جلال طالبی سرمربی تیمملی ایران در جامجهانی ۹۸ در گفتگو با «پارس»:
اگر رم را میبردیم، ایویچ سرمربی میماند
عمر دوران بازيگري طالبي در فوتبال بسيار كوتاه بود و او مجبور شد در سن ۲۷سالگي، بهخاطر مصدوميت، بازيگري فوتبال را كنار بگذارد.
پايگاه خبري تحليلي «پارس»- او در باشگاههاي دارايي، تاج و نيز تيمملي ايران بازي كرده است. او تقريبا سههفته مانده به جامجهاني ۱۹۹۸ و پس از باخت هفت بر يك تيمملي برابر رم ايتاليا در يك ديدار تداركاتي، جايگزين توميسلاو ايويچ، سرمربي وقت تيمملي ايران شد و توانست نخستين برد تاريخ فوتبال ايران در جامهاي جهاني را به ارمغان بياورد؛ هرچند كه عدهاي معتقد هستند اين برد نتيجه زحمات توميسلاو ايويچ بود. طالبي در جامملتهاي ۲۰۰۰ هم سرمربيگري تيمملي ايران را بر عهده داشت و پس از شكست در مرحله يكچهارم نهايي جام ملتهاي آسيا در اين سال برابر تيمملي كرهجنوبي كه در وقت اضافه و با قانون گل طلايي اتفاق افتاد، از سمت خود استعفا كرد.
چه زماني در جامجهاني 98 به تيمملي اضافه شديد؟
23 روز قبل از جامجهاني بود كه آقاي صفاييفراهاني رييس فدراسيون از من خواست به عنوان يك كارشناس در كنار تيم باشم و گزارشات فني را در اختيار فدراسيون فوتبال قرار دهم. قرار بود در كميته فني فدراسيون فوتبال تمام مسايل تاكتيكي و روحي و رواني تيم ارزيابي شود تا از نتايج تيمملي ارزيابي درست انجام شود.
چقدر تا جامجهاني مانده بود كه به شما پيشنهاد شد تا سرمربي تيمملي شويد؟
سههفته مانده بود به جامجهاني و بعد از بازي با آ اس رم بود كه رييس فدراسيون به من پيشنهاد دادند سرمربي تيمملي شوم.
آيا واقعا آمدن جلال طالبي، سياستي بود براي اينكه تيمملي با مربي ايراني به جامجهاني برود؟
من چنين تصوري نداشتم. اگر تيم ايويچ برابر رم، هفت گل ميزد يا اصلا بازي را ميبرد چگونه ميخواستند او را بردارند؟ به چه دليل؟
اصلا فلسفه اينكه يك مشاور فني ايراني آوردند چه بود؟
اگر به گذشته برگرديم، ايويچ زماني كه سرمربي تيمملي بود نتايج چندان جالبي در تورنمنتهايي كه برگزار شد به دست نياورد (تورنمنت هنگكنگ و LG) و از طرفي هميشه در برابر سوال منتقدان پاسخ ميداد كه بازيهاي اصلي ايران را در ايتاليا خواهيد ديد. مهندس فراهاني هم كه الحق يكي از بهترين مديريتها را داشت. دو شب قبل از بازي با رم از ايويچ در تلويزيون حمايت كرد اما بعد از بازي با رم، فشاري كه بر فراهاني بود، باعث شد تصميمات ديگري بگيرد. البته اين چندان عجيب هم نيست چرا كه اينگونه اتفاقات در فوتبال ميافتد. مثل باخت پرگل انگليس برابر آلمان در چندسال گذشته. اين ذات فوتبال است.
