اگر نوجوانتان با جنس مخالف ارتباط دارد، بخوانید
از نوجوانی به عنوان یکی از بحرانی ترین دوره های زندگی انسان یاد می کنند چرا که هویت یابی در این سن شروع می شود و با تغییرات هورمونی و فرآیندهای رشد نواجوان دچار مشکلاتی با خانواده ، دوستان و جامعه می شود. این دوره از سنین نوجوانان برای خانواده ها نگران کننده است و با توجه به وضعیت فعلی نوجوانان ممکن است دچار ارتباط های عاطفی با جنس مخالف شوند و مسئله ی مهم در این زمینه نحوه ی برخورد خانواده با نوجوان است که گاهی خانواده ها با برخورد نامناتسب در این زمینه کار را خراب تر می کنند و راه را برای به خطا رفتن نوجوان باز خواهند کرد.
خانوادههای ایرانی از برقراری رابطه دوستی با جنس مخالف، نه تنها استقبال نمیکنند بلکه بروز این اتفاق را بسیار ناخوشایند قلمداد میکنند. هیچ پدر ایرانی دوست ندارد از رابطه دختر 15ـ14 ساله خود با پسری مطلع شود یا هیچ مادر ایرانی دوست ندارد متوجه شود پسر 16ساله اش با دختری رابطه غیرعرفی دارد. دوستی با جنس مخالف از نظر خانوادههای ایرانی، هنوز مسالهای مطرود است، اما اختلاف نظر با نوجوانانی که میگویند: «این ارتباط، یک ارتباط ساده ومعمولی است مانند ارتباط با یک همجنس» باعث شده نسبت به این مساله احساس درماندگی و استیصال کنند.
در مواجهه با واقعه دوستیهای دوران نوجوانی و جوانی، معمولا والدین به سه شیوه مشخص رفتار میکنند: یک دسته از پدر و مادرها بسیار سرسختند و وقتی با این موضوع روبهرو میشوند، بدون بررسی علت به وجود آمدن آن، سریعا وارد عمل شده و با اعمال محدودیتهای شدید و مجازات سنگین، درصدد رفع آن بر میآیند و معمولا نیز از ابزار رعب و ترس استفاده میکنند. برخی از این والدین به نتیجه دلخواه میرسند و عده ای خیر. البته باید توجه داشت اغلب در مقابل والدینی که این هیبت را ایجاد کرده، رفتار نوجوان بهطور موقت خاموش میشود، اما باور و فکر او همچنان مشغول بوده و ممکن است از جاهای دیگری سر برآورد، گرچه گاهی نیز منجر به اتفاقات ناخوشایندتری شده و نوجوان را تا مرز آسیبهای جدی پیش میبرد.
دسته دوم والدینی هستند که در شرایط موجود کاملا تسلیم میشوند و همگام با این اندیشه «چون هرگز نمیتوانیم جلوی این مساله را بگیریم، مصلحت بر این است به ظاهر همراهی داشته باشیم تا حداقل تحت نظر خودمان این رابطه انجام شود» حرکت میکنند. بیتردید این روش مواجهه هم سرانجام به جایی میرسد که خانواده گرفتار شده و والدین دیگر نمیتوانند بر آن کنترل داشته باشند، چه بسا حتی ممکن است فرزندان جسارت را به حد اعلی برسانند و خانواده را مسئول ارتباطات خود بدانند زیرا آنها اجازه دوستی را تائید کردهاند.
اما دسته سوم از والدین سعی میکنند به خودشان بقبولانند واقعیت جامعه امروز همین است، چه بخواهند چه نخواهند، باید خود را آماده این اتفاقات کنند، اگرچه در باطن به این امر معترضند و از ناتوانی در هدایت این مسیر، احساس استیصال و ناامیدی میکنند، البته والدین هوشمند و بادرایتی نیز داریم که خیلی خوب توانستهاند از ابتدا این مساله را کنترل و پیشگیری کنند یا بهطور اصولی با شیطنتهای فرزندانشان مواجه شوند و اینها والدین موفق جامعه ما هستند.
آیا برقراری ارتباط در این سنین درست است؟
احتمالا در دسترسترین پاسخ خانوادهها به این سوال این است که جلوی این حرکت را بگیرند. بعضی از خانوادهها این اتفاق را خط قرمز خانوادگی خود میدانند و با نوجوانی که ارتباط برقرار کرده، بدترین واکنشها را نشان میدهند.
کلینیکهای مشاوره و روانشناختی با دختران و پسران نوجوان مضطرب و نگرانی که به علت برقراری ارتباط سرکوب شده و اعتماد به نفس و آرامش خود را از دست دادهاند، غریبه نیستند.
واقعیت این است که از لحاظ روانی و فیزیولوژیکی، خیلی عجیب نیست که در این سنین نوجوانان تمایل به برقراری ارتباط عاطفی داشته باشند. یعنی بعد از شروع بلوغ و ترشح هورمونهای جنسی در دختر و پسر، تمایلات دگرجنسخواهانه هم در آنها شکل میگیرد.
نوعی نیاز به برقراری ارتباط عاطفی و هیجانی و نیز ارتباط جسمی. این یک فرآیند طبیعی است و تا قرنهای متمادی انسانها وقتی به سن بلوغ میرسیدند، اقدام به برقرای ارتباط یا تشکیل زندگی مشترک میکردهاند.
