سرمربی تیمملی ایران در جامجهانی ۱۹۷۸ در گفتگو با «پارس»:
حشمت مهاجرانی: بچهها، ستارههای هلند را با انگشت نشان میدادند
براي ايرانيها جامجهاني 1978 با نام حشمت مهاجراني گره خورده است.
پايگاه خبري تحليلي «پارس»- آنروزها تنها يك تيم از آسيا به جامجهاني ميرسيد و تنها 16تيم در جامجهاني حضور داشتند. در آن شرايط سخت حضور در جامجهاني يك اتفاق ويژه بوده البته هنوز هم اتفاق ويژهاي است. در دهه 70 ميلادي فوتبال ايران قدرت بدون منازع فوتبال قاره بود و حشمت مهاجراني بخشي از آن تاريخ افتخارآفرين است. با اينكه «حشمتخان» بارها درباره جامجهاني 1978 صحبت كرده اما بازهم خاطرات او از اولين حضور ايران در جمع بزرگان خواندني است.
قبل از حضور شما روي نيمكت تيمملي، نيمكت ايران بيشتر در اختيار مربيان خارجي بود نحوه انتخاب شما به سمت سرمربيگري تيمملي چطور بود؟
پيش از اينكه سرمربي تيمملي بزرگسالان شوم، چهارسال سرمربي تيمملي جوانان بودم و در اين چهارسال در همه مسابقات قهرماني آسيا مقام قهرماني را كسب كردم و فدراسيون آن دوره شناخت بسيار خوبي از نحوه مربيگري و شخص من داشت. در جلساتي كه برگزار كرده بودند به اين نتيجه رسيدند كه من ميتوانم فرد مناسبي براي هدايت تيمملي باشم. در سال 1974 در بازيهاي آسيايي تهران، دستيار فرانك اوفارل بودم و با او قهرمان مسابقات شده و تجربههاي زيادي در كنار تيم بزرگسالان به دست آورده بودم كه شايد سالها در تيمهاي باشگاهي و تيمملي جوانان به دست نميآوردم. ضمن اينكه با خيلي از بازيكنان آشنا بودم.، زماني كه اوفارل سرمربي تيمملي بود به او پيشنهاد دادم يك تيم B درست كند. اين تيم تشكيل شد و هدايت آن برعهده محمود ياوري بود. بازيكنان بسيار خوبي هم داشت كه هر لحظه اراده ميكرديم، ميتوانستيم آنها را جايگزين نفرات اصلي كنيم بهطور كل در استخوانبندي تيم حجازي، پروين، آندرانيك اسكندريان و محمد صادقي را در اختيار داشتيم و با چند جوان ميتوانستيم يك تيم باتجربه و جوان به ميدان بفرستيم براي همين قبولكردن پست سرمربيگري تيمملي براي من راحت بود. هر چند وظيفه سختي بود.
قبل از حضور در ديدارهاي انتخابي جامجهاني 78، تجارب موفقي را پشت سر گذاشتيد...
بله، ما در جامملتهاي 1976 قهرمان شديم و با اقتدار اين مقام را به دست آورديم. در المپيك مونترال كانادا هم توانستيم به دور دوم راه پيدا كنيم كه اگر بعضي از اتفاقات نميافتاد، شايد ميتوانستيم مدال هم بگيريم. پيش از مسابقات دو بازيكن باتجربه را كه ميتوانستند به ما خيلي كمك كنند بهدليل يك بيانضباطي كوچك بيرون گذاشتم. شايد اگر محمد صادقي و حسين كازراني را با خودمان ميبرديم، مقام بهتري كسب ميكرديم اما بهجاي آنها دو جوان به نامهاي بيژن ذوالفقارنسب و سام ميرفخرايي را همراه كاروان تيمملي برديم كه هرچند بازيهاي خوبي به نمايش گذاشتند، اما نتوانستند جاي خالي آنها را پر كنند. شايد بيتجربگي من در مربيگري باعث شد اين اتفاق بيفتد. اگر باتجربهتر بودم نميگذاشتم بعضي از اين اتفاقات بيفتد. ضمن اينكه ما در برابر لهستان بسيار خوب بازي كرديم و نتيجه گرفتيم و مقابل شوروي كه آن زمان تيم بسيار خوبي با مربيگري لوبانفسكي فقيد داشت بازي انجام داديم. استخوانبندي شوروي را تيم دينامو كييف تشكيل ميداد و يك بازيكن بسيار بزرگ مثل بولوخين نيز همراه اين تيم بود آنها بازي را دو بر يك بردند، اما اگر يكي از توپهاي ما در دقايق پاياني گل ميشد. ما ميتوانستيم برنده مسابقه باشيم. اما متاسفانه يك توپ بين غلامحسين مظلومي و پرويز قليچخاني تعارف شد تا ايران نتواند آن بازي را با پيروزي پشتسر بگذارد. ما در المپيك مونترال كانادا در سال 1976 بازيهاي درخشاني به نمايش گذاشتيم. بازيكناني مثل حسن روشن، علي پروين و مظلومي در اين مسابقات درخشيدند.
