آقای کفاشیان،اساسنامه را بخوان! تخلف پشت تخلف؛ سرپرستی پشت سرپرستی!

اپیزود اول سرپرستی

شاید رئیس فدراسیون یادش رفته که وقتی در ۱۵ اسفند ۱۳۹۰ بهروز منتقمی که با عنوان نامزد وزارت ورزش در کابینه کفاشیان به عنوان رئیس سازمان لیگ معرفی شده بود و رای نیاورد چه کار کرد. بگذارید این برش از تاریخ را بگشاییم تا متوجه شویم که چه کسی باید اساسنامه را بخواند. در همان روز یعنی دقت کنید ۱۵ اسفند ۱۳۹۰، بلافاصله پس از مجمع، کفاشیان اعلام کرد که برای سازمان لیگ سرپرست منصوب کرده است و آن شخص کسی جز غلامرضا بهروان نبود.

یک سوال اینجا مطرح می شود، آیا در اساسنامه فدراسیون فوتبال برای انتخاب سرپرست سازمان لیگ، بندی یا ماده ای وجود دارد؟ ما هر چه گشتیم و پرسیم بندی پیدا نکردیم. پس پاسخ خیر است.

سوال بعدی این است، آیا در اساسنامه نوشته شده است که رئیس می تواند برای نایب رئیس خودش که عضو هیئت رئیسه هم هست، سرپرست بگذارد؟ پاسخ اینجا هم خیر است.

آیا نص بند ۹ ماده ۲۶ اساسنامه در مورد معرفی نایب رئیسی که رای نیاورده و شرط معرفی تا حداکثر یک ماه بعد، آن هم با قید " ملزم" در مورد شخص غلامرضا بهروان رعایت شد؟ پاسخ خیر است.

آیا اشخاصی که به طور غیرقانونی به عنوان سرپرست عضو هیئت رئیسه شده اند ، می توانند اسناد مالی و اداری و تصمیمات گرفته شده در حوزه عملکردی خود را امضا و اجرایی کنند؟ پاسخ خیر است و سوال آخر آیا آقای کفاشیان این مورد را انجام داد و شد پاسخ : بله!

اپیزود دوم سرپرستی

با توجه به تخلفات اپیزود اول و عدم معرفی به مجمع تا ۱۰ ماه! دقیقا درست خوانده اید تا ۱۰ ماهپس از تشکیل مجمع و معرفی نایب رئیس دوم، اپیزود دوم در نمایشنامه سرپرستی های فدراسیون رقم خورد. خبر این بود : بهروان رفت، تاج سرپرست سازمان لیگ شد!

پس از این فعل و انفعال، غلامرضا بهروان در واکنشی جالب توجه به ایسنا گفت: من استعفا ندادم. در نامه‌ای که به علی کفاشیان دادم، نوشته بودم از کارم انصراف می‌دهم. معنای این واژه در چنین مواردی با استعفا متفاوت است و کفاشیان می‌توانست تا مجمع فدراسیون صبر کند.

این در حالی است که غلامرضا بهروان هنوز از آن ماجرا دلخور است و به رسانه ها قول داده که یک روز در این باره صحبت کند و حتی قرار بود در برنامه نود در این باره شفاف سازی کند، اما از زمانی که رئیس کمیته مسابقات سازمان لیگ شد،دیگر در این باره حرفی نزد.

علی کفاشیان در این باره در خبر منتشره در ۲۶ دی ماه ۱۳۹۱ برای انتصاب سرپرستی تاج به عنوان سرپرست سازمان لیگ گفته بود:« سازمان بازرسی کل کشور به دلیل بازنشسته بودن بهروان نسبت به این انتخاب ایراد گرفت و او هم با احترام به قانون از این سمت کناره‌گیری کرد.»

اما سوال در مورد سرپرستی آقای تاج. آیا در این موارد علی کفاشیان می توانست بدون معرفی نایب رئیس دوم آنهم طبق بند ۹ ماده ۲۶ اساسنامه، حداکثر تا یکماه پس از عدم رای آوردن فرد معرفی شده (پس از ۱۰ ماه) برای سرپرست سازمان لیگ، دوباره سرپرست معرفی کند؟ پاسخ خیر است.

