لزوم بهره روحانیون از سیره پیامبر(ص)
متأسفانه برخی روحانیون جاذبه ندارند بلکه دافعه ایجاد میکنند؛ در حالی که از خصوصیات بارز پیامبر(ص) اخلاقیات صحیح و مردمداری ایشان بود. خداوند در آیهای از قرآن میفرماید ای پیامبر «اگر تندخو و سختدل بودى قطعاً از پیرامون تو پراکنده مىشدند».
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا مبعث رسول گرامی اسلام(ص) نقطه عطفی در جهان اسلام و نیز جامعه جهانی بود. زیرا پیامبر(ص) معرف سبک جدیدی از معادلات و نظامات سیاسی و اجتماعی بود که در آن، معرفت، اخلاق و احکام الهی حاکم بود.
از این رو نیاز است از برخی گزارههایی که پیامبر گرامی اسلام(ص) در انجام رسالتشان از آنها بهره گرفتند، بازخوانی مجددی داشته باشیم تا بتوانیم آنها را الگو و سرمشق خود در زندگی فردی و اجتماعی و نیز حیات سیاسی خود قرار دهیم. در این باره با حجتالاسلام علی آقابابا مدرس حوزه و دانشگاه به گفتوگو نشستیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
خداوند به پیامبر(ص) فرمود اگر سختدل بودی مردم از اطراف تو پراکنده میشدند
* علت موفقیت پیامبر (صلی الله علیه و آله) در انجام رسالت و دعوت مردم به دین مبین اسلام و ماندگاری این رسالت را در چه مواردی میدانید؟
زمانی که پیامبر (صلی الله علیه و آله) از غار حرا برای رسالت و تبلیغ پایین آمدند، تا زمانی که از پلههای منبر برای وداع از مردم بالا رفتند، 23 سال به طول انجامید. در این مدت پیامبر (صلی الله علیه و آله) با مردم چه کرد؟ یعنی مردمی که دخترانشان را زنده به گور میکردند، دختر را نحس میدانستند، پیامبر با دلِ مردم کاری کرد که هر کس دختردار میشد، وارد مسجد میشد و از خوشحالی فریاد میکشید که خدا به من ریحانه داده است. از آن به بعد دختر برای آنها عزت و افتخار بود. یا قبایلی که به خاطر مالکیت یک شتر مثلاً 6 سال با یکدیگر جنگ میکردند، پیامبر (صلی الله علیه و آله) در این 23 سال کاری کرد که وقتی یکدیگر میرسیدند آیات قرآن میخواندند. در حفظ کردن آیات قرآن از یکدیگر سبقت میگرفتند. مردمی که سلام کردن نمیدانستند، پیامبر آنها را طوری تربیت کرد که وقتی به یکدیگر میرسیدند، هم را در آغوش میگرفتند؛ پیامبر در قلوب مردم نفوذ کرد. خداوند در آیه63 انفال میفرماید: «وَ أَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ لَوْ أَنْفَقْتَ ما فِی الْأَرْضِ جَمیعاً ما أَلَّفْتَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ وَ لکِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَیْنَهُمْ إِنَّهُ عَزیزٌ حَکیمٌ؛ و میان دلهایشان الفت انداخت، که اگر آنچه در روى زمین است همه را خرج مىکردى، نمىتوانستى میان دلهایشان الفت برقرار کنى، ولى خدا بود که میان آنان الفت انداخت، چرا که او تواناى حکیم است.»
