یکی از فرماندهان زینبیون می گوید: من بعد از شهید مطهر حسین، به طور موقت مسئولیت فرماندهی را برعهده داشتم. وقتی سردار سلیمانی آمد، درخواست ها و آنچه باید به عرض ایشان می رساندم را در نامه ای نوشتم و خدمتشان تقدیم کردم.
توصیف رفتار و حالات نیروهای داعشی، چنان واقعی است که ترس و حس نفرت هر لحظه نسبت به آنها حس میشود و مخاطب نمیتواند خود را در جایی غیر از سوریه و سامرا تصور کند.
ما باید همیشه کنار هم باشیم و نمیتوانیم لحظهای از هم جدا شویم. یا من باید خانه باشم یا ایشان باید همراهم باشد. ماشینمان را طوری طراحی کردهایم که آقای آملی بتواند داخلش قرار بگیرد
ازهمسرم پرسیدند اگر ابوالفضل بیاید چه میکنید؟ ایشان هم در پاسخ گفت: من یک هفته قبل خواب دیدم که ابوالفضل را آوردند جلوی دانشگاه تهران و گفتند هر کس میخواهد ابوالفضل را ببیند بیاید، صورتش هم باز بود
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کرمان گفت: جشن امضای کتابهای «آن 23 نفر» و«اردوگاه اطفال» و رونمایی از چندین کتاب همزمان با بیست و ششمین هفته کتاب در استان برگزار خواهد شد.
هادی رحیم زاده زمانی که اسناد مربوط به شهید مجید شنب غازانی (شنب غازان محله ای است در تبریز با شهدای بسیار) را اسکن می کرده متوجه تعدادی نامه های دانش آموزانی می شود که...
آقا نوید از لحاظ روحی من را آماده کرده بود اما گفته بودند قبل از عقد نمی روند. آنقدر عنایت خداوند را در زندگی مان احساس می کردم که مطمئن بودم بعد از این هرچی پیش بیاید خدا می خواهد.