بعد از آن در مسابقات مقدماتي جامجهاني شركت كرديد؟
آن سالها در جامجهاني تنها 16تيم از سراسر دنيا شركت ميكردند كه سهميه آسيا و اقيانوسيه تنها يك تيم بود. در طول مسابقات مقدماتي تنها دو تساوي برابر كرهجنوبي در تهران و سئول داشتيم در تهران ميتوانستيم پيروز شويم كه به علت اشتباهات فردي پيروزي از دستمان خارج شد. ما حتي با تيم جوانان برابر تيمهاي كويت و عربستان به پيروزي رسيديم كه حتي باعث ناراحتي زاگالو مربي مشهور آن زمان كويت شده بود. پيش از بازي با كويت، زاگالو پيش من آمد و گفت مهاجراني تو جنتلمن نيستي كه با بازيكنان جوان به كويت آمدي. تيم ما را ضعيف فرض كردي. به او گفتم من با همين بازيكنان اينجا پيروز ميشوم. بعد از بازي كه با پيروزي دو بر يك ما همراه بود زاگالو آمد و گفت: ببخشيد من حرفم را پس ميگيرم. تو خيلي هم جنتلمن هستي ما تيم عربستان را در شيراز با جوانانمان سه بر صفر شكست داديم. من اجازه نميدادم تيمهاي ضعيف به تهران بيايند و با آنها در شهرهاي ديگر بازي ميكردم. فقط تيمهاي قوي حق داشتند كه در تهران حضور داشته باشند.
تيمملي در دوره شما تداركات بسيار مناسبي براي جامجهاني ديد. كمي در اينباره توضيح دهيد؟
ما در تورنمنت آرژانتين و رئالمادريد حضور پيدا كرديم و با تيمملي فرانسه هم بازي كرديم. آنزمان مطبوعات و كارشناسان فرانسوي به سرمربي تيمملي كشورشان اعتراض كرده بودند كه چرا با ما بازي ميكند او در جوابشان گفته بود ايران را در جامجهاني خواهيد ديد. من بازيكنان باتجربه خوبي در اختيار داشتم. بازيكنان من سهسال كنار هم كار كرده بودند و با خصوصيات هم آشنا بودند به اعتقاد من مقدماتي جامجهاني نه جايگاه جوانان كه محل بروز توانايي باتجربههاست.
آن دوره شما اردوهاي بلندمدت را ميپسنديديد يا كوتاهمدت را؟
چون آنزمان ليگ باكيفيت بالا نداشتيم، بازيكنان را به اردوهاي بلندمدت ميبرديم. اردوهايي كه هركدام چهار تا ششماه طول ميكشيد. كار بسيار سختي بود كه حدود 45 بازيكن را در اردو نگهداري ميكرد بدون آنكه بازيكنان خسته شوند البته در اين مدت ما در مسابقات مختلف شركت ميكرديم. يك تيم در تورنمنت رئالمادريد شركت ميكرد. تيمملي جوانان در كويت و عربستان بازي ميكرد. نوجوانان به مراكش رفته بودند و يك تيم در كلن آلمان مسابقه داشت ما شرايط را طوري فراهم كرديم كه بازيكنان خسته نشوند. سعي ميكرديم با تفريحات مختلف بازيكنان را از حالت خمودگي اردويي خارج كنيم بهطور مثال تورنمنت شطرنج ميگذاشتيم، هم بازيكن فكر ميكرد كه بعدا در زمين مسابقه به درد من ميخورد و هم اينكه دو ساعت از زمان خالي او را گرفته بوديم. البته بازيكنان هم خيلي زحمت كشيدند و سختيها را تحمل كردند ما در آن شرايط بهخوبي همديگر را درك ميكرديم. بازيكنان با روحيات و اخلاق من آشنا بودند و من هم تكتك بچهها را به خوبي ميشناختم. اين باعث ميشد از يكديگر درك متقابلي داشته باشيم. من دانشگاه نرفتم اما به خوبي با علم روانشناسي آشنا هستم و ميدانم بازيكن چه چيزي ميخواهد اين كمك ميكرد كه در يك اردوي ششماهه به خوبي با يكديگر كنار بياييم.
