یحیی گلمحمدی، مدافع تیم ملی در جامجهانی ۲۰۰۶ در گفتگو با «پارس»:
فیگو داور را فریب داد
يحيي گلمحمدي بازيكن سابق تيم ملي فوتبال ايران در سال 1349 در اردبيل به دنيا آمد.
پايگاه خبري تحليلي «پارس»- پويان اميري- او سابقه بازي در تيمهاي هلالاحمر قم، بانك تجارت، پرسپوليس، فولاد خوزستان و صبا را در كارنامه خود دارد. حضور در تيم ملي و گلزني در جامجهاني 2006 براي اين تيم از افتخارات يحيي گلمحمدي به حساب ميآيد. وي همچنين ۷۴بازي براي تيم ملي فوتبال ايران انجام داد و پنج گل به ثمر رساند كه دو گل او در برابر ايرلندجنوبي در مقدماتي جامجهاني 2002 و همچنين گل او به مكزيك در جامجهاني 2006 براي او بسيار ارزشمند هستند. با او در مورد اتفاقات جامجهاني 2006 صحبت كرديم.
آقاي گلمحمدي چند دوره در مسابقات مقدماتي جامجهاني حضور داشتيد؟
سه دوره در مسابقات مقدماتي جامجهاني حضور داشتم (98، 2002 و 2006) در دوره اول زمان آقاي مايليكهن عضو تيم ملي بودم با آمدن آقاي ويرا مصدوم شدم و هر چه تلاش كردم براي جامجهاني حاضر نشدم. بعد از جامجهاني هم دو سال درگير مصدوميت و دوران نقاهت بودم.
در پايان بازي با ايرلند، در مقدماتي جامجهاني 2002 به شدت گريه ميكرديد، علت چه بود؟
در آن زمان در اوج فوتبالم بودم و فكر ميكردم جامجهاني ديگري وجود نخواهد داشت، ضمن اينكه يكگل در ثانيههاي پاياني زدم و اميدها را زنده كردم كه شايد در لحظات پاياني يك گل ديگر هم بزنم. همين نااميد شدن و بعد اميدوارشدن و بعد دوباره نااميدشدن، باعث شد تا در پايان بازي نتوانستم جلو احساسات خودم را بگيرم و گريه نكنم.
آقا يحيي يادت هست آن شب چه جوري گذشت و حال و هواي بعد از بازي چه جوري بود؟
اصلا يادم نميآيد چه جوري تمام شد، من خيلي ناراحت بودم. بعد بلاژ آمد و زد روي شانهام و گفت كه من از تو راضيام، ناراحت نباش. بعد رفتم خانه و تا صبح نتوانستم بخوابم حتي مثلا مادرم ميآمد به من ميگفت عيبي ندارد ولي واقعا تا دو، سه روز من از خانه بيرون نيامدم.
اما شما در جامجهاني بعدي هم حضور داشتيد؟
بله از زماني كه برانكو بهعنوان سرمربي تيم ملي انتخاب شد، خيلي روي قضيه روحي و رواني كار كرد و در بازيهاي آسيايي پوسان و جامملتهاي 2004 چين نتايج خوبي گرفتيم. در مقدماتي جامجهاني هم بدون هيچ استرسي توانستيم به دور نهايي صعود كنيم. با توجه به صعودي كه داشتيم، اميدواري به تيم خيلي بالا رفت و قرعهكشي نيز انتظارات را بالاتر برد.
چرا؟
وقتي معلوم شد با تيمهاي مكزيك، پرتغال و آنگولا همگروه هستيم، خيليها گفتند مكزيك و آنگولا را ميبريد و با پرتغال مساوي ميكنيد، اما واقعا توان تيم ملي ايران آن اندازه نبود كه هفت امتياز از سه بازي جامجهاني بگيرد، آن هم جامجهانياي كه گرفتن يك امتياز هم بسيار سخت است. ضمن اينكه ما مشكلات ديگري هم داشتيم براي اينكه در جامجهاني موفق شويم.
چه مشكلاتي وجود داشت؟
اولين مشكل اختلاف شديدي بود كه سازمان تربيت بدني با فدراسيون فوتبال و شخص دكتر دادكان داشت، اين اختلاف بهشدت روي كار بچههاي تيم ملي تاثير داشت، معلوم نبود كه بعد از جامجهاني چه اتفاقي ميافتد و براي همين بچهها نميتوانستند تمركز كنند. دليل دوم برميگشت به حاضرنبودن بچهها در اردوي سوييس كه آخرين مرحله اردوي تيم ملي قبل از جامجهاني بود، اكثر لژيونرها مصدوم بودند و معلوم نبود به جامجهاني برسند و بعضي از بازيكنان مانند من و علي دايي هم به دليل بازيهاي صبا باتري در ليگ قهرمانان آسيا نميتوانستيم با تيم ملي به اردو برويم. همين عوامل باعث شد تا تيم كيفيت لازم را براي حضور در جامجهاني نداشته باشد.
بسياري عقيده داشتند كه دودستگي در تيم ملي وجود داشته؛ باند علي دايي و شما از يكطرف و باند علي كريمي و مهدي مهدويكيا از سوي ديگر؟
من هرگونه باندبازي را تكذيب ميكنم. واقعا خندهدار است كه بازيكنان تيم ملي به خاطر منافع خودشان به منافع ملي ضربه بزنند. اختلاف در تيم ملي وجود داشت، اما آنقدري نبود كه در مطبوعات گفته ميشد. شايد در داخل مشكلاتي وجود داشت، اما خيلي شديد نبود كه از بيرون مشخص شود و اين حرف و حديثها بهوجود بيايد. همه بازيكنان از جمله بازيكناني كه نام برديد همگي با جان و دل بازي كردند و اگر اشتباهي وجود داشت، به خاطر اختلافات نبود.