چرا در بازي با رم آن اتفاق افتاد؟
ايويچ نظرات جالبي داشت، ايويچ ميخواست كسي شناختي از بازيكنان به دست نياورد به اين دليل شماره بازيكنان هم عجيب بود. مثلا اگر دايي هميشه 10 ميپوشيد در آن بازي 6 پوشيده بود. به هرحال شما بايد در يك بازه زماني آمادهسازي تيم را شروع كنيد. اگر اينگونه بوده باشد پس بايد پرسيد ايويچ از كي ميخواسته هماهنگي بين بازيكنان را شروع كند؟ ضمن اينكه آناليزورهاي حريف، دو، سه بازيكن اصلي تيم را كه شاكله اصلي تيم بر اساس آنهاست را نشانه و اسامي آنها را ياد ميگيرند. عوضكردن پيراهن هم خيلي قديمي شده بود. يادم ميآيد اين حربه را مربيان زمان ما انجام ميدادند. بايد باز هم به اين نكته توجه كرد كه بازي با رم جزو سه بازي آخر تيمملي بود و اساسا اين سوال مطرح ميشد كه اين تيم چهوقت بايد محك ميخورد؟ ما شايد دوماه قبل چنين ميكرديم اما در سه بازي مانده به آغاز جامجهاني بايد هماهنگي نهايي انجام ميشد. وقتي شماره دايي در استراليا و تمام بازيهاي رسمي 10 بوده پس آنها فقط به شماره پشت پيراهن توجه نميكنند. بهنظر من ايويچ شناخت كاملي از خصوصيات بازيكنان ايران نداشت. او هرچند به لحاظ فني بسيار بالا بود اما بهدليل اينكه افتخار حضور در جامجهاني را در قامت يك سرمربي نداشت، ميخواست اين عنوان را نيز داشته باشد كه متاسفانه اينطور نشد.
شما در جايگاه يك مربي – كارشناس تا چهحد قبول داريد تيم جامجهاني فرانسه از نظر فني دستپرورده ايويچ بود و از نظر روحي با جلال طالبي؟
من بارها گفتهام ايويچ از نظر آمادهسازي تيمملي حق بزرگي بر گردن فوتبال ما در جامجهاني داشت. ايويچ ميگفت: 11 كماندو ميخواهد و خب ميدانيد كه كماندوها هميشه به لحاظ بدني در شرايط ايدهآلي بايد باشند و بعد از رفتن ايويچ فقط سعي كرديم اين آمادگي را حفظ كنيم. البته در بعد فني، ما در جامجهاني تغييراتي داديم. بهعنوان مثال ايويچ از پيرواني به عنوان دفاع ياركوب، خاكپور هافبك دفاعي، زرينچه دفاع آزاد و منصوريان مهاجم دوم استفاده ميكرد.
بعد از اينكه سرمربي شديد سيستم تيمملي را از 2-4-4 به 2-5-3 برگردانديد و البته تغييراتي در دفاع ايجاد كرديد؟
بله. بهدليل عدم هماهنگي بازيكنان، سيستم را عوض كرده و نادر محمدخاني را به تركيب اصلي آوردم.
قبل از مسابقات 98 پيشبيني چه نتايجي را ميكرديد؟
مطمئن بودم كه قادريم نمايش خوب و باكيفيت بالايي داشته باشيم. من به بچهها ايمان داشتم، به توانايي فني و شجاعتشان و به اهميت وظيفه و مسووليتي كه بر دوششان بود؛ بنابراين بسيار اميدوارانه نسبت به آنچه در اختيار داشتم كارم را با همكارانم آغاز كردم و سرانجام در پايان موجب شادي ملتي شديم كه لياقت شادماني را داشت و همواره بايد داشته باشد.
الان كه ستارههاي تيمملي در آن زمان را مرور ميكنيم، شايد بهترين فرصت براي صعود به مرحله بعد وجود داشته. فكر نميكنيد اگر قرار بود يك دورهاي ايران از گروهش صعود كند، همان دوره شما بود؟
به نظرم اين قضاوت كمي احساساتي است. اگر قدري از قضاوتكردن با احساسمان فاصله بگيريم متوجه ميشويم تيمهاي همگروه ايران از هر نظر چه تشكيلاتي، سابقه، تجربه، حضور در جامجهاني، بازيكنان مطرح اروپايي يا عناوين جهاني و اروپايي در سطح بالاتري از فوتبال ما قرار داشتند.