آیا بندی برای این سرپرست گذاری پس از سرپرست ۱۰ ماهه در اساسنامه فدراسیون فوتبال وجود دارد؟ پاسخ خیر است. آیا اشخاصی که به طور غیرقانونی به عنوان سرپرست عضو هیئت رئیسه شده اند، می توانند اسناد مالی و اداری و تصمیمات گرفته شده در حوزه عملکردی خود را امضا و اجرایی کنند؟ پاسخ خیر است و سوال آخر آیا آقای کفاشیان این مورد را انجام داد و شد؟ پاسخ «بله» است.

اپیزود سوم سرپرستی

یکی از جالبترین و عجیب ترین تصمیمات کفاشیان برای سریالهای سرپرستی در همین فدراسیون، کمیته بانوان و نایب رئیسی سوم فدراسیون بود. بعد از برگزاری مجمع و برکناری غیرقانونی خانم فریده شجاعی به دلایل متعدد، در رسانه ها خبری منتشر شد: به گزارش خبرگزاری فارس کفاشیان در مورد اینکه ظاهرا وزارت ورزش سفارش به برکناری نائب‌رئیس بانوان فدراسیون گرفته بود، گفت:هر کسی که سفارش کرده بود این تصمیم خودم بود. باید در رده‌های پایه در بانوان کار کنیم. باید تغییراتی در بانوان ایجاد شود به همین دلیل در بانوان تغییر ایجاد کردیم. از تجارب دکتر شجاعی هم استفاده خواهیم کرد.

قبل از اینکه وارد بحث اپیزود سوم سرپرستی های اعضای هیئت رئیسه با انتصاب توسط کفاشیان برای سرکارخانم الهه بنی عامری شویم، بگذارید برای برکناری سرکار خانم شجاعی این عضو منتخب مجمع چند سوال کنیم. آیا مطابق ماده ۳۷ اساسنامه فدراسیون که اشاره واضح به اخراج اعضای حقیقی و یا حقوقی عضو مجمع و یا منتخب مجمع دارد و در بند دوم صراحتاً اشاره می کند "اخراج عضو باید براساس مدارک مستند هیئت رئیسه باشد و این مدارک باید همراه دستور جلسه مجمع برای اعضای مجمع ارسال شود." آیا در مورد خانم شجاعی رعایت شد ؟ پاسخ مشخص است؛خیر!

با توجه به اینکه در بند ۳ همین ماده ۳۷ اساسنامه مورد ادعای آقایان اشاره دارد: "عضو مورد سوال این حق را دارد تا در دفاع از خود توضیحات لازم را ادا کند". و از طرفی در بند ۴ ماده ۳۷ به وضوح و شفاف اشاره می کند : "اخراج اعضای منتخب یا عضو مجمع باید توسط آرای مخفی به تصمیم نهایی برسد . برای تصویب موضوع، موافقت اکثریت دو سوم اعضای حاضر مورد نیاز است." آیا در مورد خانم شجاعی رعایت شد ؟ پاسخ خیر. و سوال آخر آیا آقای کفاشیان این مورد را انجام داد و شد؟ پاسخ : بله

از این موضوع که بگذریم، بحث سرپرستی بازهم جالب تر می شود. ۴ روز بعد از برگزاری مجمع فدراسیون در دی ماه ۱۳۹۳، خبر انتصابی در رسانه ها پیچید.

خبر چه بود : به گزارش ایرنا از فدراسیون فوتبال، در حکم علی کفاشیان و انتصاب الهه بنی عامری آمده است: با توجه به تخصص، تعهد و تجارب شما در امور ورزش بانوان و ضمن تشکر از زحمات فریده شجاعی در مدت ۷ سال گذشته، به موجب این حکم به عنوان سرپرست کمیته بانوان و سرپرست نایب رییس فدراسیون در امور بانوان منصوب می شوید. این در حالی بود که علی کفاشیان رییس فدراسیون فوتبال روز شنبه (۶ دی) در مجمع عمومی این فدراسیون از مهین فرهادی زاد به عنوان سرپرست نایب رییسی فدراسیون فوتبال در امور بانوان یاد کرده بود.

بازهم سوال: آیا کفاشیان می توانست برای خودش نایب رئیس سوم بانوان به عنوان سرپرستمنصوب کند و چنین اختیاراتی را قانوناً و بر اساس اساسنامه داشت؟ پاسخ خیر.

