یکی از فرماندهان زینبیون می گوید: من بعد از شهید مطهر حسین، به طور موقت مسئولیت فرماندهی را برعهده داشتم. وقتی سردار سلیمانی آمد، درخواست ها و آنچه باید به عرض ایشان می رساندم را در نامه ای نوشتم و خدمتشان تقدیم کردم.
انجام موفقیتآمیز عملیات طریق القدس موجب شد تا مسئولان کشور پیام تبریکی به مناسبت پیروزی رزمندگان برای حضرت امام(ره) ارسال کنند. ایشان در پاسخ، پیامی صادر و این عملیات را «فتح الفتوح» نامیدند.
سروان معصومی چون فردی متعهد به ولایت و دستور فرماندهی بود برای برگشتن به محل مأموریت در حال مشورت با نفرات بود که هدف تیراندازان عراقی قرار گرفته و از ناحیه سر مجروح شد.
حاج حسن زواره محمدی در عملیات «الی بیت المقدس» از ناحیه پا مجروح شد و در بیمارستان نمازی شیراز پس از شنیدن خبر آزادی خرمشهر، از جایش برخاست و پس از سلام دادن بر امام حسین (ع)، به شهادت رسید.
خمپارهای وسط سنگرآمد، اما منفجر نشد، لحظه سنگینی بود و نفسها در سینه حبس شده بود و کسی سخنی به زبان نمیآورد، هر لحظه ممکن بود خمپاره منفجر شود.جانشین فرمانده اشاره کرد که برو بیرون.
از انحرافات، گروه گراییهای مشرکانه، التقاط گرایی، خاک و خون پرستی و ملیت گرایی بپرهیزید، که به یقین در خواهید یافت که تمام این مسائل جز اینکه به گمراهی بیانجامد.
بنیصدر اصلاً به سپاه و بسیج اعتقادی نداشت و به ارتش کلاسیک معتقد بود و چون ارتش ما در آن زمان فروپاشیده شده بود معتقد بود باید در جبههها عقبنشینی کنیم. به علت همین تفکرات با او در آبادان درگیر شدم.
«اکبر قاسمی» در عملیات کربلای ۵ شهید شد. از آنجایی که مدارکی برای شناسایی به همراه نداشت، گمنام مانده بود. مسئول معراج الشهدای اهواز سرانجام او را از طریق چشم مصنوعی که داشت، شناسایی کرد.
آدرسش را گرفتم، بهش گفتم «اومدم زیارت امام رضا(ع)، می آم بهت سر می زنم.» آموزش غواصی که تمام شد، دیگر ندیدمش، من رفتم گروهان خودمان، فریدون هم رفت گروهان خودشان.