اخلاق، گمشده جامعه امروز
جامعه امروز برای زندگی سالم با تمام وجود، خواهان بازگشت اخلاق و ارزشهای انسانی است.
اخلاق اجتماعی نگرشی است که انسان در جامعه را دائم در تعامل با دیگران میداند و معتقد است او هرگز تنها نیست و میتواند بر دیگران اثر بگذارد یا از دیگران تاثیر پذیرد.
انسانها به طور جهانی نیز با یکدیگر در ارتباط بوده و ایجاد یک جامعه جهانی کردهاند به طوری که افرادی که قدم به این کره خاکی گذاشتهاند به نوعی به هم متصل شدهاند. بنابراین نوع بشر به اعمال سیستمی از ارزشها و اخلاق پسندیده نیاز دارد، سیستمی که هر انسان منطقی و هوشمند با آن موافق است و به معنویات در جامعه اهمیت میدهد.
اهمیت وجود اخلاق در جامعه
چرا جوامع انسانی به اخلاق اجتماعی نیاز دارند؟ اگر به اخبار پخش شده در تلویزیون یا گزارش شده در رسانههای مختلف نگاهی اجمالی بیندازید، متوجه میشوید که چرا یک جامعه به معنویات و اخلاق نیکو محتاج است. این روزها که معنویات و اخلاق خوب در زندگی افراد در جوامع مختلف بسیار کمرنگ شده است، بارها شاهد جرم و جنایاتی هستیم که در گذشته کمتر وجود داشت. ما انسانها که موجوداتی هوشمند، منطقی و متفکر هستیم، باید بیش از هر زمان دیگر به اخلاق و معنویات در اجتماع اهمیت بدهیم، اما وضع امروز کاملا عکس این است. متاسفانه بیشتر ما انسانها روز به روز علیه یکدیگر دست به رفتارهای ناپسند میزنیم و فقط به سود شخصی فکر کرده و از یکدیگر سوءاستفاده میکنیم.
علت کمرنگ شدن معنویات و اخلاق در جامعه
برای دور شدن جوامع از اخلاق میتوان دلایل متفاوتی را ارائه داد، مثل:
مادیگرایی: مادیگرایی یکی از دلایلی است که مردم را به سمت بیاخلاقی سوق داده است. هر کجا که مادیات قدم بگذارد، معنویات ناپدید میشود. در جامعه مدرن امروزی زندگی افراد با مقدار داراییشان اندازهگیری میشود و روز به روز ارزشهای شخصی بیشتر از بین میرود. این روزها به دلیل سبک زندگی مادیگرایی، مردم تصور میکنند هر چه ثروتشان بیشتر شود در نظر دیگران محترمتر خواهند بود و ارزشهای والای انسانی و اخلاق پسندیده اهمیت خود را از دست میدهد. در واقع ارزشهای اخلاقی و شخصی همه افراد جامعه تحت تاثیر ارزشهایی است که جامعه به او تحمیل میکند و در دنیای به اصطلاح مدرن امروزی این وضعیت را در جوامع بسیاری میتوان دید.
خانواده و تربیت فرزندان مادی: خانوادهها هم در به وجود آوردن افراد مادی بیتاثیر نیستند. وقتی پدر و مادری فرزند خود را به تحصیل در رشتهای خاص و داشتن شغلی پردرآمد در آینده تشویق میکند، عملا به او میفهماند برای داشتن یک زندگی خوب، فقط به پول و ثروت نیاز است که به این ترتیب دیگر انگیزهای برای اخلاقی رفتار کردن او در جامعه باقی نمیماند.
اثر رسانه و مشاهیر: رسانههای گروهی و اخبار مربوط به مشاهیر سینما و تلویزیون نیز باعث میشود مردم به مادیات بیش از معنویات اهمیت دهند. وقتی مردم این افراد را در خانههای مجلل و خودروهای آخرین مدلشان میبینند، تصور میکنند آنها به دلیل ثروتشان، زندگی شادی دارند و سعادتمند هستند و کمتر به ارزشهای اخلاقی اهمیت میدهند. مادیگرایی همه جنبههای مختلف زندگی افراد را تحت تاثیر قرار میدهد و اگر کسی افسرده باشد، فکر میکند با خرید بیشتر میتواند زندگی خوبی داشته باشد، اما نمیداند بیشتر اخلاقهای بدی که نوع بشر به آن مبتلا میشود ازجمله حسادت، شهوت، خودخواهی، بیمهری نسبت به دیگران، طمع، اهمیت ندادن به راستی و درستی، دزدی، مرتکب انواع خطاها شدن بدون احساس ندامت و حتی به دام ناامیدی و افسردگی و تباهی افتادن و... به دلیل مادی شدن تفکر افراد یک جامعه است.