پیامبر(ص) با استدلال دعوت به اسلام میکرد نه احساسات
یکی از رموزِ موفقیت پیامبر که اگر اکنون ضرورت دارد ما مبلغین و مراکز فرهنگی و مذهبی دقت کنیم این بود که پیامبر با مردم بر اساس استدلال سخن میگفت نه احساسات. نقل است زمانی که ابراهیم، فرزند 18 ماهۀ پیامبر (صلی الله علیه و آله) از دنیا رفت، هنگام دفن ایشان خورشیدگرفتگی رخ داد. مردم گروه گروه خانه حضرت آمدند و ابراز داشتند یا رسولالله ما ایمان آوردیم. ایشان فرمودند دلیل ایمان شما چیست؟ گفتند یا رسولالله در مرگ ابراهیم شما خورشید گرفت، پس شما بر حقید. حضرت یک فرمودند بروید خانههایتان «إن الشّمسَ و القمرَ آیتان من آیات الله لاینخسفان لَمُوت أَحَدٍ و لِحَیاته...؛ خورشید و ماه دو آیه الهی هستند که با مرگ و زندگی کسی دچار گرفتگی نمیشوند؛ هرگاه اینچنین دیدید، به درگاه خدا دعا کنید، و تکبیر بگویید و نماز بخوانید و صدقه دهید.» متأسفانه گاهی سعی داریم با مردم را با احساسات به سمت دینیات بکشانیم درحالی که اگر ما با استدلال پیش برویم، مردم به سمت دین سوق پیدا میکنند.
عاملِ دوم موفقیت پیامبر (صلی الله علیه و آله) «صبر» بود. نزدیک به 20 آیه از قرآن در خصوص امر به رسولالله(ص) به صبر است. مثلاً صبر در برابر گفتارها «فَاصْبِرْ عَلى ما یَقُولُون؛ بر آنچه میگویند صبر کن». یا به پیامبر (صلی الله علیه و آله) میفرماید «فَاصْبِرْ صَبْراً جَمیلاً؛ صبر زیبا پیشه کن». یا میفرماید: «وَ اصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لا یُضیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنین؛ صبر پیشه کن که خدا اجر محسنین را ضایع نمیکند».
از این رو کارِ فرهنگی صبر میخواهد؛ گاهی توقع داریم نتیجه کاری را که انجام میدهیم سریعاً ببینیم. اکنون اگر امنیتی در جامعه میبینیم، به برکت صبر در گذشته است. در آن زمان که دشمنان داخلی و خارجی به کشتار ملت ما میپرداختند، مردم ما صبورانه رفتار کردند. در شرایط فعلی نیز باید با وجود فشارهای اقتصادی و معضلات اجتماعی بسیار صبورانه رفتار کنیم.
اخلاق محمدی(ص) راز موفقیت پیامبر(ص) در انجام رسالت
سومین عامل موفقیت پیامبر (صلی الله علیه و آله) در انجام رسالت خویش «اخلاق» یا خُلقِ زیبایِ محمدی(ص) است. اخلاق پیامبر و اخلاق اهلبیت مردم را جذب کرد. در این باره آیات متعددی در قرآن است. به عنوان نمونه میفرماید «به [برکتِ] رحمت الهى، با آنان نرمخو [و پُر مِهر] شدى، و اگر تندخو و سختدل بودى قطعاً از پیرامون تو پراکنده مىشدند؛ فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ» (159 آلعمران)
یا در آیه4 سوره قلم خداوند خطاب به پیامبر (صلی الله علیه و آله) میفرماید: «وَ إِنَّکَ لَعَلى خُلُقٍ عَظیمٍ؛ تو دارای خُلق و خویی عظیم هستی» روایت شده یک نفر خدمت امیرالمومنین(ع) رسید و گفت یا علی از خُلق و خوی پیامبر بگویید. علی(ع) با قرآن به او پاسخ دادند. به او فرمود نعمتهای دنیا را برای من بشمار. گفت نعمتهای دنیا خیلی زیاد است، من نمیتوانم بشمارم. حضرت فرمودند تو نعمتهای دنیا را نمیتوانی حساب کنی، درحالی که قرآن میفرماید: «مَتاعُ الدُّنْیا قَلیل؛ کالای دنیا اندک است»، چطور توقع داری خصوصیاتِ اخلاقی پیامبر را برای تو بشمارم درحالی که قرآن میفرماید «وَ إِنَّکَ لَعَلى خُلُقٍ عَظیمٍ».
