راهکارهای مفید ایجاد تعادل بین کار و زندگی شخصی
تعادل بین کار و زندگی می تواند در بهبود روابط خانوادگی تان اثر بگذارد. همچنین در محیط کار نیز راندمان بالاتری خواهید داشت. راه های برقراری این تعادل را یاد بگیرید.
تعادل بین کار و زندگی شخصی باعث به وجود آمدن نظم و برقراری آرامش در هر دو محیط می شود. اگر نتوانید کار و زندگی شخصی را از هم جدا کنید ضرر های جبران ناپذیری را متحمل خواهید شد. پس با چند راهکار ساده که در اختیارتان می گذاریم برای برقراری این تعادل تلاش کنید.
چرا اکثر افراد نمی توانند تعادل بین کار و زندگی را رعایت کنند
کشیدن خطی واضح و روشن میان زندگی شخصی و شغلی از آن رو دست نیافتنی است که واقعیت کار و زندگی ما تغییر کرده است. اساساً ایده ی جدا کردن و تعادل میان این دو برای اولین بار در دهه ی 1970 در انگلستان مورد استفاده قرار گرفته و معنای آن این است که زندگی کاری و شخصی ما از هم جداست و ما باید میان این دو تعادل برقرار کنیم.
بیشتر بخوانید: بهترین درمان گیاهی برای دیسک کمر
این موضوع انسان را یاد تئاتر های قدیمی تلویزیونی می اندازد که در آنها بخش های مختلف زندگی، صحنه ی تر و تمیز و مجزای خود را داشت و هیچ صحنه ای با صحنه ی دیگر هم پوشانی نداشت و هیچ اتفاق اضافه ای در هر یک نمی افتاد که به صحنه ی دیگری مربوط باشد.
این کار شاید آن موقع امکانپذیر بوده است، اما امروزه به آن معنا شدنی نیست. به لطف پیشرفت شگرف فناوری، امکان دسترسی به اغلب ما در همه وقت و همه جا برای هر کسی فراهم است. این یعنی می توانیم درست وسط یک مسافرت خانوادگی، با همکاران و شرکای کاری خود ارتباط برقرار کنیم، برای پروژه ای که در دست داریم تحقیق کنیم و یا جواب مشتریانمان را بدهیم.
ببایید واقعیات را در نظر بگیریم. کارآفرینان از روی احتیاج کسب و کارشان را با زندگی خود پیوند نمی زنند. آنها این کار را می کنند، چون به کار خود عشق می ورزند، یا حد اقل آنقدر به آن باور دارند که زندگی شان را وقف آن می کنند. کار کردن برای کار آفرینان بخشی مهم از زندگی است.
اگر همه ی اینها را کنار هم قرار دهید خواهید دید که واقعیت زندگی شخصی و شغلیِ امروز، جداییِ تر و تمیز صحنه های تله تئاتر های قدیمی را یکجا داخل قابلمه ی بزرگی ریخته است و از آن آش شله قمکار عجیبی درست کرده است. یک پای زندگی شغلی ما وسط زندگی شخصی و یک پای زندگی شخصی ما درست در میان زندگی شغلی مان قرار دارد. این، دست پیدا کردن به تمایزی واقعی میان این دو را به چالشی بزرگ بدل کرده است.
بیشتر بخوانید: تماشای جهان از دید فضانوردان
راهکارهای برقراری تعادل بین کار و زندگی شخصی
اگر به دنبال راهکارهای ایجاد تعادل بین کار و زندگی شخصی هستید پس مطمئنا اهمیت بالای این موضوع را قبول دارید. در ادامه به چند مورد از این راهکارها پرداخته ایم:
برای برقراری تعادل بین کار و زندگی اولویت بندی متعادل و معقول داشته باشید
رسیدن به تعادل بین کار و زندگی چه در کار پاره وقت چه در کار تمام وقت، نیازمند یک فرآیند پیچیده و طولانی مدت است، اما اگر واقعاً هدفتان این باشد که تعادل را برقرار کنید، قطعا به آن می رسید.
فقط باید در طول این مسیر تجربیات کافی را به کار بیندازید. به عنوان مثال می توانید تغییرات کوچکی را در بین اعضای خانواده ایجاد کنید. اولویت بندی ها را تغییر دهید و ساعات کاری خود را کمی منعطف تر کنید و مسئولیت های خود را در خانه بشناسید و به موقع انجام دهید. دوستان قابل اعتماد پیدا کنید تا در مواقع سختی به شما کمک کنند. از اعضای خانواده نیز بخواهید تا مسئولیت های شما را سبک تر کنند.
حرف زدن با اعضای خانواده از راه های برقراری تعادل بین کار و زندگی
فقط شما نیستید که مسئول برقراری تعادل بین کار و زندگی می باشید، بلکه خانواده نقش بسیار مهمی در این مسیر دارند. اول از همه باید با خانواده صحبت کنید. شرایط کاری خود را توضیح دهید و سپس باید از آن ها ایده بگیرید و سعی کنید با همکاری با آن ها به یک تعادل مناسب برسید.