فناوری و کمرنگی اثر خانواده در تربیت فرزندان: متاسفانه وجود فناوری باعث شده اعضای خانواده برای بودن در کنار یکدیگر ارزش قائل نشوند. در حقیقت در گذشته، خانواده مهمترین رکن تربیت انسانهایی با ارزشهای اخلاقی بود، اما با حضور فناوری و ایجاد رسانههای گروهی مانند تلویزیون، سینما و اینترنت، دیگر مردم مانند سابق دور هم جمع نمیشوند و درباره مسائل مهم زندگی به گفتوگو نمینشینند. اعضا خانواده به جای این که زمان بیشتری کنار هم بگذرانند، سرشان به رسانههای گروهی گرم است. از طرفی به دلیل مدرن شدن جوامع امروزی و نیاز به کار بیشتر، پدر و مادرها بیشتر وقتشان را در محل کار میگذرانند و کمتر میتوانند برای فرزندشان وقت بگذارند و گاه کودکان بدون تربیت صحیح بزرگ میشوند و به مرور جامعه به سمت بیاخلاقی پیش میرود.
چگونه میتوان اخلاق را به جامعه بازگرداند؟
اگر نوع زندگی به همین روال پیش رود دیگر امید به زندگی مناسب و با اخلاق برای کسی باقی نمیماند و روز به روز زندگیهایمان به سمت زوال و نابودی سوق داده خواهد شد. به این منظور باید بسرعت از خود واکنش نشان داده و به فکر بازگشت معنویات در جامعه باشیم. اگر کمی به اطرافمان نگاه کنیم، میبینیم دنیا پر از خشونت، نفرت، نژادپرستی، حرص، ناشکیبایی و بیحرمتی به یکدیگر شده است. جامعه امروز با همه وجود، فریادزده و خواهان بازگشت اخلاق و ارزشهای انسانی است. زمان آن رسیده که معنویات را به زندگی روزمره تکتک افراد و در نهایت کل جامعه بازگردانیم. در حقیقت این کار باید به صورت بنیادی انجام و از تربیت کودکانمان آغاز شود. سپس باید در میان همه افراد جامعه از قشرهای مختلف از همسایه و همکارها گرفته تا اعضای خانواده و دوستان مباحثی درباره فواید داشتن یک جامعه با اخلاق را پیش کشید.
چند راهنمایی برای توسعه اخلاق در جامعه
برای این که اخلاق در جامعه اشاعه پیدا کند علاوه بر این که اخلاقی بودن را در خود تمرین میکنیم و آن را بهبود میبخشیم باید در این راه به دیگران نیز کمک کنیم.
پیش از هر چیز باید به این فهم و دانش رسید که مادیات هرگز باعث سعادت افراد نمیشود. اگرچه پول میتواند تا حدی رفاه و آسایش ظاهری فراهم آورد، اما به خودی خود نمیتواند ما را به خوشبختی برساند. پس بهتر است بیشتر به سمت معنویات گام برداریم. البته این کار چندان ساده نیست، اما میتوان با روشهای زیر به این مهم رسید.
1 ـ تشویق مهربانی: وقتی فردی به ما مهربانی میکند باید با همه وجود از محبت او قدردانی کرد تا این روش در او پابرجا شود. همچنین میتوانیم از رفتار خوب او نسبت به خودمان نزد دیگران سخن بگوییم. در عین حال باید این نوع رفتار را نیز خودمان در حق دیگران انجام دهیم.
2 ـ احترام گذاشتن و عشق ورزیدن: باید به افرادی که آگاهیها و تواناییهایشان بیشتر از ماست و همچنین بزرگترهایمان احترام بگذاریم. در عین حال به کسانی که در راه علم و دانش تلاش میکنند، اهمیت دهیم و به دنبال افرادی نباشیم که با به رخ کشیدن ثروت خود میخواهند برای خود اعتبار بخرند.
3 ـ شادمانی از موفقیت دیگران: وقتی در جامعه کسانی را میبینیم که برای رسیدن به اهداف متعالی شان تلاش میکنند باید آنها را تشویق کنیم و هرگز با حسدورزی سعی در ویران کردن رویاهایش نداشته باشیم. مادامی که از موفقیت افراد جامعه خود خوشحال میشویم، میتوانیم امید داشته باشیم که دیگران نیز در قبال ما چنین رفتاری داشته باشند و بتدریج به سمت داشتن جامعهای خوش اخلاق پیش رویم.
4 ـ کمک به نیازمندان: وقتی به کسانی که گرفتاری فراوان دارند و درشرایط اضطرار قرار گرفتهاند، کمک کنیم، میتوانیم امید داشته باشیم که این روند در جامعه گسترش پیدا کند.
5 ـ پروژههای اجتماعی: دست به کار انجام پروژههایی باشیم که عامالمنفعه است. البته خیلی بهتر است این کار از سوی کسانی که در مسند قدرت و کسانی که بر افکار مردم تاثیر گذار هستند، انجام شود تا مردم بتدریج این نوع برخوردها را بیاموزند و برای داشتن رفتاری مناسب در جامعه انگیزه پیدا کنند.
ارسال نظر