علامه طباطبایی در کتاب «سنن النبی» حدود 800 مصداق از اخلاقیات پیامبر (صلی الله علیه و آله) را بیان کرده است. از نوع نشست و برخاستن، خوردن و آشامیدن، تعاملات فردی و اجتماعی، نوع پوشش پیامبر (صلی الله علیه و آله) مطالبی جمعآوری کرده است.
مردم به اخلاقیات و رفتارهای متولیان دین دقت میکنند
* متأسفانه گاهی در بین برخی روحانیون که وظیفه تبلیغ دین با اخلاق و منش نبوی(ص) دارند، بداخلاقیهایی صورت میگیرد؛ یک روحانی بر اساس سیره نبوی(ص) چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟
بله متأسفانه برخی از روحانیون جاذبه ندارند بلکه دافعه نیز دارند. من این مسأله را در مساجد و اماکن مذهبی به وفور دیدم؛ خب مهمترین گزاره را قبلاً عرض کردم که همان خُلق و خوی نبوی(س) است. واقعاً اخلاقیات در گرایش مردم به دین خیلی مؤثر است. همان طور که عرض کردم خداوند در آیهای از قرآن میفرماید ای پیامبر «اگر اگر تندخو و سختدل بودى قطعاً از پیرامون تو پراکنده مىشدند»؛ لذا مردم به اخلاق و رفتار ما دقت میکنند. یا در روایتی خود حضرت میفرمایند: «إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاقِ؛ من برای اتمام مکارم اخلاق مبعوث شدم»
یک نوع دیگر از بداخلاقیِ جامعه روحانیت، گرایش به اشرافیت است. برخی از هملباسیهای ما با ماشینهای مدلبالا در بین مردم رفتوآمد میکنند. برای بنده بارها پیش آمده که جهت سخنرانی برایم ماشینهای مدلبالا فرستادند، اما به حرمت مردم و عدم بدبینی ایشان به جامعه روحانیت و مصون ماندن از حبّ دنیا آنها را رد کردم.
سادهزیستی از خصوصیات بارز پیامبر(ص) بود
این در حالی است که سادهزیستی از خصوصیات بارز پیامبر(ص) بود؛ همه میدانستند وقتی جلوی پیامبر(ص) دو نوع غذا بگذارند، حضرت ناراحت میشود. یا همه میدانستند اگر به یک فقیر بیاعتنایی شود، حضرت با آنها برخورد خواهد کرد. تجملات گرچه به همه مردم توصیه نمیشود، اما برخی اقشار جامعه مثل روحانیت و مسئولان باید مراقبت بیشتری نسبت به دوری از این مسأله داشته باشند. روایت داریم که پیامبر(ص) از لباسهای ساده اما شیک استفاده میکرد.
ایشان یک سوم درآمدش را خرج عطر میکرد. وقتی پیامبر(ص) از محلهای عبور میکرد، تا مدتها بوی عطرشان در آن محل باقی میماند. باید حواسمان باشد که دهان و لباسمان و بدنمان بوی بد ندهد.
پیامبر(ص) اهل عمل به گفتار خویش بود
یکی دیگر از ویژگیهای باز پیامبر(ص) عمل به گفتار خویش بود. ایشان به آنچه امر یا نهی میکرد، خود نیز مقید به انجام یا ترک آن عمل بود. ویژگی بعد دلسوزی برای دستیابی به هدف بود. قبل از هجرت به مدینه بارها پیامبر(ص) را سنگ زدند و بدترین رفتارها را با ایشان انجام دادند. حالا اگر در خیابان یک نفر به ما جسارت کند، احساس نقصان میکنیم و خسته میشویم و ممکن است آن افراد را لعن و نفرین هم کنیم. در حالی که وقتی زخمهای خونین پیامبر(ص) را میشستند، ایشان زیر لب میفرمود «اللَّهُمَّ اهْدِ قَوْمِی فَإنَّهُمْ لا یعْلَمُونَ؛ خدایا قوم مرا هدایت کن؛ زیرا آنان نادانسته این کار را انجام میدهند. حتی در لحظات آخر عمر شریفشان نگران انحراف امت خویش بودند.
