشته باشید که وابستگی احساسی در آن مطرح است که متاسفانه عشق نیست. اگر متوجه شدید که به جای عشق واقعا درگیر وابستگی احساسی شده اید، بسیاری از صفات وابستگی احساسی نظیر ایده آل سازی شریکتان یا ترس از دست دادنش طبیعی است. این احساسات حتی در یک رابطه رمانتیک نیز قابل انتظار است اما گاهی ممکن است بیش از حد جدی اش بگیریم. به خاطر داشته باشید هم شما هم کسی که دوستش دارید آدم خود هستید، عشق اجازه می دهد کسی باشیم که هستیم.
عشق چیست؟
بسیار خب، حالا می دانیم که چه چیزی عشق نیست. اما همچنان یک سوال بی جواب باقی مانده: عشق چیست؟ عشق لمس ناپذیر، استقلال، فراگیر، مراقبت، غیر قابل پیش بینی و طبیعی است. فرای کامل است و به ما انعطاف پذیری تجربه تمام دیگر احساسات را می دهد از جمله: خشم، ترس، غم و درد. عشق چیزی نیست که بتوانیم بیرون برویم و بخریمش، چیزی نیست که به عنوان پاداش برای انجام دادن کاری خوب به ما بدهند، همچنین چیزی نیست که بتوان آن را به شمارش آورد. مهمترین چیز این است، عشق چیزی است که آزادانه و بدون اینکه شرایط از پیش تعیین شده به وجود می آید. در اولین گام جهت پیدا کردن عشق واقعی این موارد را باید درک کرده باشید.
ارسال نظر