درست ساعتی پس از آنکه پرسپولیس نفت آبادان را هم برد و رکورد امتیازگیری نیم‌فصل را در تاریخ لیگ برتر شکست، در جام حذفی قطر اتفاق جالبی رخ داد و تیم الخور در خانه خودش با هشت گل برابر الدحیل در هم کوبیده شد. الخور باشگاهی است که سروش رفیعی در آن توپ می‌زند، هرچند سروش که در دقیقه سوم بازی قبلی اخراج شده بود، در این دیدار به میدان نرفت. شکست هشت‌گله و مفتضحانه الخور در جام حذفی در حالی رخ می‌دهد که وضعیت این تیم در لیگ ستارگان قطر هم خوب نیست و آنها فقط دو امتیاز از تیم قعرنشین بیشتر دارند.

کسی نمی‌داند این روزها در دل سروش که به قول خودش به خاطر «کسب درآمد بیشتر» پرسپولیس را ترک کرد و رفت چه می‌گذرد، اما بی‌گمان از نظر فنی و فوتبالی بازنده بزرگ این جدایی خود او بود. سروش در روزهایی تماشاگر حقارت تیم قطری‌اش شده که پرسپولیس همه استانداردهای فوتبال ایران را زیر و رو می‌کند. بعد از رفتن رفیعی، محسن مسمان به پست اصلی‌اش برگشته و ظرف یک نیم‌فصل به اندازه دو سال پاس گل داده است. بشار رسن هم که به عنوان جانشین رفیعی به پرسپولیس آمد، چنان با نمایش‌های بی‌نقص‌اش از هواداران دلبری می‌کند که انگار هزار سال است برای تیم توپ می‌زند. شاید سروش نداند، اما هر هشت گل آخر پرسپولیس در چهار مسابقه اخیر «پاس گل» داشته؛ یعنی نه ریباند بوده، نه شوت، نه قطع توپ و نه هیچ چیز دیگری، تمام آنها روی کار تیمی وارد دروازه نفت آبادان، سپیدرود، ذوب‌آهن و پارس جم شده تا فوتبال فکورانه و ممتاز تیم پروفسور را به رخ بکشد. هشت گل؛ یعنی به اندازه همه گل‌هایی که تیم سروش در همین یک بازی آخر از الدحیل خورد!

چند روز پیش مصاحبه‌ای از رفیعی منتشر شد که او در آن گفته بود: «باخت پرگل پرسپولیس به الهلال خیلی به من بر خورد. دوست داشتم بودم و می‌توانستم به تیم کمک کنم.» البته اغلب هواداران پرسپولیس به این مصاحبه روی خوش نشان ندادند و برای او نوشتند: «وقتی باید می‌ماندی، ول کردی و رفتی.» حالا اما به فاصله چند روز، موقعیت دو طرف دگرگون شده و حالا این سرخ‌ها هستند که می‌توانند مراتب دلسوزی‌شان را نسبت به سروش ابراز کنند. تیمی که امروز با نام الدحیل یاران رفیعی را در هم کوبیده، همان تیمی است که شش ماه پیش با نام لخویا در لیگ قهرمانان شرکت داشت و به دنبال باخت یک بر صفر به پرسپولیس در خاک خودش اوت شد. از قضا آن بازی آخرین حضور سروش در پیراهن پرسپولیس بود. او با کمک دوستانش قهرمان قطر را به زانو در آورد، ایسلندی‌اش را زد و به جای ماندن در تیمی که به جمع هشت تای آسیا رسیده بود، جایی رفت که از همین تیم هشت گل بخورد و تحقیر شود. این ماجرای ترفیع وارونه رفیعی بود. بین پرسپولیس و سروش، آنکه محتاج دلسوزی است، پرسپولیس نیست!