شجاعیان؛ یک قصه و دو دیدگاه
چک باشگاه استقلال برای خرید شجاعیان از باشگاه ماشین سازی وصول نشده و به همین دلیل ماشین سازها خواهان بازگشت وینگر استقلال به تیمشان هستند.
در نقل و انتقالات لیگ برتر هفدهم داریوش شجاعیان پس از کشوقوسهای فراوان درنهایت با مبلغ یک و نیم میلیارد تومان طبق توافقنامه ای میان باشگاه استقلال و ماشینسازی تبریز (گسترش فولاد سابق) به تیم آبیپوش پایتخت منتقل گردید. سه فقره چک برای پرداخت این مبلغ به باشگاه تبریزی تحویل داده شد که چک آخر پس از یک سال دوندگی باشگاه ماشینسازی همچنان نقد نگردیده است. در قرارداد انتقال شرطی گنجاندهشده است که در صورت عدم وصول مبلغ چک پس از ده روز از موعد آن، توافقنامه فسخ می گردد.
سرانجام صبر باشگاه ماشینسازی لبریز گردید و با استناد به توافقنامه و شرط مذکور خواهان بازگرداندن این بازیکن هست. این واقعه منجر به آن گردیده است تا بسیاری از فوتبال دوستان با این سؤال که این توافقنامه میتواند قرارداد شجاعیان را فسخ نماید و وی را ملزم به حضور در تیم تبریزی نماید یا خیر؟
در رابطه با خاتمه قراردادهای بازیکنان در مراجعه به مقررات نقل و انتقالات تعیین وضعیت بازیکنان مصوب 96 این نکته را باید موردتوجه قرار دهیم که قراردادهای بازیکنان و باشگاهها الزامآور هستند و طرفین فقط بر اساس توافق ویا بر اساس دلیل موجه یا دلیل موجه ورزشی میتوانند قرارداد را خاتمه دهند. با توجه به اینکه دلیل موجه در مقررات نقلوانتقال تعریفنشده است ممکن است سؤالی پیش آید که شرط فسخ قرارداد برای یکی از طرفین میتواند بهعنوان یک دلیل موجه شناخته شود یا خیر؟ با نظر به رویه تثبیتشده دیوان حکمیت ورزش و اتاق حلوفصل اختلافات شروطی که به باشگاه اجازه میدهد بااراده یکجانبه خود قرارداد را خاتمه دهد بههیچوجه موردپذیرش دیوان حکمیت ورزش و اتاق حلوفصل اختلافات قرار نمیگیرند و استدلال داوران و قضات این دو نهاد بدینصورت است که اینگونه شروط در اختیار یکی از طرفین قرارداد هستند و موجب بر هم خوردن ثبات قراردادی و برابری طرفین در قرارداد میگردند. برای مثال در پرونده شماره 4852 نزد دیوان حکمیت، اختلاف میان باشگاه و بازیکن برای خاتمه قرارداد است. بند 5 قرارداد میان طرفین به باشگاه اختیار میدهد که در انتهای هر فصل قرارداد بازیکن را در مهلت معینی فسخ نماید. در انتهای فصل باشگاه با استفاده از این بند قرارداد را خاتمه میدهد. بازیکن نزد اتاق حلوفصل اختلافات طرح دعوا میکند و مطالبه غرامت مینماید. اتاق حلوفصل اختلافات با ذکر این نکته که این شرط باطل است به پرداخت غرامت از سوی باشگاه حکم میدهد. باشگاه نسبت به این تصمیم در دیوان حکمیت اعتراض میکند و دیوان پس از رسیدگی این شرط را مغایر باهدف مقررات تعیین وضعیت و انتقال بازیکنان فیفا، که تلاش برای حفظ قراردادها است دانسته است و حفظ برابری طرفین در انعقاد و اجرای طرفین لازم و ضروری میداند.
حتی اگر فرض کنیم این شرط از توافقنامه در قرارداد شجاعیان با استقلال درجشده است،
باشگاه استقلال می تواند؛ با عدم پرداخت وجه چک با اراده یک جانبه خود، قراردادش با شجاعیان را فسخ نماید که طبق رویه ذکرشده چنین شرطی باطل است.
