رازِ ولاسکو چیست؟

در تمامِ مدتی که تیم والیبال ایران از حریف عقب بود، ولاسکو با سکوت بازی را نظاره میکرد و فقط در تایمآپها نکاتی را به شاگردانش تذکر میداد؛ «خولیو ولاسکو» با داشتههایش صبورانه جنگید.
به گزارش پارس به نقل از فارس: چندسال پیش بود که در مسابقات جهانی والیبال، برای نخستین بار چهره « خولیو ولاسکو» را در تلویزیون دیدم؛ در بازیِ ایران مقابلِ آرژانتین. بازی فوق العاده حساسی به نظر می رسید و آرژانتین هم تیمی بسیار قوی.
در تمامِ مدتی که بچه های ایران از حریف عقب بودند، ولاسکو با سکوت نظاره گرِ بازی بود و فقط در تایم آپ ها نکاتی را به شاگردانش تذکر می داد؛ بخش هایی از بازی بود که استرسِ زیادی به منِ بیننده وارد می کرد و انتظار داشتم سرمربیِ تیم از کوره در برود و یک داد سرِ بازیکنانش بزند تا به خودشان بیایند.
اما ولاسکو ساکت بود و آرام به نظر می رسید؛ تا اینکه موتورِ بچه ها روشن شد و چند امتیازِ پشتِ هم گرفتند؛ بازی را به تساوی کشاندند؛ اولین امتیازِ برتری را که گرفتند، ولاسکو پرید و فریاد زد و مشتش را نشان داد؛ گویی منفجر شده باشد؛ اینجا بود که فهمیدم او در تمامِ لحظاتی که من فکر می کردم آرام است، از درون بی قرار بوده و صبر کرده تا در جای مناسب واکنش نشان دهد که واکنشش تأثیرِ مثبت داشته باشد.
بعد از آن بازی، تقریباً سعی کرده ام مثلِ اکثرِ ایرانیان تمام بازی های رسمی و مهم والیبال مان را ببینم؛ این روزها هم پیگیر مسابقات جام بین قاره ای هستم. امروز صبح وقتی بهترین مدافع روی تور ما موسوی (بعد از مصدومیت چند روز پیش غفور) مصدوم شد و ست دوم را با اختلاف چشم گیر باختیم و ست سوم را هم با ۵ امتیاز عقب بودیم؛ ناامیدِ محض بودم نسبت به اینکه بتوانیم حتی یک ستِ دیگر هم از آمریکا بگیریم.
چطور ممکن بود با نبودنِ دو بازیکن اصلی و ستاره مان و پاس و سرویس های ناامیدکننده معروف و آبشارهای بی فایده قائمی و محمودی به نتیجه برسیم؟ تشکری چگونه می توانست جای خالیِ دفاع های بی نقصِ موسوی را پر کند؟ محال بود.
اما در ناباوریِ محض، متوجه شدم بازی را در ستِ پنجم برده ایم؛ تغییراتِ تیم و ترکیب را که نگاه می کردم، دیدم ولاسکو از تمام توانش و راهبردهایش استفاده کرده.
زرینی که دیروز هرچه توپ آمده بود خراب کرده بود را در کنار مهدوی باتجربه اما همیشه ذخیره وارد زمین کرده بود و شگفتی آفریده بود. رازِ ولاسکو چیست؟ از من اگر بپرسی، می گویم « صبر» .
ولاسکو پُرافتخارترین و باارزش ترین و مهم ترین مربی والیبال جهان هست و خیلی از اشکالات والیبال ما از جمله سرویس های پرشی و دریافت و دفاع روی تور را حل کرده است؛ اما اینها رازِ اصلی و اصلِ رازِ ولاسکو نیست.
چهره ولاسکو در لحظاتی که تیم عقب است و دیگر هیچ امیدی به پیروزی نیست دیدنی است؛ بارها شده که بازی باخته را بُرده ایم؛ در همین تورنمنت ۲ مرتبه مقابل ایتالیا و آمریکا و در لیگِ جهانی مقابلِ کوبا این اتفاق افتاد.
ولاسکو مثلِ کسی که تمام زندگی اش والیبال است و هیچ راهی و چاره ای جز والیبال ندارد، با تمام ایمانش تا آخرین ثانیه و امتیازِ بازی می جنگد و از امتحان کردنِ هیچ راهی کوتاهی نمی ورزد.
ولاسکو صبورانه می جنگد؛ شاید گزافه نباشد اگر او را تسلیم ناپذیرترین مربیِ قرن بنامیم؛ درسِ بزرگِ ولاسکو این است که تا آخرین رمق باید جنگید و هیچ وقت ناامید نباید شد؛ برد و باخت دو سوی همیشگیِ یک رقابت اند.
بُرد را باید به دست آورد و باخت هم یک ماجرای طبیعی است که درس ها و تجربه های خوبی به ما می دهد برای تصحیحِ روند؛ ولاسکو با داشته هایش می جنگد، نه با رؤیاها و آرزوهایش؛ او از تمام توان و ذخائرِ تیمش استفاده می کند و هیچ زمانی سرِ رشته را رها نمی کند.
راستی، شنیده ام مسئولانِ رژیم جعلی و منحوس اسرائیل تهدیدهایی کرده اند؛ لازم است بگویم که این رژیمِ مبتنی بر تروریسم، قتل، غارت، بمب، موشک، جنگ و فحشا، هیچ جایی در جهانِ امروز و در بین قلوب مردمِ جهان ندارد و اگر مسئولان بعضی کشورها مثل آمریکا و کشورهای عربی به او بهای زیادی می دهند، فقط و فقط به دلیل ثروت، فحشا و بدهکاری هایشان به لابی ها و تجار اسرائیلی و یهودی است.
ارسال نظر