انگليس هم ميتواند راه آلمان را برود
انگلستان در سال 2001 با نتيجه 5- يك آلمان را شكست داد، آنها از اين شكست براي متحول كردن فوتبالشان استفاده كردند.
پايگاه خبري تحليلي «پارس»- ريو فرديناند- ديلي ميل(ترجمه: امير طلوعي) روي هاجسون، انگلستان و اتحاديه فوتبال اين كشور بايد بعد از جام جهاني 2014 همين كار را انجام دهند.
آلمان 34970 مربي با مدرك حرفهيي، A يا B يوفا دارد در حالي كه اين آمار در انگلستان تنها 2769 نفر است.
بايد اولويتهايمان را مشخص كنيم. همهچيز از تيمهاي پايه شروع ميشود.
پرورش نسل جوان نيازمند توجه است، زيرا در غير اين صورت تيم ملي آسيب خواهد ديد.
اين نكات را رعايت كنيد تا ما هم مثل آلمان بتوانيم به فينال جام جهاني برسيم.
آلمان تا فينال جام جهاني 2014 راه پيدا كرد ولي انگلستان حتي نتوانست از گروه خود هم صعود كند، جالب نيست؟ به خصوص وقتي به خاطر بياوريم كه انگلستان در سال 2001 با نتيجه 5 بر يك آلمان را شكست داد. من عضو اين تيم بودم و به خوبي هتتريك مايكل اوون و بازي منظم و بينقص تيم ملي را به خاطر دارم. آلمانيها به خوبي آن شكست را به خاطر دارند زيرا آن شكست الهامبخش تحولي در فوتبال اين كشور شد كه حالا آنها را به يكي از بزرگترين تيمهاي جهان تبديل كرده است. آنها به خاطر اين شكست بازيكنان خود را سرزنش نكردند بلكه متوجه شدند كه سيستم فوتبالشان اشتباه است و آن را اصلاح كردند.
ما هم بايد همين كار را تكرار كنيم. بايد از سرزنش كردن بازيكناني مانند وين روني و استيون جرارد دستبرداريم. همه از بيانگيزگي و كمكاري آنها در تيم ملي صحبت ميكنند اما به شما قول ميدهم همه اين حرفها مهمل است. وقتي بازيكني پيراهن تيم ملي كشور را ميپوشد براي موفقيت هر كاري حاضر است انجام دهد اما گاهي شما به چيزي بيش از انگيزه نياز داريد. موفقيت علاوه بر انگيزه مستلزم وجود ساختار مناسبي است كه به آنها كمك كند بهترين تيم ممكن را بسازند. آلمان اين ساختار مناسب را ايجاد كرد و ببينيد كه چه اتفاقي افتاد.
پس از آن شكست 13 سال پيش، آنها جزوات مربيگري خود را يكسر دور ريختند و دوباره از نو آغاز كردند. آنها هر چيزي را كه نياز به تغيير داشت شناسايي كردند و آن را تغيير دادند. آنچه آلمانيها انجام دادند به اين ترتيب بود:
آنها مربيان بيشتر و بهتري تربيت كردند. 10 سال پس از شكست سال 2001، آلمان صاحب 34970 مربي با مدرك حرفهيي، A يا B يوفا بود، در حالي كه اين آمار در انگلستان تنها 2769 نفر است. انگلستان هم نيازمند مربيان بيشتر و با كيفيتتري در همه سطوح فوتبال خود است.
آلمانيها زمان فوتبال بازي كردن بازيكنان جوان را بيشتر كردند. بازيكنان جوان در مدارس فوتبال آلمان حدود پنج برابر بيشتر از هم سن و سالان انگليسي خود پا به توپ ميشوند. فوتبال پايه همان جايي است كه بزرگي و قدرت فوتبال يك كشورزاده ميشود. ما بايد به فوتبال پايه خود سر و ساماني بدهيم.
ژرمنها يك مسير مشخص و مناسب بين تيمهاي پايه و تيم ملي بزرگسالان خود به وجود آوردند، تا بازيكنان جوان و با استعداد به سرعت جذب تيم بزرگسالان شوند. بايد همين روال را در انگلستان هم به وجود بياوريم. يك ساختار مناسب يعني بهرهمند شدن و شكوفا كردن بازيكن با استعداد.
آنها در برابر تربيت نسل جوان و آينده تيم ملي فوتبال كشورشان احساس مسووليت كردند. به نظر ميرسد در انگلستان اين وظيفه بر عهده آكادمي باشگاهها و ساير مراكز آموزشي فوتبال گذاشته شده است، بنابراين در اين كشور به جز در باشگاهها برنامهيي براي پرورش بازيكنان جوان وجود ندارد. اين به خودي خود مشكلي ندارد ولي باعث ميشود اهميت پيروز شدن در بازيها در سنين جواني بر رشد تكنيكي بازيكنان مقدم دانسته شود و در نتيجه اگر باشگاهها سياست اشتباهي داشته باشند، اين تيم ملي است كه آسيب ميبيند. اتحاديه فوتبال انگلستان بايد كنترل بيشتري بر پرورش استعدادهاي جوان داشته باشد.
آلمانيها فلسفه فوتبال خود را به خوبي مشخص كردند. آنها به روشني ميدانستند از بازيكنان خود چه ميخواهند و به آن هم دست پيدا كردند. اتحاديه فوتبال انگلستان هم بايد براي پرورش بازيكنان يك فلسفه مشخص داشته باشد. فلسفه فوتبال اين اتحاديه چيست؟ اغلب مردم بر اين باور هستند كه جاي فوتبال تكنيكي و مبتني بر مالكيت توپ در اين كشور خالي است. آيا اتحاديه فوتبال انگلستان فكري براي اين مساله كرده است؟ چه كاري در دست انجام است؟ بازيكنان جوان بايد به يك درك و هوش فوتبالي دست پيدا كنند و اين نيازمند يك فلسفه واحد از تيم زير 16 سال تا تيم اصلي است تا بازيكنان متوجه سبك بازي اين كشور بشوند.
شكي نيست كه ما هم ميتوانيم همان كارهايي را كه آلمان انجام داده تكرار كنيم. بنابراين اگر اتحاديه فوتبال انگلستان تصميم بگيرد از درسهاي اين جام جهاني چيزي بياموزد، شايد در آينده اين انگلستان باشد كه به جاي آلمان به فينال جام جهاني راه پيدا ميكند.
ارسال نظر