قطعا پسرانی که پدران آنها سال‌ها بر تارک فوتبال دنیا درخشیدند، بیشتر از افراد عادی عاشق دویدن دنبال توپ در مستطیل سبز هستند. به همین دلیل است که فوتبال دنیا پسران زیادی را دیده که با نام پدران تاریخ‌ساز خود وارد فوتبال شدند. اگر چه تحلیل معروف درباره فرزندان ستارگان فوتبال این است که آنها همواره به دلیل نام پدر خود وارد دنیای فوتبال شدند و زیر سایه پدران خود قرار گرفتند.

ورود به فوتبال با فشارهای زیاد
 

ستارگان فوتبال همیشه علاقه زیادی به واردکردن فرزندان خود به دنیای مستطیل سبز داشته‌اند.‌ این کار در فوتبال دنیا اتفاقی کاملا عادی و معمول است. اگر فوتبالیستی استعداد لازم را در وجود فرزندش کشف کند، او را به‌ صورت آکادمیک با قواعد و اصول فوتبال آشنا می‌کند. بعد از آن دیگر همه چیز به خود بازیکن برمی‌گردد که می‌تواند با نشان‌دادن استعدادش به باشگاه‌های مطرح دنیا بپیوندد. در فوتبال اروپا اینطور نیست که صرفا یک بازیکن به خاطر داشتن پدری مطرح در دنیای فوتبال وارد یک باشگاه شود؛ بلکه استعداد و تلاش او مهمترین عامل ورودش به مستطیل سبز است. از آنجا که هیچ‌کدام از قواعد فوتبال در دنیا با ایران قابل قیاس نیست، نمی‌توانیم توقع داشته باشیم که فرزند ستاره سال‌های دور فوتبال مثل بقیه پسران کم سن و ‌سال، فوتبال را از تیم‌های پایه آغاز کند. در سال‌های اخیر فرزندان تعداد زیادی از ستاره‌های فوتبال وارد تیم‌های سطح اول شدند اما تقریبا هیچ‌کدام از آنها نتوانستند موفقیتی حتی در حد نام پدران خود به دست بیاورند.
جالب اینجاست که اسطوره‌های سرخابی‌ها فرزندان خود را بدون تست به تیم‌هایی که خودشان در آنها سابقه بازی داشتند، می‌بردند و البته همواره هم از طرف رسانه‌ها به پارتی‌بازی برای فرزندان خود متهم شدند. این‌که فرزندان هیچ‌کدام از ستاره‌های فوتبال ایران نتوانستند به موقعیت ویژه‌ای در فوتبال ایران برسند، دلایل زیادی داشته است. آنها معمولا از طرف رسانه‌ها و اهالی فوتبال به این‌که با رانت پدر وارد تیم شدند، متهم بودند. همین موضوع باعث می‌شد زیر فشار شدیدی قرار بگیرند و مقایسه دایم با پدران‌شان هم بر شدت این فشار می‌افزود. در ادامه سرنوشت پدران و پسران فوتبال ایران را بررسی می‌کنیم تا مشخص شود چند نفر از آنها توانستند از زیر نام پدران خود خارج شده و تبدیل به شخصیتی مستقل در فوتبال ایران شوند.

 

ناصر و آتیلا حجازی

اسطوره فقید فوتبال ایران، خیلی دوست داشت پسرش هم مثل خودش نامی بزرگ در فوتبال ایران داشته باشد. ناصر حجازی که از برترین دروازه‌بانان تاریخ فوتبال ایران و دومین دروازه‌بان برتر قرن بیستم در آسیا است، در ‌سال ٧٨ پسرش آتیلا را هم به استقلال برد. مرحوم حجازی در آن‌ سال بابت استفاده‌کردن از آتیلا تحت فشار زیادی قرار داشت. منتقدان حجازی از او بابت میدان‌دادن به پسرش انتقاد می‌کردند و معتقد بودند آتیلا فقط به خاطر این‌که پدرش سرمربی استقلال است در این تیم حضور دارد و از کیفیت فنی برخوردار نیست. البته ناصر حجازی اهمیتی به این انتقادات نمی‌داد و آتیلا را به‌عنوان پنالتی‌زن اول تیمش انتخاب کرد. آتیلا حجازی در حالی وارد فوتبال شد که می‌خواست مثل پدرش دروازه‌بان باشد اما با توصیه مربی (پدر)، فعالیتش در فوتبال را در پست‌هافبک شروع کرد. او با جدایی ناصر حجازی از استقلال به ذوب‌آهن و استقلال رشت رفت و از فوتبال خداحافظی کرد. آتیلا در طول دوران بازیگری خود فوتبالیستی معمولی بود اما هرگز نتوانست خود را به سطح موفقیت‌های پدرش برساند. او در تیم‌های استقلال و آلومینیوم هرمزگان هم سابقه مربیگری دارد اما این روزها کاملا از فضای فوتبال ایران دور شده است.