آیا در اساسنامه فدراسیون فوتبال این اختیار منصوب کردن عضو هیئت رئیسه به عنوان سرپرست نایب رئیس امور بانوان برای رئیس ذیل ماده ۳۸ (مسئولیت و اختیارات رئیس فدراسیون) دیده شده است؟ پاسخ خیر .

آیا اشخاصی که به طور غیرقانونی به عنوان سرپرست عضو هیئت رئیسه شده اند می توانند اسناد مالی و اداری و تصمیمات متخذه در حوزه عملکردی خود را امضا و اجرایی کنند؟ پاسخ خیر و سوال آخر آیا آقای کفاشیان این مورد را انجام داد و شد پاسخ : بله

اپیزود چهارم سرپرستی

آیا موضوع به همینجا ختم شده است، اشتباه نکنید شما در حال شنیدن سریالی ادامه دار هستید. پس از استعفای آیت اللهی از سمت نایب رئیسی اول فدراسیون فوتبال که در ۸ دی ۱۳۹۳ دو روز بعد از برکناری غیرقانونی خانم شجاعی در ۶ دی ۹۳ ، رخ داد و در رسانه ها منتشر و رونمایی شد، بازهم شاهد پرده سوم نمایشنامه سرپرستی هایی هستیم که در اساسنامه فدراسیون فوتبال وجود نداشت. بعد از گذشت بیش از یکماه از استعفای هادی آیت اللهی، بدون برگزاری مجمعی و یکباره در تاریخ سه شنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۳ ، خبری در خبرگزاری ها درج شد که نوع تنظیم آن جالب است.

خبر چه بود: به گزارش خبرگزاری مهر و به نقل از سایت رسمی فدراسیون فوتبال، طی حکمی از سوی رئیس فدراسیون فوتبال، محمود اسلامیان به عنوان سرپرست نایب رییسی اول فدراسیون فوتبال منصوب شد. در حکم کفاشیان به اسلامیان آمده است: با عنایت به تعهد و تخصص جنابعالی و به موجب این ابلاغ به عنوان سرپرست نایب رئیسی اول منصوب می‌شوید. موفقیت و بهروزی روز افزونتان را در انجام وظایف مهمی که برعهده دارید از خداوند منان مسئلت دارم.

بازهم سوال: آیا کفاشیان می توانست برای خودش نایب رئیس اول به عنوان سرپرست منصوبکند و چنین اختیاراتی را قانوناً داشت؟ پاسخ خیر. آیا در اساسنامه فدراسیون فوتبال این اختیار منصوب کردن عضو هیئت رئیسه به عنوان سرپرست نایب رئیس اول برای رئیس ذیل ماده ۳۸ (مسئولیت و اختیارات رئیس فدراسیون) دیده شده است؟ پاسخ خیر . آیا اشخاصی که به طور غیرقانونی به عنوان سرپرست عضو هیئت رئیسه شده اند می توانند اسناد مالی و اداری و تصمیمات متخذه در حوزه عملکردی خود را امضا و اجرایی کنند؟ پاسخ خیر و سوال آخر آیا آقای کفاشیان این مورد را انجام داد و شد پاسخ : بله!

پرده آخر:

برگردیم به جمله دیروز آقای کفاشیان : "موضوع سرپرستی در اساسنامه فدراسیون وجود ندارد. اگر صد بار دیگر هم بگویم، باید خودتان بروید اساسنامه را بخوانید."این جمله که در راستای نگذاشتن سرپرست برای فدراسیون فوتبال بعد از ۱۵ اسفند ۱۳۹۴ و اتمام دوره مدیریتی رئیس فعلی و اعضای کنونی هیئت رئیسه فوتبال دائما در این سه هفته بیان می شود، درست است.

آری! هم برای سرپرستی رئیس فدراسیون چیزی در اساسنامه نیامده و هم برای انتصاب غیرقانونی سرپرستی برای عضو هیئت رئیسه توسط شخص رئیس فدراسیون آنهم برای نواب اولی و دومی و سومی چیزی در اساسنامه فدراسیون فوتبال نیامده است!

به نظرمی رسد آقای کفاشیان قبل از اینکه توصیه کنید بقیه بروند اساسنامه را بخوانند، شما بروید اساسنامه را بخوانید. این توصیه ما به شماست.