به خانواده مسئولیت های کاری خود را توضیح دهید. انتقادات آن ها را بشنوید و خواسته های آنها را مد نظر قرار دهید و سعی کنید ارتباط موثری در این رابطه با آن ها داشته باشید.
مسئولیت پذیر باشید
برای رسیدن به تعادل بین کار و زندگی در هر نقش ابتدا به نوشتن تفکیک، شرح وظایف و مسئولیت های خود بپردازید. این کار سبب می شود شما در هر نقشی که هستید، در نقش همسر، در نقش والد و در نقش شغلی تان،به ذهن تان سر و سامان بدهید و در موقعیت های مختلف، تصمیم بگیرید که بسته به نقش خود چه تصمیمی باید بگیرید.
مثلا زمان دعوا فرزندانتان در خانه باید به عنوان والد بدون خدشه دار شدن کانون خانواده و به هم ریختن آرامش افراد خانه با یک شوخی یا در آغوش گرفتن، مسئله را ختم کنید و در زمان بحث دو کارمند هر دو کارمند را به اتاق جلسات ببرید و خیلی جدی از هر دو توضیح بخواهید.
برای برقراری تعادل بین کار و زندگی همزمان از احساس و منطق استفاده کنید
در خانه بیشتر احساس و عاطفه حکمفرماست و ما براساس احساس هایمان حرف می زنیم و تصمیم می گیریم و خیلی راحت می توانیم بگوییم خسته ام، ناراحتم، بی حوصله ام اما در محل کار نباید اینگونه باشد و بر اساس احساس تصمیم بگیریم بلکه باید بر اساس وظیفه کاری رفتار کنیم. سر کار به دلیل احساس های ناخوشایند، نمی توانیم فرآیند کاری را عقب بیندازیم.
از دیگران کمک بخواهید
ایجاد تعادل بین کار و زندگی بسیار سخت است و شما به تنهایی نمی توانید این کار را به انجام برسانید. پس باید از دوستان یا اعضای خانواده هم کمک بگیرید. به عنوان مثال ممکن است که مشتری بیشتری در آخر هفته به شما مراجعه کند و از طرفی کارهای خانه هم در آخر هفته بیشتر است. در چنین حالتی می توانید از یک وردست یا یکی از اعضای خانواده کمک بگیرید تا کار شما را سبک تر کند.
بین کار و زندگی شخصی تان محدودیت و مزر قائل شوید
بسیار مهم است که ما حد و مرز مشخصی را بین کار و خانواده تعیین کنیم. یعنی ببینیم چه فعالیت هایی قابل قبول و غیر قابل قبول هستند و سپس در همان مسیر حرکت کنیم. به عنوان مثال تا جایی که می توانید باید به خود غلبه کنید و کار بیرون را وارد خانه نکنید و برعکس، کار های شخصی منزل را در محل کار به انجام نرسانید. همین باعث می شود که کودکان نیز از شما الگوی مناسبی بگیرند.
یادتان باشد خانه محیط رقابت و مسابقه نیست
با رشد انواع کسب و کار در دنیای امروز، مدیران در رقابت با سایر کسب و کارها هستند و کارمندان و کارگران در حال رقابت با همکاران خود هستند تا موفقیت بیشتری به دست آورند اما اگر احساس رقابت بر فرد مسلط شود و او یادش برود که زندگی بُعدهای دیگری هم دارد، ممکن است این حس به خانواده اش هم انتقال یابد و اعضای خانواده مشغول رقابت شوند مثلا بچه ها وارد رقابت با هم و همسالانشان شوند، پس رقابت را وارد خانواده نکنید.
اعضای خانواده مجبور به اطاعت از دستورات شما نیستند
در محیط کارو شغلی افراد بسته به پست خود از بالادستی خود دستور می گیرند و به پایین دستی دستور می دهند. این دستور دادن یا دستور گرفتن بخشی از کار است اما نباید ویژگی شخصیتی فرد بشود و فرد در خانه به همه دستور بدهد. شما باید بسته به نقشی که در هر موقعیت در آن قرار دارید رفتار کنید. مثلا اگر شما در محیط کارتان دائم اطاعت می کنید نباید زمانی که حق خانواده تان پایمال شده چیزی نگویید.
پذیرفتن ناتعادلی ها برای تعادل بین کار و زندگی
درست است که هدف شما رسیدن به تعادل بین محل کار و زندگی شخصی است اما باید بپذیرید که گاهی اوقات؛ ناتعادلی با وجود هرگونه مراقبت ایجاد می شود و به خاطر آن خودتان را آشفته نکنید. به عنوان مثال ممکن است که یکی از اعضای خانواده بیمار شوند و نیاز به مراقبت پیدا کنند و در نتیجه می توانید در کنار او باشید و کمی از محل کار فاصله بگیرید. اجازه ندهید تا تعادل ها ذهن شما را به هم بریزند.