 

 

 

علی و محمد پروین

 

 

علی پروین مرد بی‌تکرار تاریخ پرسپولیس است. حتی استقلالی‌ها هم برای افتخارات او احترام زیادی قایل هستند. او در دوران بازیگری خود از بهترین‌های تاریخ فوتبال ایران بود که موفقیت‌ها و افتخارات بی‌شماری را کسب کرد. پروین نه‌تنها برای پرسپولیس یک ستاره غیر قابل تکرار بود بلکه در تیم‌ملی هم تأثیر زیادی در موفقیت‌ها و قهرمانی‌ها داشت. علی پروین آن‌قدر در فوتبال ایران خوب بود که وقتی قرار شد پسرش را به پرسپولیس ببرد، هیچکس با او مخالفت نکرد. وقتی محمد پروین در ١٧ سالگی وارد تیم بزرگسالان پرسپولیس شد، اهالی فوتبال هیجان‌زده منتظر درخشش تک پسر ستاره فوتبال ایران بودند.
خیلی‌ها می‌گفتند پروین حتی اگر اندکی از استعداد فوتبالی پدر خود را به ارث برده باشد، می‌تواند در پرسپولیس و تیم‌ملی ستاره شود. محمد پروین در‌ سال ٨٤ به تیم بزرگسالان پرسپولیس پیوست و در ١٧ سالگی با حرکات تکنیکی خود ستاره‌های آن زمان پرسپولیس را به تمجید واداشت. آن سال‌ها محمد در دقایق کوتاهی که برای پرسپولیس بازی کرد، تحت‌ فشار زیادی قرار داشت. خیلی‌ها انتظار داشتند او در اولین تجربه خود در لیگ برتر بازیکنی باتجربه و باکیفیت در حد پدرش باشد که محمد اینطور نبود. او با حضور در پرسپولیس حضور در دنیای حاشیه را هم استارت زد. برخی از پرسپولیسی‌هایی که آن زمان با محمد همبازی بودند، می‌گفتند او دل به تمرینات نمی‌داد و فکر می‌کرد صرفا به خاطر استعدادش و این‌که پسر علی پروین بود،می‌تواند موفق شود. محمد بعد از جدایی پدرش از پرسپولیس به استیل آذین رفت. پروین از ‌سال ٨٦ تا‌ سال ٩٢، به عضویت ٨تیم درآمد اما کیفیت فنی بالایی را از خود به نمایش نگذاشت و فقط یک بار وقتی که در سایپا حضور داشت توسط علی دایی به تیم‌ملی دعوت شد و درنهایت در ٢٦ سالگی از فوتبال خداحافظی کرد.

 

احمدرضا و امیر عابدزاده

 

برخی ستاره‌ها هرگز قابل تکرار نیستند؛ حتی توسط فرزند خودشان. یکی از این ستاره‌ها احمدرضا عابدزاده است. دروازه‌بان مقتدر فوتبال ایران که در اغلب خاطرات خوش مردم از تیم‌ملی در دهه ٧٠ حضور دارد. احمدرضا پسر خود را از خردسالی به محل تمریناتش می‌برد و قواعد دروازه‌بانی را به او می‌آموخت. امیر عابدزاده تصاویر زیادی از دوران کودکی خود با دستکش و لباس دروازه‌بانی دارد و شاید به همین دلیل بود که همه از او انتظار داشتند جای خالی پدرش را در فوتبال ایران پر کند. امیر که این ‌روزها ٢٤ساله است، هنوز نتوانسته حرکت خارق‌العاده‌ای در قفس توری از خود به نمایش بگذارد.
او از ١٥ سالگی به انگلستان رفت تا در یک آکادمی مخصوص دروازه‌بانی آموزش ببیند و در مدت حضورش در انگلستان به عضویت تیم‌های برنتفورد و لندن تایگر درآمد. عابدزاده کوچک بعد از حضور در لس‌آنجلس بلوز آمریکا به ایران برگشت تا برای پرسپولیس به میدان برود. عابدزاده کوچک در پرسپولیس تبدیل به نیمکت‌نشین محض شد و بعد از حضور در تیم باریرنسه پرتغال به ماریتیمو پیوست و بالاخره توسط کی‌روش به تیم‌ملی دعوت شد. عابدزاده سال‌های زیادی از سطح اول فوتبال دور بود و در حالی‌که ٢٤ساله شده، هنوز نتوانسته خود را به‌ عنوان دروازه‌بانی مطرح و شایسته معرفی کند.

