طالبان و تغییر راهبرد جنگی در افغانستان
به گزارش پارس به نقل از فارس، با نگاهی به روش های جنگی طالبان در افغانستان، بعد از خروج نیروهای آمریکایی می توان از تغییر نسبتا محسوس در شیوه های جنگی آنان سخن گفت.
به نظر میرسد گروه طالبان با تغییر راهبرد جنگی خود از جنگ چریکی به جنگ جبههای، میکوشد ضمن نمایش قدرت، جایگاه گذشته خود را احیا کند. در سالهای گذشته، طالبان عمدتا با روش «نامتقارن» و اصطلاحا «ضربه بزن، فرار کن» به جنگ با نیروهای خارجی و نیروهای داخلی میپرداخت، اما در سالجاری، رویکرد جنگ جبههای و تصرف جغرافیا را (بیشتر در استانهای شمالی افغانستان) در دستور کار قرار داده است. در سالجاری استانهای شمالی، به ویژه استان قندوز و بدخشان به طور جدی نا امن شده و در برخی شهرستانها درگیریها برای باز پس گیری شهر در جریان است. در هفته گذشته، ادارة شهرستان «یمگان» بدخشان به دست گروه طالبان افتاد. فرماندهان ارتش و پلیس، عقبنشینی سربازان را از این شهرستان تاکتیکِ جنگی تعریف کردند، اما از همان روز سقوط، تاکنون، تلاشها برای مهار طالبان جریان دارد.
پس از سقوط شهرستان چهار دره در ولایت قندوز، شهر کوچک دشت ارچی این ولایت نیز صبح روز دوشنبه یکم تیر، به دست طالبان سقوط کرد. «محمد یوسف ایوبی» رئیس شورای ولایتی قندز میگوید: «ولسوالی (شهرستان) دشت ارچی این ولایت به دست طالبان سقوط کرده که نگرانی شدید را میان مردم بوجود آورده است.» به گفته رئیس شورای ولایتی قندز، طالبان و مخالفان مسلح دولت، در فرماندهی پلیس، ساختمان فرمانداری و بازار دشت ارچی حضور دارند. وی تصریح کرد: «اگر حکومت مرکزی در برابر این تهدیدات امنیتی اقدامات جدی را روی دست نگیرد، شهرستان خواجه غار ولایت تخار که همجوار شهرستان دشت ارچی است و نیز شهرستان دولتآباد سقوط خواهند کرد.» در همین حال «سید سرور حسینی» رئیس دفتر مطبوعاتی پلیس ولایت قندوز، میگوید که نیروهای تازهنفس تحت رهبری جنرال مراد علی مراد و جنرال زمری پیکان به قندوز رسیدهاند و عملیات نظامی برای بازپسگیری مناطق سقوط شده توسط نیروهای نظامی آغاز شده است و نیروهای امنیتی آماده هستند که عملیات گستردهای را انجام دهند. استان قندوز از ولایتهای ناآرام در شمال افغانستان است که از آغاز سال جاری تا اکنون درگیریهای شدید میان نیروهای امنیتی و طالبان صورت گرفته است.
در حادثهای دیگر، طالبان روز گذشته به پارلمان افغانستان حمله کرد. هفت مهاجم ساعت 10 صبح دوشنبه با خودرو بمب گذاری شده به ساختمان مجلس نمایندگان افغانستان حمله کردند. مهاجمان در جریان این حمله با شلیک راکت و تیراندازی با سلاح سبک با نیروهای افغان مستقر در ساختمان مجلس نمایندگان افغانستان درگیر شدند. صدیق صدیقی، سخنگوی وزارت کشور افغانستان اعلام کرد: در این حمله به هیچ یک از نمایندگان مجلس افغانستان آسیب وارد نشد.
قرار بود محمد سرور دانش، معاون دوم رئیس جمهوری افغانستان در نشست روز دوشنبه نمایندگان مجلس، «محمد معصوم استانکزی»، رئیس سابق دارالانشای شورای عالی صلح را به عنوان نامزد وزارت دفاع به مجلس معرفی کند. این حمله با انفجار یک خودرو در نزدیکی در ورودی آغاز شده و پس از آن مهاجمان تلاش کردند تا راه خود را به درون ساختمان اصلی باز کنند که با مقاومت نیروهای امنیتی مواجه شده و در یکی از ساختمان های نیمه کاره اطراف پارلمان سنگر گرفتند. گفته میشود که هیچ یک از اعضای پارلمان آسیب ندیدهاند، اما 21 نفر از مردم عادی که در نزدیکی محل انفجار قرار داشتند، زخمی شدند که چهار نفر از آنها زن و کودک بوده اند.
