برای دو پرسپولیسی سربههوا؛ سیدجلال نمیشوید
پرسپولیس در تبریز میتوانست تراکتورسازی را ببرد و 99 درصد راه صعود را پشت سر بگذارد. همه چیز داشت بر وفق مراد این تیم پیش میرفت و خود تراکتورسازان هم در 20 دقیقه پایانی عملا شکست را قبول کرده بودند.
این شرایط تا زمانی ادامه یافت که سیامک نعمتی و محمد نادری تصور کردند لیونل مسی و جوردی آلبا هستند و قهرمانی پرسپولیس هم مسجل شده؛ بنابراین تصمیم گرفتند در زمین خودی بین چند بازیکن تراکتور رو به حفظ توپ بیاورند و پاسهای ریسکی و «مچلکن» به هم بدهند. حریف البته دو بار توپ را گرفت و پس داد، اما غرور این دو نفر اجازه نداد با یک زیر توپ زدن ساده خطر را رفع کنند. نهایتا همان توپ مرده در یک فعلوانفعال وارد دروازه بیرانوند شد تا پرسپولیس دو امتیازی حیاتی را در تبریز جا بگذارد و با ذهن گرفتار راهی ازبکستان شود. آدم وقتی این غرور اضافی را از امثال سیامک و نادری میبیند، یاد جلال حسینی میافتد که در آستانه هفتمین قهرمانی شخصیاش در ایران، هنوز چقدر جاهطلب و پرتکابو است و چطور سر سادهترین توپها بیشترین انرژی و وسواس را به خرج میدهد. نگاه به فریادها و پرخاشهای اضافیاش نکنید که اینها با هیچ متر و معیاری قابل دفاع نیست، اما سختکوشی و عطش سیریناپذیر او گوهری است که کمتر بین بقیه فوتبالیستهای ایرانی پیدا میشود. پنج روز قبل از بازی تبریز، جلال حسینی روی ضربه ایستگاهی لحظات آخر سپاهان دو دستش را سپر سینهاش کرد و از پشت دیوار دفاعی روی زمین شیرجه زد تا اگر توپ به سمت دروازه بود به بدن او بخورد و برگردد. کمی بعد اما خوش خوشکبازی نعمتی و نادری قلب پرسپولیس را در نبرد حیثیتی تبریز شکست تا بیشتر از قبل معلوم شود جلال برای پرسپولیس، چه «نعمت نادری» است. این فوتبال با مصیبت ویرانگر زوداقتاعی ستارههایش اگر چهار تا جلال دیگر داشت، خیلی جلوتر از این حرفها ایستاده بود.
ارسال نظر