ما شرايط را با ديگر تيمهاي ايران مقايسه ميكنيم.
نميشود تيمهاي مقابل را در نظر نگيريد. شما تيمهاي همگروه ايران را ببينيد. يوگسلاوي با مجموعهاي از بهترين بازيكنان و ستارهها كه هر كدام در تيمهاي صاحبنام اروپا بازي ميكردند، به عنوان برزيل اروپا شناخته شده بودند. آلمان قهرمان اروپا بود؛ تيمي صاحبسبك و با افتخارات بسيار زياد. شايد تيمشان مسن بود اما كدام جامجهاني را ميشناسيد كه آنها عملكرد بدي داشته باشند؟ تيمي كه اكثر بازيكنانش الگوي بازيكنان ما بودند، ضمن اينكه براي اولينبار بعد از مدتها بود كه تيمملي ايران در يك ميدان بزرگ قرار ميگرفت. حتي آمريكا كه مقابل ايران شكست خورد هم تيم بسيار خوبي بود. آمريكا براي صعود به جامجهاني در گروه مكزيك قرار داشت اما به عنوان تيم اول صعود كرده بود و اين تيم تجربه صعود به جامجهانياش بيش از انگشتان يكدست است. تيمي كه در دوره قبل ميزبان جامجهاني بود. تيمي كه تجربهاي بيشتر و بازيهاي بينالمللي بيشتري داشت، مقابل ما شكست خورد و اين بايد سبب افتخار باشد.
تيم ايران در مسابقات 98 همه را شگفتزده كرد. حرفي از مربيان تيمهاي ديگر در مورد ايران در خاطرتان مانده؟
تيم 98 بهترين نتيجه را گرفت. مهمترين و به يادماندنيترين خاطره شادي و غرور ملي را براي ايران در همه جاي جهان به وجود آورد و اين براي من مهمترين خاطره است اما بعد از بازي مقابل يوگسلاوي زماني كه ميخواستيم به سمت هتل حركت كنيم، سرمربي يوگسلاوي داخل اتوبوس تيمملي آمد و به بازيكنان ايران بابت بازي خوبشان تبريك گفت. نكته مهم ديگر در آن جامجهاني پرتماشاگرشدن بازي تيمملي بود. در آن جام بعد از برزيل - فرانسه كه فينال جامجهاني بود، بازي ايران و آمريكا به عنوان دومين بازي پربيننده جام انتخاب شد كه اين هم خاطره بسيار خوبي براي من بود. تيمملي ايران در آن جام بهترين تيم آسيايي بود و در رنكينگ در رتبه بيستم قرار گرفت.
تداركات تيمملي در جامجهاني 98 كافي بود؟
حضور در تورنمنت هنگكنگ، سهبازي دوستانه در فرانسه برابر تيمهاي باشگاهي، اردوي بروجرد هم كه خيلي خوب بود، دو بازي دوستانه در ايتاليا و يك بازي دوستانه براي تيمملي در كرواسي كه به تيمملي خيلي كمك كرد.
اگر از اول تيم دست خودتان بود چند تغيير در تيم ايجاد ميكرديد؟
شايد دو يا سه تغيير در تيم ايجاد ميشد.
نگاه كليتان به قرعهكشي جامجهاني برزيل و تيمهاي راه يافته به اين مسابقات چيست؟
بهنظرم جامجهاني جاي بزرگان قارههاست و همه تيمهايي كه در اين مسابقات حاضر ميشوند براي تبليغ خود و نمايش تواناييشان است كه با ديگران رقابت ميكنند. اينكه چه تيمي چه تواني دارد يا ندارد كيفيت گروهها را نشان ميدهد و به نظرم در اين قرعهكشي هم برخي شانس زيادي داشتند و برخي تيمها نظير استراليا و آمريكا هم بسيار بدشانس بودند. اما شايد آن چيزي كه اهميت دارد اين است كه همه تيمها ميخواهند در اين ميدان بزرگ و دوستداشتني سطح كمي و كيفي خود را نشان دهند و طبيعي است كه در چنين فضايي تيمهاي بهتر نتايج بهتري هم خواهند گرفت.