اولویت ها و ارزش ها را در نظر بگیرید
گاهی اوقات ما اعضای خانواده را کاملا نادیده می گیریم و ترجیح می دهیم که کار کنیم اما باید کمی در مورد این قضیه فکر کنید. با خودتان فکر کنید و ببینید که کار در چنین حالتی، نسبت به مراقبت از کودک، لذت بردن از جمع خانواده، خوردن یک ناهار خوشمزه، مسافرت کردن و ... برای شما لذت بخش تر است یا خیر؟
جدا کردن سبک زندگی از سبک محل کار
زندگی کاری خود را از سبک زندگی خانه جدا کنید و نگذارید سبک زندگی محل کار، تعیین کننده سبک زندگی شما و به تبع شما، خانواده تان باشد. مثلا اگر کار شما به گونه ای است که سبک زندگی همه را طوری دستخوش تغییر کرده که برایشان مناسب نیست، حتما فکری کنید. هیچگاه نگذارید که شغلتان زندگی شما را بر هم ریزدهم چنین نمی توانید در محیط کار مانند خانه رفتار کنید.
به فعالیت مورد علاقه تان بپردازید
اگر در محل کار استرس زیادی دارید یا اگر به خاطر کارتان دائم در خانه دعوا می کنید، حتما خیلی زود مذاکره کنید و یا کارتان را عوض کنید یا شرایط متعادل تری ایجاد کنید. کاری را انجام بدهید که از آن لذت می برید. کار بخشی از زندگی شما است که باید خیلی از نیازهای شما را برطرف کند پس فقط برای کسب درآمد کار نکنید.
به دنبال شرکت هایی بگردید که کار خانوادگی شما را درک می کنند
بعضی از کمپانی ها هستند که بیشتر افراد متاهل در آن کار می کنند و درک می کنند که شما به عنوان یک همسر و پدر مسئولیت های زیادی هم داخل خانه دارید. در نتیجه ساعات کاری منعطف تری برای شما در نظر می گیرند و سعی می کنند که با شما بیشتر کنار بیایند.
برای برقراری تعادل بین کار و زندگی با همسر خود وقت بگذرانید
بهتر است که گاها فرزندان خود را نزد پدر یا مادر تان بسپارید و مدت زمانی را با همسرتان تنها باشید تا زندگی خانوادگی شما بیش از حد دچار یکنواختی نشود و در چنین زمانی به کار های خود، نه بگویید و تمرکز تان را روی ارتباط با همسر اختصاص دهید.
زمانی را به استراحت و تفریح اختصاص دهید
گاهی اوقات در بین روز های شلوغ کاری و خانوادگی باید اوقات فراغت هم برای خودتان در نظر بگیرید و فقط سلامت و خوشحالی خودتان را اولویت قرار دهید تا بتوانید انرژی دوباره ای برای کار و خانواده بگیرید.
سر سفره با خانواده غذا میل کنید
می توانید بسته به ساعت کاری که دارید، حتماً یک وعده غذایی را در کنار خانواده میل کنید که معمولاً اکثر پدران در وعده شام در کنار خانواده هستند. همین کار باعث می شود که تعامل بیشتری با اعضای خانواده داشته باشید.
چرا ایجاد تعادل بین کار و زندگی از اهمیت بالای برخوردار است؟
کارآفرینان چه باید بکنند؟ آیا باید با آگاهی از این حقیقت که باقی عمرشان با فعالیت ها، کارها و افراد مختلف تا حد انفجار پر خواهد شد، سرنوشت پر استرس و نامتعادل خود را بپذیرند؟ البته که خیر.
اولین کاری که باید انجام دهند این است که ایده ی جدایی زندگی شخصی از زندگی شغلی را به کلی به فراموشی بسپارند. باید بپذیرند که نمی توانند همه چیز را با هم داشته باشند. در عوض باید روی تمام آن چیزی متمرکز شوند که دارند و می توانند داشته باشند.
معنای این حرف دقیقاً چیست؟ یعنی انتخاب کنند آش شله قلمکار زندگی فردی خود را با چه مواد اولیه ای می پزند. یعنی اول تصمیم بگیرند چه میزان از زندگی شان را می خواهند به کسب و کارشان اختصاص دهند، و بعد برای در میان گذاشتن این موضوع با عزیزان خود احساس شرمندگی نداشته باشند، چون کسب و کار بخشی از زندگی آنهاست. کارآفرینان باید انتخاب کنند می خواهند چه میزان از زندگی خود را به خانواده و دوستان، سرگرمی ها و مراقبت های شخصی اختصاص دهند. آنها باید ببینند کدام برایشان معنای بیشتری دارد.
این انتخاب شامل چیز هایی که نمی خواهند در زندگی شان حضور داشته باشند هم می شود. هر چه باشد انسان ها در طول روز وقت و انرژی محدودی دارند. این یعنی باید انتخاب کنند برای رسیدن به چه کارهایی، باید از خیر چه کارهای دیگری بگذرند. انضباط مورد نیاز برای پایبندی به این انتخاب ها، دنبال کردن خواسته های اولویت دار و فراموش کردن باقی آنها نیز مهم است.
وقت آن رسیده است که همه ی ما جدایی کار و زندگی را فراموش کنیم و ببینیم تعادل و رضایت حقیقی مان را کجای الاکلنگ زندگی می یابیم.
ارسال نظر