رابطه شما با علي پروين بهعنوان كاپيتان چطور بود؟
علي پروين بازيكن فوقالعاده حرفهاي بود كه نظم و انضباط او خيلي به درد تيم ميخورد علي هميشه يكساعت قبل از آغاز تمرين در زمين بود و هر كاري را كه ميتوانست انجام دهد براي تيم انجام ميداد. علي پروين واقعا كاپيتان بزرگي بوده هر كاري كه از او ميخواستم انجام ميداد اگر صدهزار دلار پاداش بازيكنان را به او ميسپردم مطمئن بودم از خودم بهتر ميتواند مواظبت كند. پروين نقش رهبر تيم را بهخوبي ايفا ميكرد و ما از حضور او خيلي استفاده كرديم. او ميدانست چه زماني سرعت بازي را زياد كند. چه وقت آن را پايين نياورد و به معناي واقعي مدير بود.
وقتي پرويز قليچخاني را بهعنوان كاپيتان كنار گذاشتيد و پروين را انتخاب كرديد اتفاقي رخ نداد؟
قليچخاني تا وقتي در تيمملي بود، كاپيتان بود اما وقتي رفت خارج از كشور، كاپيتاني به علي پروين سپرده شد. ضمن اينكه وقتي بحث حضور قليچخاني مطرح بود من دوباره روي پروين حساب باز كرده بودم البته قليچخاني ديگر به تيم برنگشت.
قبل از حضور در آرژانتين با چه تيمهايي بازي تداركاتي برگزار كرديد؟
با تيمهاي ملي فرانسه، برزيل و مجارستان بازي كرديم. بهطور كل تيمهاي قوياي براي بازي انتخاب ميكرديم. مثل الان نبود كه كاستاريكا را انتخاب كنيم چون تيم ضعيفي است و ما ميتوانيم آنها را بهراحتي ببريم ما حتي يك تورنمنت بينالمللي هم براي تيم جوانان در ايران گذاشته بوديم كه تيمهاي انگلستان و برزيل به آن مسابقات آمدند. ما در اين مسابقات چهار تيم ميفرستاديم كه يك تيم از بين آنها بهعنوان تيمملي جوانان در مسابقات آسيايي شركت ميكرد.
پيش از اين جامجهاني، يكي از مشكلات كيروش راضيكردن باشگاهها براي دراختيار قراردادن بازيكنانشان بود شما چنين مشكلاتي نداشتيد؟
ما طوري برنامهريزي كرده بوديم كه هر مربي در باشگاهش مثل نماينده ما عمل ميكرد. اگر مربي تيمي، بازيكن مليپوشي را به دليل بيانضباطي كنار ميگذاشت، ما در تيمملي هم همين كار را ميكرديم تا بازيكن بداند ما با هم كاملا هماهنگ هستيم. خيلي از مربيان اينگونه با ما احساس نزديكي ميكردند. از نظرات مربيان باشگاهي در تيمملي استفاده ميشد و بهطور غيرمستقيم آنها دستياران من بودند. من هيچگاه سعي نكردم حق كسي را ضايع كنم. تنها يكبار مخالف يك مربي نظر دادم و آن موقعي بود كه مربي صنعت نفت آبادان براي اينكه ميخواست ثابت كند از من مربي بهتري است، قاسمپور را كنار گذاشت و او را روي سكو فرستاد، اما من قاسمپور را دعوت كردم كه در جامجهاني هم بازيهاي خوبي انجام داد.
به جامجهاني بپردازيم. استرس زيادي داشتيد؟
نه، اتفاقا ما با تيمهاي بزرگي بازي كرده بوديم و اعتمادبهنفس بالايي داشتيم. من با چند هلندي، در مورد جامجهاني 78 صحبت كردم مثل كرايوف و آريهان، آنها ميگفتند ميخواستيم در تورنمنت فرانسه شركت كنيم، اما احساس كرديم، اگر با ايران بازي كنيم ترس شما از بين خواهد رفت.
