جواد شاملو
۱۰ سال دویدن به جبران ۱۰ سال نشستن !
دیدار رهبر معظم انقلاب با تولیدکنندگان، کارآفرینان و فعالان عرصههای دانشبنیان ظاهرا یک دیدار اقتصادی بود، اما گزارههای بسیار مهمی در خود داشت که صرفا به عرصه اقتصاد محدود نمیشد. یکی از این گزارهها، تعریف مجملی بود که از مقام رهبری و ولایت فقیه در جمهوری اسلامی ایران ارائه شد. رهبر انقلاب فرمودند: «روش بنده ورود به مسائل اجرایی نیست اما راه را نشان میدهم و با اصرار و تأکید آن را دنبال میکنم». این تعریف واژه رهبر است. کسی که مسیر را معین میکند اما نه بیتفاوت، بلکه حریصانه و فعال و همراه با تکاپو که افراد به همان راهی که مشخص شده بروند.
رهبر در درجه اول از راه محافظت میکند و تلاش میکند در وهله نخست، راه گم نشود. او سپس رهروان را نسبت به گم نشدن انذار میدهد. ورود به مسائل اجرایی هم محدود به همین گم نشدن راه میشود؛ اگر جایی مسائل اجرایی بتواند به اصل راه ضربه بزند، رهبری ورود میکند.
همانگونه که رهبر انقلاب در مسائل اقتصادی هم راه را نشان دادند. از اواسط دهه هشتاد، شعار سال که تیتر یک مسائل کشور است به اقتصاد تخصیص یافت و تمرکز رهبری با طرح اقتصاد مقاومتی، به سمت مسائل اقتصادی رفت.
بیان تکاندهنده دیگر رهبر انقلاب، در مورد عقبماندگی دهه نود بود. این دهه، دهه اوج جنگ اقتصادی آمریکا و غرب علیه ایران بود. تحریمهایی که نطفهاش در ۸۸ بسته شده بود و به دست اوباما امضا و به دست ترامپ تشدید شد، مأموریت داشت ایران را ظرف چند ماه از پا درآورد. زیر بار این حمله سنگین دشمن، در ایران چه خبر بود؟ رهبر انقلاب وضعیت کشور را با عبارت «تعطیلی نسبی مسائل اقتصادی در برخی سالهای این دهه» توصیف میکنند. کمکاری؟ نه. ضعف؟ نه. بیدقتی؟ نه و نه و نه. تعطیلی! در برخی سالهای این دهه، کشور به امید برجام رها شد اما دشمن حمله سنگین خود را معطل هیچ چیز دیگری نکرد. دولتی که وظیفه داشت در برابر آتش سنگین دشمن بالای سر ملت سپر بگیرد، کار اقتصاد را تعطیل کرد و به تماشای سرنوشت برجام نشست.
این عقبماندگی تلاشی ۱۰ساله میطلبد. درست است که به دولت رئیسی انتقاداتی داریم و در همین مطلب نیز به آن انتقادات اشاره میکنیم؛ اما باید انصاف داد این دولت از پس عقبماندگی عظیمی سر کار آمده و در هر حال نمیتوان در کوتاهمدت از آن نتایج فوقالعادهای را انتظار داشت. دولت اما باید حواسش باشد هر چند جبران این عقبماندگی ۱۰ سال رشد اقتصادی مستمر میطلبد، اما معیشت گروههای زیادی از مردم را یک شب هم نباید معطل کرد، چه رسد به ۱۰سال. مسئله معیشت، اورژانسی است.سوای این عدد۱۰، ارقام دیگری هم که مقام معظم رهبری به کار بردند، نشان از این دارد که نباید در توهم خوب بودن اوضاع باشیم بلکه باید کار کنیم تا در آینده اوضاع خوب بشود. مثلا با میزان رشد متوسط هشت درصدی که الآن محقق شده است؛ شاید در پنج سال آینده و در میانمدت بتوانیم به رشد اقتصادی امیدوار باشیم. همچنین رسیدن ایران به نقطهای که در آن آموختن زبان فارسی شرط بهرهمندی از علوم روز باشد، هنوز ۵۰ سال زمان میطلبد. افقهای روشن پیش رو بلندمدت یا دستکم میانمدتند. به جای دل خوش کردن باید دوید. خاصه آنکه درهای که گویی زنده و پیشرونده است دارد از پی ما میدود؛ دره جمعیت پیر. برای فرار از این دره، باید به قله ثروت برسیم. حالا این تنها افقهای روشن نیستند که انگیزه تلاشند، تهدیدات تاریک نیز ما را به دویدن و رستن میخوانند.در این دیدار، رهبر انقلاب باز هم به تلاش زیاد دولت محترم سیزدهم صحه گذاشتند، اما همزمان روی ثمر داشتن و نتیجه دادن این تلاشها نیز تأکید کردند. به نسبت دولت تعطیل دهه ۹۰، دولت سیزدهم کار میکند و این پیشرفت خوبی است، اما صرف کار کردن تن رنجور اقتصاد و معیشت این کشور را آباد نخواهد کرد و سامان نخواهد بخشید.
ارسال نظر