در گروه F اين مسابقات آرژانتين، نيجريه، ايران و بوسني قرار دارند. رقباي كشورمان را چطور ميبينيد؟
نميتوانم اين قرعه را قرعه بدي بدانم چون قرعههاي بسيار بدتري هم براي برخي تيمها وجود داشت. فكر ميكنم اگر ما آرژانتين را از اين گروه به عنوان يك قدرت دستنيافتني كنار بگذاريم، نيجريه، ايران و بوسني شانس صعود خواهند داشت. از بين اين سه تيم هم طبيعي است كه نيجريه شرايط بهتري خواهد داشت. اين تيم بارها قهرمان آفريقا شده و سابقه بسيار بهتري هم به نسبت ما در جامجهاني دارد. ما مشكل بزرگي به نام نيجريه داريم كه شيوه و فرم بسيار متفاوتي از فوتبال را ارايه ميكنند. آنها فوتبال را قدرتي و سرعتي بازي ميكنند و به لحاظ فيزيكي هم خيلي بهتر از ما هستند. اما در مورد بوسني قضيه قدري فرق ميكند. اين تيم براي اولينبار به جامجهاني صعود كرده و به نظر شرايط متفاوتي نسبت به نيجريه خواهد داشت. شايد در نگاه اول اين تيم خيلي تيم قدرتمندي نباشد اما نبايد فراموش كرد كه رسيدن به جامجهاني از منطقه اروپا بسيار سخت است. به هر حال در اين گروه ما كار سختي خواهيم داشت و روزهاي سختي را به چشم خواهيم ديد اما به نظرم ما بايد تمام هم و غممان را به ارايه بازيهاي خوب در اين مسابقات معطوف كنيم.
گويا شما شانس صعود را هم براي شاگردان كيروش قايليد؟
واقعا اگر واقعنگر باشيم و در دنياي واقعي سير كنيم با اين تشكيلات و سطح فوتبالي كه ما داريم حقمان صعود به جمع ۱۶ تيم برتر جامجهاني هم نيست. ما تيمملياي داريم كه اركان آن را چند بازيكن دورگه خارجي تشكيل ميدهند و در گذشته هم چيزي نكاشتهايم كه در اين رويداد بزرگ به دنبال دروكردن آن باشيم. اما با اين وجود هم نبايد نااميد بود و حتما بايد تلاش كرد. تيمملي ما اگر بتواند از دو بازي اول خود مقابل نيجريه و آرژانتين در بهترين حالت دو امتياز و در بدترين حالت يك امتياز بگيرد و بعد در بازي با بوسني هم سه امتياز كامل را كسب كند، ميتواند با پنج يا چهار امتياز اميدوار به صعود باشد. البته اين در صورتي است كه نتيجه ديگر بازيهاي گروه هم به نفع ما رقم بخورد.
قبول داريد بيانصافي است اگر ما مثلا بالاتر از نيجريه به دور دوم صعود كنيم؟
به هر حال فوتبال محل رخداد حادثههاست و هر اتفاقي ممكن است رخ دهد. متاسفانه در ايران كسي نگاه بلندمدتي ندارد و همه برنامهريزيها لحظهاي است. ما نگاهمان به فوتبال حتي شبيه كره و ژاپن هم نيست. شما به رفتار فوتبال ژاپن در فوتبال آسيا و جهان نگاه كنيد. آنها با يك شيب خوب در حال رشد هستند و همهچيزشان با ما متفاوت است. براي مثال اين تيم براي مسابقاتي در سطح جام ملتها يك تيم كاملا جوانشده را بهكار ميگيرد و بلافاصله همين تيم را در مسير آمادهسازي براي جامجهاني قرار ميدهد. متاسفانه تفاوت بزرگي كه بين فوتبال ايران و ژاپن وجود دارد اين است كه ما در هر تورنمنتي فقط به دنبال جام آن هستيم. ما از شكست وحشت داريم و هيچ وقت نميخواهيم به نتيجه فكر نكنيم. اينكه ما هشتسال را در روزمرگي كامل سر كنيم و بلافاصله بعد از صعود به جامجهاني يادمان بيفتد بايد موفق باشيم كه نميشود. همانطور كه گفتم ما در طول هشت سال بعد از جامجهاني ۲۰۰۶ آلمان دست روي دست گذاشتهايم و حالا كه به برزيل صعود كردهايم ميخواهيم موفق هم ظاهر شويم.
