چه کسی بساط این فوتبال را جمع می کند؟
از فولاد مبارکه سپاهان گرفته تا سایپا، مس، فولاد خوزستان، ذوبآهن که اینها را وزارت صنایع حمایت میکند و دستش در جیب دولت است با این تفاوت که متولی این تیمهای صنعتی، کارخانههای درآمدزا هستند اما استقلال و پرسپولیس پای سفره وزارت ورزش نشستهاند. فرقی میان آنها نیست؛ همگی از جیب دولت خرج میکنند و این سالها هم که سنگ تمام گذاشتهاند تا امروز ارقام پرداختی به بازیکنان در لیگ برتر از مرز ۳-۲ میلیارد هم بگذرد.
به گزارش پارس ، به نقل ازقدس آنلاین، نمی دانیم با که سخن بگوییم؛ با سید رضا صالحی امیری سرپرست وزارت ورزش؟ یا امثال مقداد نجف نژاد و احمد رسولی نژاد که یک پای شان در فوتبال بوده و یک سرشان در مجلس؟ آیا این موضوع به امثال زریبافان و نژادفلاح و امیدوار رضایی مربوط است یا در این باره باید روی کلام را به سمت مدیران باشگاهی مثل رویانیان، فتح ا… زاده، رحیمی و… بچرخانیم و از آنها سوال کنیم که چرا، به چه دلیل، با کدام منطق وضعیت باشگاهداری ما اینگونه است؟ مسوول این وضعیت کیست، از این مهم تر اینکه مسوولیت اصلاح ساختار فوتبال را چرا هیچ کس نمی پذیرد؟
چرا حرف های سردار آزمون - بازیکن جوان تیم روبین کازان روسیه - بدون نقد و تحلیل باقی می ماند و کسی به آن توجه نمی کند که این پسربچه ۱۸ ساله، چقدر حرف های مهمی می زند اما حرف های او به درد هیچ کس نمی خورد. حتی برنامه نود با تمام ژست های روشنفکرانه مجری اش، نمی بیند - یا نمی خواهد ببیند - که این بازیکن به چه چیزهای مهمی اشاره می کند و فقط دنبال پر کردن زمان برنامه است و وقتی که او را روی خط می آورد، حرفش را می شنود، آن را رها می کند، در حالی که باید همانجا یقه مدیریت باشگاه پرسپولیس را بگیرد، به هیات مدیره اش که امثال نژادفلاح هستند طعنه بزند و از مجلسی های همیشه حاضر در
ورزش بخواهد که روی خط بیایند و جواب دهند که چرا، چرا، چرا… !
سردار آزمون می گوید: « همان زمان که پیشنهاد باشگاه روبین کازان را دریافت کردم، باشگاه پرسپولیس پول بیشتری حاضر بود به من بدهد تا به جای رفتن به روسیه، در لیگ ایران بمانم و برای پرسپولیس بازی کنم. »
این حرف های سردار آزمون یعنی اینکه پرسپولیس با باشگاه روبین کازان وارد رقابت می شود و روی دست این باشگاه حرفه ای بلند می شود اما آیا برای این رقابت منطقی جز نتیجه گرایی وجود دارد؟
مگر باشگاه پرسپولیس مثل روبین کازان صاحب شبکه تلویزیونی (روبین تی وی) شده یا زمین های تمرین متعدد، ورزشگاه اختصاصی، آکادمی، خوابگاه و ابزار حرفه ای باشگاهداری را تکمیل کرده تا حالا مقابل آنها قد علم می کند؟ آیا باشگاه پرسپولیس می تواند مثل روبین کازان اینگونه بر بازیکنانش اشراف داشته باشد؛ مثلا وقتی سردار آزمون می گوید: « اگر پدر و مادرم خانه نباشند، باشگاه کلید خانه ام را می گیرد و شب موظفم تا در خوابگاه تحت نظر باشگاه بمانم» ، پرسپولیس هم با همین حساسیت از بازیکنانش - که سرمایه هایش هستند - مراقبت می کند؟
همه باشگاه های ما مثل پرسپولیس هستند؛ از فولاد مبارکه سپاهان گرفته تا سایپا، مس، فولاد خوزستان، ذوب آهن که اینها را وزارت صنایع حمایت می کند و دستش در جیب دولت است با این تفاوت که متولی این تیم های صنعتی، کارخانه های درآمدزا هستند اما استقلال و پرسپولیس پای سفره وزارت ورزش نشسته اند. فرقی میان آنها نیست؛ همگی از جیب دولت خرج می کنند و این سال ها هم که سنگ تمام گذاشته اند تا امروز ارقام پرداختی به بازیکنان در لیگ برتر از مرز ۳-۲ میلیارد هم بگذرد.
بحث خرج های میلیاردی نیست؛ موضوع به چگونه خرج کردن پول هم مربوط نیست بلکه این مطلب سرگردان به دنبال مخاطبی می گردد که در قبال فوتبال ایران احساس مسوولیت کند. نمی دانیم با که سخن بگوییم اما این را می فهمیم که همه و همه در این خصوص مسوولند؛ از رضا صالحی امیری که سهمش یک ماه بیشتر نیست تا دیگران که سال ها در سیستم باشگاهداری ما بوده اند و قدمی برای تغییر این وضعیت برنداشته اند.
وقتی نه نژادفلاح، نه امیدوار رضایی و نه مقداد نجف نژاد هیچکدام در مجلس تلاشی نکرده اند تا طرحی تصویب شود که بساط باشگاهداری بازیکن محور و نتیجه گرا جمع شود، سهمی بسیار بزرگ در این وضعیت بحرانی دارند و اگر سید رضا صالحی امیری هم مثل قبلی ها - مثل علی آبادی، سعیدلو، عباسی - یا مانند دولتی های حاضر در ورزش نظیر زریبافان، رسولی نژاد و… عمل کند و مسوولیت تنظیم لایحه و مطرح کردن آن در هیات دولت و سپس مجلس را برعهده نگیرد، ۴ سال بعد درباره او نیز همان قضاوتی خواهد شد که امروز در قبال مدیران قبلی ورزش می شود. البته که سرپرست وزارت ورزش در همین ابتدا، دیدگاه هایی دارد که
معتقد است باید همه چیز از پایه و اساس تغییر کند.
روزها برای فوتبال باشگاهی به سرعت می گذرد و سال هاست فوتبال باشگاهی ایران در انتظار یک تغییر است اما تا روزی که مسوولان، مسوولیت را از سر خود باز می کنند و تنها دغدغه شان بودن در هیات مدیره و رفتن به سفرهای خارجی است، بحران فوتبال ادامه خواهد داشت و پرسپولیس که زمین تمرین اختصاصی برای تیم های پایه اش ندارد و سال هاست که هیچ بازیکنی نساخته، از جیب دولت با روبین کازانی رقابت می کند که استعدادیاب هایش به سراسر دنیا می روند تا امثال سردار آزمون را کشف کنند.
راستی چه کسی به این سوال ما پاسخ می دهد که چرا هر سال باشگاه های لیگ برتری بدون داشتن حداقل ها، بدون استعدادیاب، بدون آکادمی و تیم های پایه، ۳۰-۲۰ میلیارد خرج می کنند و پولی را که باید صرف ساختن ورزشگاه، هتل اختصاصی و… شود را به جیب فوتبالیست ها می ریزند. آیا سید رضا صالحی امیری این بساط را برمی چیند و به فوتبال باشگاهی ما نظامی درست می دهد؟ در انتظار اولین اقدام های سرپرست جدید وزارتخانه هستیم.
ارسال نظر