 

سایرین

در تاریخ فوتبال ایران فرزندان فوتبالیست‌های سرشناس دیگر هم بوده‌اند که نتوانستند خود را به سطح بالای فوتبال برسانند. آرش نوآموز، علی جانملکی، سجاد پنجعلی، علی بهزادی، اردلان آشتیانی و ... بازیکنانی هستند که در فوتبال ایران نتوانستند مثل پدران خود درخشش ویژه داشته باشند.

 

 

 

همیشه فشار روحی زیادی به من وارد می‌شد

آتیلا: حجازی برای پسرش هم پارتی‌بازی نمی‌کرد

 

 

 

 

فرزند ارشد مرحوم ناصر حجازی، یکی از مشهورترین پسرهایی است که نتوانست مثل پدرش موفق شود. همان‌طور که اشاره شد، آتیلا در دو سالی که پدرش سرمربی استقلال بود برای این تیم بازی کرد. او هم مثل بقیه بازیکنانی که با کمک پدرشان وارد فوتبال شدند و به دلیل فشارهای زیاد نتوانستند در این رشته به کار خود ادامه دهند از ناملایمتی‌ها گله می‌کند. حجازی درباره ناکامی پسران پدرهای موفق در فوتبال ایران به «شهروند» می‌گوید: «یکی از بزرگترین مشکلاتی که سر راه پسران فوتبالیست‌ها قرار دارد، مقایسه شدن با پدران آنهاست. فوتبال ایران ستاره‌های زیادی نداشته و تعداد بازیکنانی که قابلیت‌های فنی بالایی داشتند، انگشت‌شمار بود. به همین دلیل نباید از فرزندان این بازیکنان انتظار داشت که کپی برابر اصل پدران خود باشند.

 

 

این اصلا منصفانه نیست که از بازیکنی ١٧،١٨ ساله انتظار داشته باشید مثل دوران اوج پدر خود بازی کند و بدرخشد. همین موضوع باعث می‌شود فشار روحی زیادی روی این بازیکنان باشد و حتی نتوانند قابلیت‌های فنی خود را بروز دهند، چه برسد به این‌که مثل پدران خود شوند. همین موضوع باعث شده ٩٠‌درصد بازیکنانی که پدران مشهور و موفقی داشته‌اند، نتوانند در فوتبال ایران موفق شوند. البته این تنها مشکل این فوتبالیست‌ها نیست. آنها علاوه بر این‌که همواره از طرف مردم و رسانه‌ها با پدران خود مقایسه می‌شوند، با رسانه‌ها هم طرف هستند. معمولا رسانه‌ها بدون این‌که شناختی از کیفیت این بچه‌ها داشته باشند، ادعا می‌کنند آنها فقط با پارتی‌بازی و به خاطر پدران خود توانسته‌اند فوتبالیست شوند که همین موضوع هم از نظر روحی یک فوتبالیست را نابود می‌کند.» آیا درباره ناصر حجازی هم همین موضوع صدق می‌کند که آتیلا را صرفا به خاطر این‌که پسرش بود به استقلال برد؟ حجازی به این سوال پاسخ می‌دهد: «با اطمینان کامل به شما جواب می‌دهم که خیر. تمام اهالی فوتبال ناصر حجازی را می‌شناسند و از خصوصیات او خبر دارند. او آدمی نبود که بخواهد به دیگران باج دهد حتی به پسر خودش. مطمئن باشید اگر من استعداد فوتبالی نداشتم هرگز پدرم اجازه نمی‌داد وارد محل تمرین استقلال شوم چه برسد به این‌که برای این تیم فیکس بازی کنم. این حرف‌ها که می‌گفتند حجازی برای پسرش پارتی‌بازی کرده، دستاویز مخالفان پدرم بود تا وجهه او را خراب کنند که خدا را شکر ناموفق بودند. پدرم هرگز حاضر نبود آبروی خود را به خاطر بازی دادن من زیر سوال ببرد.»