چه تصويري از بازي ايران و آرژانتين در اين رقابتها داريد؟
اتفاقا من به جاي آرژانتين، نيجريه را تيمي ميدانم كه بايد از آن ترسيد. اينكه آرژانتين تيم خوبي است و قطعا روز سختي را مقابل اين تيم تجربه ميكنيم اصلا بعيد نيست اما توجه داشته باشيد كه بازيكنان ما براي رويارويي با اين تيم در اوج انگيزه خواهند بود و اين فاكتور مهمي براي ارايه يك بازي خوب است. نه اينكه بازنده ديدار مقابل آرژانتين نباشيم اما اگر ترسو نباشيم ميتوانيم روز خوبي را جلو اين تيم تجربه كنيم. سواي اين من فكر ميكنم كيروش و همكارانش بايد تيمملي را آماده بازي مقابل نيجريه كنند. اين تيم هم مثل ما به دنبال امتيازگرفتن از آرژانتين نيست و طبيعي است براي صعود به دنبال كسب امتيازات كامل خود در بازي با ايران و بوسني خواهد بود.
نقش كيروش را در بروز موفقيت تيمملي چقدر ميدانيد؟
به هر حال اين مربي صاحب تجربه است و هم در جامجهاني و هم در باشگاههاي بزرگي حضور داشته. كيروش قطعا فضا را ميشناسد و ميداند چه در انتظار او و تيمش خواهد بود اما نبايد فراموش كنيم كه اين مربي هم بايد با داشتههايي كه دارد كنار بيايد و توقعاتش را بر حسب آنها در مورد تيمش تعريف كند. او دستش تقريبا خالي است. يادتان باشد كه اين بازيكنان هستند كه بايد در ميدان رقابت بجنگند نه مربي.
شايد برگ برنده كيروش دورگههاي تيمملي باشد. نظرتان در مورد آنها چيست؟
انصافا بازيكنان خوبي هستند و اتفاقا من معتقدم بنيان صعود تيمملي به جامجهاني را هم آنها گذاشتند. منتها مشكل اين است كه كيروش به بازيكناني كه در دل ليگ رشد كردهاند اعتقاد و اعتمادي ندارد. به نظرم كيروش به يك نحوي مجبور شده رو به پيداكردن اين دورگهها بياورد و بايد هم به او حق داد. چون نه فوتبال ما در مسير پيشرفت است و نه پديدههايي براي موفقيت داريم.
پيشبينيتان از عاقبت جامجهاني چيست؟
فكر ميكنم از تيمهاي اروپايي تنها اين آلمان است كه توان حضور در فينال جامجهاني را دارد. اگر به حوادث و شگفتيها كاري نداشته باشيم به نظرم اروپاييها قهرمان اين جام نخواهند بود و از بين برزيل و آرژانتين يكي به عنوان قهرمان جام را بالاي سر خواهد برد. اين را هم يادتان باشد كه در تاريخ فوتبال سابقه ندارد تورنمنتي در اين سطح در كشورهاي آمريكايي برگزار شود و تيمي اروپايي قهرمان شود.
يعني اسپانيا، هلند و ايتاليا را بايد ناديده گرفت؟
من هلند و ايتاليا را اصلا در حد فيناليستشدن نميدانم. در مورد اسپانيا هم معتقدم اين تيم با وجود همه تواناييهايي كه دارد فوتبالش براي خيلي از تيمها رو شده و به شدت هم در خط فوروارد مشكل اساسي دارد.
ارسال نظر