بنابراین اینکه نوجوانی تمایل به برقراری ارتباط داشته باشد، یا عاشق شود و یا در ذهنش به این موارد فکر کند، اصلا چیز عجیبی نیست. خیالتان را راحت کنم، به سلامت روان نوجوانی که به اینجور چیزها فکر نمیکند، باید شک کنید! اما چیزی که مهم است نحوه ی برخورد با نوجوانان است حال اگر متوجه شوید که فرزند نوجوان شما وارد یک رابطه عاطفی با جنس مخالف خود شده است چه واکنشی نشان خواهید داد ؟
پذیرای این موقعیت باشید
فراموش نکنید که فرزند شما کار غیر طبیعی انجام نداده است. آشنایی با جنس مخالف یکی از اتفاقات عادی و رایج در دوران نوجوانی و بلوغ است پس این مساله را برای خود یادآوری و هضم کرده و تصور نکنید فرزند شما یک منحرف اخلاقی است ! تعریف انحراف اخلاقی بسیار متفاوت است حتی در جوامع سنتی یا دارای باورهای مذهبی سخت گیرانه !
از صحبت در این رابطه استقبال کنید
لازم نیست به فرزند خود بفهمانید که متوجه شکل گیری چنین رابطه ای شده اید. به خواست وی احترام بگذارید اگر مایل نیست شما را از این رابطه مطلع کنید شما هم نباید سعی کنید به وی بفهمانید که خیلی باهوش هستید و مچ وی را گرفته اید ! اما اگر او تمایل به صحبت با شما در این زمینه داشت از صحبت در این رابطه استقبال کنید . هرگز در این مکالمه سعی نکنید خود را والدین باهوش ، با تجربه یا آموزگاری مجرب نشان دهید. برای وی یک دوست صمیمی باشید. حرفهایش را بشنوید و صادق باشید . مطمئن باشید به این ترتیب خواهید توانست اطلاعات مفیدی درباره چگونگی این رابطه به دست آورید.
دل به حرفهای عاشقانه دهید
ارتباط و ابراز علاقه قبل از ازدواج، بدون نظارت والدین، قطعا مسائل و مشکلاتی را ایجاد میکند که جوان ممکن است سالیان سال، تاوان اشتباهات خود را پس دهد، بنابراین کنترل و نظارت پدر و مادر بر این روابط مهم است، چه بسا آگاهی والدین میتواند مانع از شرایط جبرانناپذیری شود که گاه راه برگشتی برای آنها وجود ندارد. اگر شرایط تربیتی مناسب و اعتماد در خانواده برقرار باشد، فرزندان میتوانند خانواده و بخصوص مادر را از این ارتباط آگاه کنند. بی تردید والدین میتوانند به طرقی شایسته ،در همان ابتدای شروع رابطه، جلوی توسعه آن را بگیرند یا با مشخص کردن خط قرمزها از پیامدهای ناگوار اجتناب کنند، گرچه گاهی حرکت بر مدار هیجان جوان، کار پدر و مادر را سخت میکند، اما باید پذیرفت که نمیشود جلوی این رابطهها را گرفت، نمیتوان تلفن و اینترنت را جمعآوری کرد؛ اما میشود پا به پای احساس فرزند قدم برداشت و با نفوذ در اعماق سخنان و عواطف شان و با به دست گرفتن سکان ذهن و روانشان، کشتی مسیر زندگی جوان را به سلامت و منفعت پیش راند.
کنترل نکنید
بعضی از خانوادهها تمام تلاش خود را میکنند که فرزند نوجوانشان را کنترل کنند. چک کردن گوشی، زیرورو کردن وسایل شخصیاش برای پیدا کردن نشانههای خطر یا پیگیری کردن کارهای روزمره زندگی نوجوان. نوجوانها متوجه این کنترلها میشوند. آنها (و در کل همهی انسانها) نسبت به کنترل شدن حساس هستند.
کنترل ارتباط را قطع میکند، اعتماد را از بین میبرد و نوجوان را از خانه گریزان میکند. به حریم شخصی نوجوان احترام بگذارید، ولی همیشه خود را برای شنیدن حرفهای نوجوانتان درباره رابطه عاطفیاش آماده کنید.
با دوست عاطفی فرزندتان ارتباط برقرار کنید
در صورتی که مقدور باشد، با فردی که فرزندتان با او دوست شده، آشنا شوید. او را به خانه یا به یک گردش چند ساعته در شهر دعوت کنید. حسن نیتتان را هم به فرزندتان و هم به دوستش ثابت کنید و نشان دهید که به احساس آنها احترام میگذارید. با این کار مدیریت بیشتری روی ارتباط آنها خواهید داشت.
با این کار احتمالا آنها مخفی کاری نمیکنند و مشکلاتشان را با شما در میان میگذارند. خطوط قرمز را رعایت میکنند و طبق اصول خانوادگی شما پیش میروند. این شکل از ارتباط عموما برای خانوادهها بسیار سخت است، مخصوصا اگر دخترشان در ارتباط باشد. ولی واقعیت این است که با جنگ و دعوا و تنش کاری پیش نمیرود و فرزندتان را بیشتر در معرض آسیب قرار میدهید.
چنین برخوردهایی به این معنا نیست که فرزندتان را رها کنید، شیوه برخورد مقتدرانه ایجاب میکند که در شرایطی که شما به عنوان یک انسان بالغ احساس خطر میکنید، به این رابطه ورود پیدا کنید و طرفین را از این وضعیت آگاه کنید.
ارسال نظر