 

پدرم هرگز برای فوتبالیست شدن من لابی نکرد

اردلان آشتیانی: تست دادم، رفتم پرسپولیس

 

 

 

اردلان آشتیانی، پسر مرحوم ابراهیم آشتیانی در‌ سال ٨٠ به عضویت پرسپولیس درآمد. او به عنوان‌ هافبک کناری برای پرسپولیس به میدان رفت. عملکرد اردلان آشتیانی هیچ شباهتی به پدرش نداشت و به همین دلیل نتوانست در بین هواداران پرسپولیس به محبوبیت برسد. اردلان آشتیانی بعد از جدایی از پرسپولیس در تیم‌های هما، داماش و کاوه تهران به میدان رفت و خیلی زود کفش‌هایش را آویخت. او هم یکی از فوتبالیست‌هایی بود که نتوانست خاطرات پدرش را که از بهترین بازیکنان شاهین و پرسپولیس بود زنده کند. آشتیانی درباره این‌که چطور توانست به پرسپولیس برود، به «شهروند» می‌گوید: «من بعد از این‌که در تمرین پرسپولیس تست دادم و قبول شدم، به عضویت این تیم درآمدم. باور کنید حضور من در پرسپولیس هیچ ارتباطی به پدرم نداشت و این‌طور نبود که چون پدرم فوتبالیست و ستاره پرسپولیس بوده به این تیم رفته باشم. من برای حضور در پرسپولیس از استعداد خودم استفاده کردم و هیچ لابی یا پارتی‌بازی برای بازی کردن در این تیم نداشتم.

 

 

من اگر هم با لابی به پرسپولیس رسیده بودم نمی‌توانستم دو‌سال در این تیم دوام بیاورم و ٣٠بازی انجام بدهم.» وی ادامه می‌دهد: «فشار روانی زیادی روی بازیکنانی وجود دارد که پدران فوتبالیست دارند. همه از این بازیکنان انتظار دارند درحالی‌که تازه فوتبال خود را آغاز کرده‌اند، خاطرات پدران خود را زنده کنند. واقعا چنین انتظاری تأثیر بسیار بد و منفی‌ای روی این بازیکنان می‌گذارد چون مردم انتظار دارند چنین بازیکنانی خود را از زیر سایه نام پدر بیرون بکشند و از آنها بهتر باشند. این انتظارات کار را برای بازیکنی که پدرش ستاره بوده سخت‌تر می‌کند، اما آنهایی که با هیچ‌کس مقایسه نمی‌شوند شرایط بسیار بهتری برای پیشرفت دارند.» آشتیانی می‌گوید همان موقعی که برای پرسپولیس بازی می‌کرده یکی از پیشکسوتان این تیم علیه او مصاحبه کرده بود: «من زمانی که برای پرسپولیس بازی می‌کردم کیفیت فوتبالی‌ام مثل بقیه بود.
یادم می‌آید همان موقع یکی از پیشکسوتان پرسپولیس علیه من مصاحبه کرد و گفت با پارتی‌بازی و لابی پدرم به پرسپولیس پیوستم. این درحالی است که آن زمان پدرم هیچ سمتی در پرسپولیس نداشت.» آشتیانی درباره خداحافظی از فوتبال می‌گوید: «وقتی برای کاوه به میدان می‌رفتم با پارگی رباط صلیبی روبه‌رو شدم. مصدومیتم خیلی شدید بود و الان هم با آن درگیر هستم. در آن زمان ٣٠ساله بودم و برای بهبود مصدومیتم به ٢سال زمان نیاز داشتم. بعد از آن ٢‌سال هم دیگر نمی‌توانستم به فوتبال برگردم. در واقع همان زمانی که از پرسپولیس جدا شدم، فهمیدم کار فوتبالم تمام شده و دیگر نمی‌توانم برگردم.»