ما باید از خود بپرسیم چقدر دلسوز ملت هستیم؟ چقدر نگران پایمال شدن خون شهدایمان از صدر اسلام تاکنون هستیم؟ ایشان که دلسوزانه وارد صحنه عمل شدند، مورد هجمه دشمنان داخلی و خارجی قرار گرفتند در حالی که اگر ایشان وارد صحنه نبرد نمیشدند، اکنون باید داخل مرزهایمان با آنان مبارزه میکردیم. آنها که به تبعیت از سیره پیامبر(ص) اجر و مزدی از ما نخواستند. روحانیون ما چقدر از این احساس پیامبر(ص) نسبت به امت بهره بردند. اگر میخواهیم بدانیم چقدر بهره بردیم، وقتی یک سخنرانی کردیم و به ما هدیه ندادند، نباید ناراحت شویم. باید بدانیم لباسی که تن روحانیت است، میراث نبی مکرم اسلام(ص)، ائمه و اولیای الهی است. چقدر در کارمان حس دلسوزی داریم؟ آن روحانی که از لوازم بیتالمال برای راحتی خود استفاده میکند، آیا دلسوز مردم است یا دلسوز از دست دادن فرصتهای دنیا؟ پیامبر(ص) خیلی دلسوز بود، به همین دلیل تاکنون نام و یادش بر سر زبانهاست و ما نیز افتخار میکنیم خداوند چنین پیامبری برای ما قرار داده است.
امام زمان(عج) مأموریت بعثت پیامبر(ص) را محقق خواهد کرد
* خداوند در آیه دوم سوره جمعه میفرماید: «هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولًا مِنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آَیَاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ...؛ او کسی است که در میان اُمیین رسولی از خود آنها به سویشان مبعوث کرد تا بر آنها تلاوت آیات کند و آنها را تزکیه و تعلیم و کتاب و حکمت دهد». همان طور که میدانیم این آیه به صورت کامل تحقق نیافته است. یعنی اکنون شاهدیم امت نه به صورت کامل تزکیه شدهاند و نه به آن حد علم و حکمت دست یافتهاند. این مسأله چگونه با فلسفه مبعث پیامبر(ص) سازگار است؟
بله همان طور که اشاره کردید این آیه به صورت جامع تحقق نیافته است، اما به صورت فردی هر کس میتواند از این نعمات بهره ببرد. در واقع کسی که در راستای تربیتهای صحیح الهی قرار گیرد، تزکیه و تعلیم کتاب و حکمت میشود. آن کس که قرار است این مأموریت نبی مکرم اسلام(ص) را به پایان رساند و آن را در سطح گستردهای انجام دهد، آخرین فرزندشان یعنی امام زمان(عج) و در عصر ظهور است. در روایات ظهور وارد شده در عصر ظهور امام زمان(عج) دست بر سر مردم میکشند و به دنبال آن، عقول آنها کامل میشود. حکمت در حد گسترده به مؤمنین داده میشود و به تعبیر امیرالمؤمنین(ع) در نهجالبلاغه «جامهای حکمت در صبحگاهان و شامگاهان به آنها نوشانده شود».
البته پیامبر گرامی اسلام(ص) در عصر رسالت خویش و ائمه(ع) در دوران امامتشان برخی اصحاب را به فراخور ظرفیت وجودیشان به اذنالله تزکیه دادند و به آنها علم و حکمت آموختند. حضرت ابوالفضل(ع)، حضرت زینب(س)، حضرت علی اکبر(س)، حبیببن مظاهر، سلمان فارسی و ... از جمله بهرهمندان از این آیه بودند منتها بهرهمندیهای هر کدام نسبت به دیگری به فراخور ظرفیت وجودی متفاوت بود.
انتهایپیام/
ارسال نظر