ما قبل از جامجهاني بازيهاي تداركاتي خوبي با تيمهاي بزرگ انجام داديم، چرا بازيكنان در مقابل هلند و پرو نتوانستند بازي خوبي ارايه دهند؟
ما بازيهاي تداركاتي خوبي انجام داديم، در مقابل آرژانتين كه چند وقت بعد قهرمان جهان شد با آن ستارههاي افسانهاي در تورنمنت رئالمادريد در ورزشگاه سانتيگو برنابئو يك - يك مساوي كرديم. در سال 1977 با تيمملي روماني، يوگسلاوي، آرژانتين، الجزاير، رئالمادريد و پاريسنژرمن بازي كرديم كه تيمهاي بسيار قدرتمندي بودند. ما در بازيهاي تداركاتي بسيار بهتر ظاهر شديم و اگر همان بازيها را ميتوانستيم ارايه دهيم، بهطور قطع نتايج خوبي ميگرفتيم. در بازي با هلند بازيكنان من تحتتاثير بازيكنان نامي حريف بودند. حتي زماني كه آنها به رختكن ميآمدند بازيكنان ما با انگشت نشان ميدادند كه كرول چه كسي است؟ فندر كركوف كيست؟ رپ كدام است؟ و اين موضوع كمي تاثير (منفي) داشت. هلند آن زمان به پشتوانه باشگاه آژاكس و نايب قهرماني 1974 فوقالعاده بود و باختن به اين تيم دليل بر ضعف شديد ما نبود.
آنموقع بازيكناني بودند كه از خارج پيشنهاد داشتند؟
قبل از جامجهاني تنها پرويز قليچخاني بود كه در خارج كشور بازي ميكرد. آندريك اسكندريان هم در همانزمان جامجهاني يك باشگاه آمريكايي دنبالش بود و به آمريكا رفت. حسن روشن و چند بازيكن ديگر هم به ليگهاي امارات رفتند.
از چه بازيكني بسيار راضي بوديد؟
ابراهيم قاسمپور از نظر تكنيكي و هوش در سطح بسيار بالايي بود، او بسيار خلاق بود و هر آنچه از او ميخواستي بهخوبي انجام ميداد. ابراهيم بهطوركلي يك بازيكن عالي حتي در سطح بينالمللي بود. بااينكه تنها 17سال داشت اما در تيمملي به راحتي بازي ميكرد و بازيكنان بزرگ را راه ميانداخت. تنها ايراد او اين بود كه زود عصباني ميشد كه متاسفانه الان هم همانگونه است او مربي بسيار خوبي ميشد بهشرط آنكه اعصاب آرامي داشت.
چه بازيكناني از جامجهاني 78 در حال حاضر ميتوانند در تيمملي بازي كنند و چه بازيكناني از زمان حال در آن دوره؟
علي كريمي خيلي بهدرد آن تيم ميخورد. از تيم آنموقع هم علي پروين و ابراهيم قاسمپور.
چه درسي از جامجهاني گرفتيد؟
درس بزرگ اين بود كه بازيكنان بايد در شرايط حرفهاي تمرين كنند تا مربي بتواند از استعداد آنها نهايت استفاده را ببرد.
در اين دوره شانس صعود داريم؟
فوتبال بازي لحظههاست، هر لحظه امكان دارد، اتفاق بيفتد كه به سود يا ضرر تيم شما شود. من اميدوار به شگفتي هستم چون در شرايط عادي نميتوانيم صعود كنيم. در اين چند مدت در مورد آرژانتين صحبت شده اما من معتقدم نبايد شانس نيجريه را كم بدانيم. من شخصا اعتقاد دارم نيجريه با بهرهبردن از عناصري نظير دوندگي، جنگندگي و سرعتعمل بالا براي بسياري از تيمها در جامجهاني مشكلساز خواهد شد. بارها اتفاق افتاده تيمهاي بزرگ دنيا در اين مسابقات نتايج ضعيفي گرفتهاند يا تيمهاي ضعيف، شگفتيساز شدهاند ولي نميشود بدون آمادهسازي مناسب، انتظار نتايج درخشان از تيمملي داشت.
اردوهاي تيمملي 2014 كافي بود؟
همه تيمها در اكثر جامجهانيها اين شرايط را داشتند و اينطور نيست كه يك تيم همه بازيكنان را هميشه در اختيار داشته باشد، مثل زمان ما نيست كه بشود بازيكن را ششماه به اردو برد. بازيكنان دورگه و مقيم خارج كه در ميادين اروپايي حضور داشتهاند تجربه بينالمللي تيم را بالا ميبرند. ما از نظر بازيكن كمبودي نداريم اما مهم نحوه آمادهسازي براي اين مسابقات بزرگ است.
ارسال نظر