انتقال قطعی
پس از انتقال قطعی بازیکن از باشگاهی به باشگاه دیگر، قرارداد وی با باشگاه سابق خاتمه مییابد و رابطه قراردادی با باشگاه جدید آغاز میگردد. در قرارداد انتقال میان دو باشگاه، باشگاه از حق قراردادی خود نسبت به بازیکن صرفنظر مینماید و از طرف دیگر، به باشگاه جدید تعهد میدهد تا رضایتنامه انتقال بازیکن را صادر نماید. در این حالت بازیکن با انعقاد قرارداد انتقال بازیکن آزاد محسوب میگردد و با انعقاد قرارداد با باشگاه جدید، رسماً بازیکن باشگاه جدید محسوب میگردد و هیچ تعهد دیگری نسبت به باشگاه سابق ندارد.
اگر صحت قرارداد انتقال مورد اختلاف نباشد، دیوان حکمیت ورزش به پرداخت مبلغ قراردادی و خسارات آن میپردازد. دراینباره استناد باشگاه ماشینسازی بهحق فسخ خود به معنای پذیرش ضمنی صحت قرارداد انتقال است و چالشی بر سر راه صحت و درستی آن وجود ندارد. پرداخت این خسارت قراردادی تنها بر عهده باشگاه جدید است و بازیکن هیچگونه وظیفه و مسئولیتی ندارد.
امضای شجاعیان
استدلال باشگاه ماشینسازی تبریز چنین است که چون شجاعیان ذیل این توافقنامه را امضا نموده است، میبایست به آن پایبند باشد و به ماشینسازی بازگردد. با توجه به متن توافقنامه، شجاعیان بهصورت قطعی به باشگاه استقلال منتقل گردیده است و امضای داریوش شجاعیان ذیل این توافقنامه به معنای الزام به انعقاد قرارداد با باشگاه استقلال هست. اگر امضای وی موجود نبود، در صورت توافق دو باشگاه و آزادی این بازیکن از قرارداد، شاید در صورت فقدان نص قوی مبنی بر منوط بودن این توافق برای حضور شجاعیان در استقلال (بند 3 بهخوبی مانع از این امر میشود)، این بازیکن میتوانست با تیمی بهجز استقلال، قرارداد منعقد نماید. لذا تنها تعهد شجاعیان انعقاد قرارداد با باشگاه استقلال است و نه تعهد به اجرای شروط مالی از طرف باشگاه استقلال. با توجه به این استدلال، حتی در صورت فسخ قرارداد وی با باشگاه استقلال الزامی برای وی مبنی بر حضور در باشگاه ماشینسازی تبریز وجود ندارد.
جمعبندی
با توجه به آنچه بیان گردید، خواستهی باشگاه ماشینسازی برخلاف مقررات انتقال و رویه دیوان حکمیت ورزش و اتاق حلوفصل اختلافات هست و حتی در صورت طرح شکایت، این خواسته باشگاه رد میگردد. چنین توافقنامههایی میبایست پیش از انعقاد، ابتدا با رویه تطبیق داده شوند تا در صورت بروز هرگونه اختلافی قابلیت مطالبه را داشته باشند.
پس از مطالعه اکثر آراء و تصمیمات چند سال اخیر دیوان حکمیت ورزش و اتاق حلوفصل اختلافات، به این نتیجه رسیدم که در چند سال اخیر تمام پروندههای مشابه، فاقد شرطی مبنی بر فسخ انتقال بودند و تماماً به خسارت قراردادی عدم پرداخت پرداختهاند. در برخی قراردادها نیز، خود قرارداد انتقال منوط به پرداخت کامل یا بخشی از مبلغ قرارداد در مهلت معینی شده است. این رویههای عملی نشانگر این نکته است که باشگاههای سرتاسر جهان در عمل نیز چنین شروطی را به کار نمیبرند و بهتر است باشگاههای ما نیز به جرگهی سایر باشگاهها بپیوندند.
ارسال نظر