تحلیل رویداد
افغانستان سالهاست به علت مداخلات نیروهای خارجی از افزایش درگیری و خشونت رنج میبرد. در طول دو دهه گذشته دخالت نیروهای خارجی در افغانستان در جهت حمایت از جنگهای نیابتی صورت گرفته است. با خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان و سپس تشکیل دولت وحدت ملی، این انتظار وجود داشت که زمینههای ثبات و امنیت به این کشور بازگردد، اما آغاز جنگ نیابتی دیگری در افغانستان توسط قدرتهای فرا منطقهای (آمریکا و انگلیس) و منطقهای (نظیر عربستان سعودی) از یک سو و رقابتهای متضاد هند و پاکستان، و همچنین دخالت بازیگران خارجی مذکور (آمریکا، پاکستان و عربستان) در مسائل داخلی این کشور، موجب بروز بحرانهای جدید در افغانستان شده است. به طور حتم دخالت این قدرتهای خارجی در امور داخلی و سیاسی افغانستان، منجر به تشدید اقدامات تروریستی در این کشور خواهد شد و روند ثبات و صلح در را به تاخیر میاندازد.
بر اساس قراداد امنیتی امضا شده بین کابل و واشنگتن، نیروهای آمریکایی تا پایان سال جاری میلادی باید از افغانستان خارج شوند، اما واقعیت این است که آمریکاییها به هر کشوری که وارد شدهاند، از آن خارج نشدهاند و در صورت خروجشان، بحران دیگری بهجا گذاشتهاند. بروز پدیده داعش در افغانستان را میتوان مرتبط با تجربه پایان اشغالگری آمریکا در عراق دانست که پس از خروج خود، بحران دیگری یعنی القاعده و سپس داعش را به جای گذاشتند، بنابراین بروز و ظهور پدیده داعش در افغانستان برنامه نیروهای خارجی است.
با توجه به مقدمه فوق باید گفت که افزایش حملات طالبان در افغانستان، نوعی نمایش قدرت است؛ نمایشی که هم در مقابل گروههایی از شبه نظامیان طالبان که به گروه داعش پیوسته یا میپیوندند، قرار دارد و هم نوعی قدرتنمایی برای دولت وحدت ملی است که در مذاکرات رسمی از آن امتیازاتی بگیرد. هدف مهم دیگر طالبان احیای موجودیت خود است. البته این مانور قدرت برای نیروهای خارجی نیز کارکرد دارد.
واقعیت آن است که اکنون طالبان افغانستان به خوبی درک میکند که پدیده داعش در افغانستان یک امر تصادفی و داخلی نیست، چرا که هیچ نسبتی با مردم افغانستان ندارد، بنابراین داعش پروژه جدیدی است که با همکاری برخی کشورهای خارجی در افغانستان طراحی شده است. پذیرش این واقعیت برای طالبان نگران کننده است؛ زیرا این گمانه را تقویت میکند که آغاز فعالیت داعش به معنای پایان دوره طالبان خواهد بود. بنابراین بخشی از عملیاتهای طالبان در افغانستان، نوعی تلاش برای احیای هویت و اثبات موجودیت این گروه بومی است.
از سوی دیگر افزایش حضور داعش در افغانستان، موجب کاهش وزن نظامی و سیاسی طالبان خواهد شد. وقتی تمام عملیاتها و جنگها به داعش نسبت داده شود، نه تنها نقش طالبان در عرصه نظامی و سیاسی به حاشیه خواهد رفت، بلکه موجب خواهد شد تا قدرت چانهزنی طالبان در مذاکرات صلح از بین برود. اگر در گذشته طالبان تنها طرف مذاکرات صلح در افغانستان بود، اکنون گروه دیگری هم اضافه شده است که خواهان پیروی طالبان از داعش است تا این که از دید طالبان، جریان موازی شکل بگیرد. پیش از این در نامه هشدار گونه طالبان توسط مولوی اختر محمد منصور به ابوبکر البغدادی، رهبر داعش، تذکر داده شده بود که هیچ ضرورت شرعی و عقلی برای گشودن جبهه موازی جدید در افغانستان وجود ندارد، اما ظاهرا داعش مدعی است که همان اهداف و برنامههایی را به پیش میبرند که طالبان در طول 13 سال گذشته نتوانست عملی کند.
با توجه به چنین روندی، طالبان افغانستان احساس میکند در طرح مذاکره با دولت کابل -که میتوانست امتیازات زیادی از حکومت افغانستان دریافت کند- اهمیت و جایگاه خود را از دست داده است؛ زیرا صلح با طالبان به معنای تأمین امنیت کل کشور نیست. از اینرو رهبران این گروه تلاش میکنند تا قدرت در حال فرسایش خود را دوباره ترمیم و بازسازی کنند و در همین جهت روز گذشته به پارلمان افغانستان نیز حمله انتحاری کردند. به طور کلی مداخلات خارجی، آغاز جنگ نیابتی جدید، حضور داعش در افغانستان و صلح با طالبان موجب شده است تا طالبان افغانستان، استراتژی جنگی خود را تغییر داده و به مانور قدرت و احیای جایگاه خود بپردازند.
اسماعیل باقری
ارسال نظر