در بازي اول برابر مكزيك ما نيمه اول خيلي خوب بازي كرديم و با گل شما با تيم مكزيك مساوي كرديم، چه اتفاقي در نيمه دوم افتاد؟
من چند وقت پيش بازي را داشتم دوباره ميديدم، ما قبل از گل اول مكزيك هم موقعيت گل داشتيم، وقتي آنها گل اول را زدند، بازي در دست تيم ملي ايران بود. روي ضربه كرنر مهدويكيا و در حالي كه توپ بين پاي بازيكن مكزيك بود، از غفلتش نهايت استفاده را كردم و گل مساوي را زدم. واقعا يكي از بهترين لحظات زندگي من بود، اتفاقي كه هيچوقت فراموش نميكنم، يك گل بهيادماندني براي من، خودم هم شوكه شده بودم. در آغاز نيمهدوم وقتي چند دقيقه از بازي گذشت، وقتي شرايط بازي را ديدم، به خودم گفتم امكان نداره اين بازي را ببازيم، اما بعد از يكسري اشتباهات زنجيرهاي كه پشتسر هم كعبي، ميرزاپور و رحمان رضايي انجام دادند گل خورديم. گل سوم را هم در ضدحمله دريافت كرديم.
گل حساسي هم كه زدي مثل هميشه نتيجه نداد، قبلا در بازي با ايرلند هم گل زده بودي ولي تيم ملي به جامجهاني نرفت؟
نميدانم چه حكمتي داشت كه هميشه گلهاي بهيادماندني و البته تلخ ميزنم. آن گل را كه زدم احساس خيلي خوبي داشتم. ميدانستم با اين حركت ۷۰ميليون ايراني خوشحال شدند، آن هم در روزي كه بههيچوجه مستحق باخت نبوديم.
تيمملي در بازي دوم برابر پرتغال بازي خوبي ارايه نداد، دليلش چه بود؟
ما در بازي دوم بيشتر دنبال توپ ميدويديم. از دقيقه 60 هم كه دچار افت بدني شديم، تيم حريف توانست دو گل خود را به ثمر برساند. روي گل اول هيچ كاري از كسي برنميآمد، چون شوت دكو شاهكار بود. اما در مورد پنالتي كه من انجام دادم، هنوز هم اعتقاد دارم، پنالتي نبود، چون من خطايي روي فيگو انجام ندادم و او با حرفهايگري داور را فريب داد.
قبل از جامجهاني از عملكردت انتقاد ميكردند، اما در اين دو بازي تقريبا خوب بودي. در بازي مكزيك گل زدي، مقابل پرتغال هم غير از پنالتي وضعيت خوبي داشتي...
من خودم را براي اين بازيها آماده كرده بودم. تقريبا شرايطم ايدهآل بود. در جامجهاني كسي كه بتواند از لحاظ روحي و رواني خودش را آماده كند برنده است. فكر ميكنم تا حدود زيادي به وظايفي كه كادر فني خواسته بود عمل كردم.
در بازي با پرتغال در غياب علي دايي بازوبند را تو بستي، تجربه كاپيتاني تيم ملي در جامجهاني چطور بود؟
اين چيزها اصلا مهم نيست. كاش گل نميزدم ولي تيم ملي امتياز ميگرفت. حتي بودن يا نبودن در تركيب هم برايم مهم نبود. اصل، موفقيت تيم بود كه متاسفانه اتفاق نيفتاد.
شما بعد از بازي با پرتغال، از بازيهاي ملي خداحافظي كرديد، چه زماني تصميم گرفتيد، اين كار انجام دهيد؟
من از سال 71 در اردوهاي مختلف تيم ملي حضور داشتم و بعد از چندين سال واقعا خسته شده بودم. بعد از بازي پرتغال كه مصدوم هم شدم، فكر كردم و به اين نتيجه رسيدم از بازيهاي ملي خداحافظي كنم. من 32 سالم بود كه 14 بازي ملي داشتم از 32سالگي تا 37سالگي كه در تيم ملي بازي كردم تقريبا 70 بازي اضافه شد، اين نشاندهنده اين است كه تحولي در فوتبال ايجاد شد.
اوضاع تيم ملي در جامجهاني 2014 را چطور ميبينيد؟
تيم ملي همان مشكلات سال 2006 را دارد، اما يك تفاوت اين است كه بازيكن مصدوم كه در تركيب اصلي تيم ملي باشد، در تيم ملي حاضر وجود ندارد. مشكلات خستگي بازيكنان در همه سالها وجود دارد. اردوي تيم ملي طبق آن چيزي كه كيروش خواسته در حال برگزاري است، نبود بازيهاي تداركاتي هم بيشتر به سليقه سرمربي تيم ملي برميگردد، مطمئن هستم ميشد تيمهاي قويتري پيدا كرد، اما سرمربي تيم ملي ميخواهد بدون بازي تداركاتي با تيمهاي حاضر در جامجهاني به اين مسابقات برود. من اميدوار هستم تيم ملي در جامجهاني نتايج خوبي بگيرد. به نتايج تيم ملي در جامجهاني خوشبين هستم و اميدوارم بتوانيم نتايج آبرومندي كسب كنيم.
ارسال نظر