 

برای بازی در امارات پیشنهاد تغییر ملیت دریافت کردم

سجاد پنجعلی: می‌ترسیدند به پسر پنجعلی فرصت دهند

 

 

 

نمونه‌های زیادی از فرزندان فوتبالی سراغ داریم که یا کیفیت فنی نداشتند یا بر اثر یک مصدومیت از فوتبال کنار رفتند. یکی از این بازیکنان که حتی سابقه آقای گلی در لیگ جوانان را هم دارد، پسر کوچک محمد پنجعلی است. پنجعلی که به گواه اهالی فوتبال برترین مدافع آخر تاریخ فوتبال ایران است، امید زیادی به فوتبالیست شدن پسران خود داشت. سجاد پنجعلی درباره اتفاقاتی که برای او در فوتبال ایران رخ داده، می‌گوید: «من علاقه زیادی به فوتبال داشتم. پدرم از بچگی همیشه با من و برادرم فوتبال بازی می‌کرد و این ورزش با خانواده ما حسابی اُخت شده بود. من با مقام آقای گلی در لیگ جوانان، می‌خواستم پیشرفت کنم چون می‌دانستم استعداد لازم را دارم، اما نشد که این اتفاق بیفتد.

 

 

وقتی افشین قطبی، سرمربی پرسپولیس شد، من به تمرین این تیم رفتم و با موافقت کادر فنی توانستم کنار تیم تمریناتم را ادامه دهم. همان موقع قطبی از من حسابی تعریف و تمجید کرد اما درنهایت از من استفاده نکرد. واقعا برای خودم هم عجیب بود که با وجود داشتن کیفیت بالا چرا نتوانستم در پرسپولیس بازی کنم. انگار می‌ترسیدند پسر محمد پنجعلی را بازی بدهند. حتما آنها استفاده از من را برای خودشان ریسک می‌دانستند وگرنه کیفیت فوتبال من در آن‌ سال فاصله‌ای با بازیکنان وقت پرسپولیس نداشت.» سجاد پنجعلی درباره پیشنهاد تغییر ملیت خود می‌گوید: «همان موقع بود که از طرف باشگاه الوصل برای من دعوتنامه آمد. به همراه پدرم به امارات رفتیم. من در تمام تست‌های باشگاه اماراتی قبول شدم و چون سن‌وسالم پایین بود آنها پیشنهاد دادند من با شناسنامه‌ای اماراتی و با تغییر ملیت در تیم‌ملی نوجوانان امارات بازی کنم. من و پدرم پیشنهاد اماراتی‌ها را قبول نکردیم و به ایران برگشتیم چون دلم نمی‌خواست ملیت خودم را تغییر دهم. من علاقه زیادی به فوتبال داشتم اما بی‌مهری‌ها و قضاوت‌ها باعث شد از این رشته دلسرد شوم و دیگر آن را ادامه ندهم.»


نمونه‌های خارجی

وضعیت ستاره‌های فوتبال ایران و سرنوشت فرزندان آنها قابل‌ قیاس با نمونه‌های اروپایی نیست. در فوتبال اروپا معمولا فرزندان فوتبالیست‌های بزرگ راه پدران خود را می‌روند و معمولا هم می‌توانند به موفقیت‌های زیادی دست پیدا کنند. یکی از معروف‌ترین و محبوب‌ترین فوتبالیست‌هایی که از پدرش هم در شهرت و محبوبیت جلو زد، پائولو مالدینی است. او پسر ارشد چزاره مالدینی یکی از مهمترین چهره‌های فوتبال ایتالیاست و هرگز زیر سایه نام پدر باقی نماند. پائولو مالدینی در تمام دوران فوتبال خود در میلان حضور داشت و به همراه این تیم به تمام عناوین باشگاهی رسید هر چند با وجود حضور در فینال جام‌جهانی و جام ملت‌های اروپا هرگز موفق به فتح یک جام ملی نشد. پیتر اشمایکل دانمارکی، دروازه‌بان افسانه‌ای منچستر یونایتد بود که دورانی رویایی در این تیم داشت. او در همان سال‌ها مشغول تربیت پسر خود کسپر اشمایکل بود که این روزها دروازه‌بان اصلی تیم‌ملی دانمارک است. انزو زیدان، فرزند اسطوره فوتبال زین‌الدین زیدان است که این روزها به همراه پدرش در رئال حضور دارد. انزوی ٢١ساله هنوز فرصت زیادی برای درخشش به دست نیاورده اما احتمال می‌رود او هم مثل پدرش ستاره‌ای بزرگ شود. لوکا زیدان، دیگر فرزند زین‌الدین زیدان هم فعلا دروازه‌بان سوم رئال است و به دنبال فرصت برای درخشش.