برانکو، قلعه نویی و شفر؛ حمله به داور و معاف از محرومیت
اگر یکی از مربیان فوتبال ایران پس از بازی در اعتراض به اشتباهات داور بگوید: «ایکاش این داور برای این بازی انتخاب نمیشد و داور منصفتری بازی را قضاوت میکرد»، واکنش فدراسیون فوتبال و رسانهها به این جمله چیست؟
به گزارش پارس نیوز، سال 2011 پس از بازی منچستر یونایتد و چلسی که همه میدانیم از چه حساسیتی برخوردار است، آلکس فرگوسن در مصاحبه بعد از بازی همین دو جمله را به زبان آورد اما بلوایی در فوتبال انگلیس به راه افتاد چراکه اتحادیه فوتبال انگلیس، فرگوسن را به دلیل اتهامات ناروا به داور 5 جلسه از همراهی شیاطین سرخ محروم کرد. محرومیت سنگینی بود، اگرچه این اظهارات 3 جلسه محرومیت به دنبال داشت و دو جلسه محرومیت تعلیقی قبلی هم به آن اضافه شد تا فرگوسن با 5 جلسه ممنوعیت از نشستن روی نیمکت تیمش نقره داغ شود. این یک نمونه از سختگیری مسوولان لیگ انگلیس است که به هیچکس اجازه نمیدهند بدون سند و مدرک علیه داوران حتی چنین اظهارنظر سادهای داشته باشد.
در فوتبال انگلیس بهرغم گردش مالی بالا و حضور ستارههای بزرگ با دستمزدهای میلیاردی، اشتباه یک داور میتواند خسارتهای بزرگی به دنبال داشته باشد و یک سوت، منافع مالی یک گروه سرمایهگذار را بر باد دهد. بارها این اتفاق هم رخ داده و داوران در بازیهای بزرگ مرتکب اشتباهات بزرگی شدهاند اما هتاکی به داوران و اتحادیه فوتبال انگلیس به ندرت اتفاق میافتد و حتی یک اظهارنظر نرم مثل آنچه فرگوسن گفته بود، چه مجازات سنگینی به همراه داشت.
با این مثال ساده، نگاهی به لیگ ایران بیندازیم؛ آش آنقدر شور شده که پس از بازی استقلال و پدیده در تهران که گل سالم استقلال از سوی زاهدیفر مردود اعلام شد تا استقلال از یک برد مهم خانگی محروم شود، تماشاگران استقلال با فحاشی به وزیر ورزش یکی از زشتترین و وقیحانهترین رفتارها را به نمایش میگذارند، بیآنکه ابایی از برخورد پلیس یا محرومیت تیمشان داشته باشند. فیلمهایی که پس از بازی استقلال در شبکههای اجتماعی بخصوص اینستاگرام دست به دست میشد آنقدر زشت و وقیحانه بود که هیچ رسانه رسمی جرات نکرد آن را منتشر کند و همه به انتشار خبر فحاشی پرداختند.
از این موضوع بگذریم که دو تیم استقلال و پرسپولیس زیرمجموعه وزارت ورزش هستند و جانبداری وزیر از یک تیم توهمی بیش نیست. باید به ریشه و اصل ماجرا بپردازیم؛ وقتی فدراسیون فوتبال یک عمر در قبال درگیریهای تماشاگران، شکستن صندلیها، پرتاب سنگ و شکستن سر همدیگر، شکستن شیشه تیم میهمان، استعمال مواد مخدر در ورزشگاه و الی آخر سکوت میکند، نتیجه این میشود که تماشاگر بدون ترس از عواقب بعدی کارش زشتترین و بدترین فحشها را نصیب عالیترین مقام ورزشی کشور میکند و آب از آب تکان نمیخورد. اصلا انگار نه انگار اتفاقی افتاده و مسوول برگزاری مسابقات لیگ برتر- فتاحی- در واکنش به اتفاقات ورزشگاه آزادی تنها مسوولیت را پاس میدهد به باشگاه استقلال و میگوید: «باشگاه استقلال پاسخگوی فحاشی تماشاگران به وزیر باشد!»
این حجم از گستاخی، از بیتفاوتی مدیران فوتبال نسبت به آسیبهای کوچکتر در ورزشگاهها حاصل میشود؛ هفته گذشته امیر قلعهنویی پس از بازی سپاهان و پرسپولیس حرفهایی علیه داور و پرسپولیس زد که اگر مشابه این جملات در لیگ انگلیس اتفاق میافتاد، بدون شک مربی باید در مراجع قانونی پاسخگوی ادعاهای خود میشد و اتحادیه فوتبال هم بیدرنگ فعالیت این مربی را تا روشن شدن مساله تعلیق میکرد اما در فوتبال ایران با قلعهنویی چگونه برخورد شده؟
تنها واکنش فدراسیون بعد از بازی سپاهان و پرسپولیس چه بود؛ مسابقهای که در دلش شکستن شیشه اتوبوس تیم میهمان، فحاشی و ناسزا و سرانجام اتهامات مربی به بزرگترین داور ایران را داشت، با یک خبر در حد قلعهنویی به کمیته انضباطی احضار شد، به خیال خام خودشان سر و ته فاجعه را جمع کردند اما نمیدانستند همین اظهارات تحریک کننده میتواند در هفتههای بعدی فاجعه بزرگتری را بسازد. فحاشی گسترده به عالیرتبهترین مقام ورزشی کشور در ورزشگاه بهخاطر مردود شدن یک گل اگر فاجعه نیست، پس چیست؟
تصور کنید همین تعداد آدم در یک خیابان جمع شوند و آن ترانه سخیف و زشت را علیه یکی از مسوولان دولت -نه حتی وزیر- همصدا با هم بخوانند؛ آیا در شبکههای اجتماعی بلبشویی به راه نمیافتد که جلوی این بیاخلاقی را در جامعه بگیرید و پلیس خودش را موظف به برخورد با این افراد نمیبیند؟ اما چرا وقتی این فاجعه در استادیوم رخ میدهد هیچ گوش شنوایی نیست؟
همه این اتفاقات در شرایطی که مدیران بازنشسته فدراسیون زیر تیغ قانون قرار گرفته و باید مسوولیت خود را ترک کنند، ما را با یک پرسش اساسی مواجه میکند: نتیجه مدیریت این گروه در فوتبال را پنجشنبه شب در استادیوم آزادی دیدیم؛ آیا آنها فارغ از قانون منع بهکارگیری بازنشستگان، صلاحیت مدیریت بر فوتبال کشور را دارند؟ محصول مدیریت این گروه فاجعههایی است که هر هفته در ورزشگاهها شاهدیم و پنجشنبه عصر به اوج خود رسید. به نوشته ایلنا، این شاید تلنگری برای همه آنهایی باشد که دغدغه ورزش را دارند. از این سبک و سیاق مدیریت در فوتبال، چیز بهتری در این سالها ندیدیم.
ارسال نظر