شهاب: مرگ را با چشمانم دیدم
پزشک تیم ملی گفت: خدا را شکر بیماریام کاملا مرتفع شد و مشکلی برای کار کردن ندارم و به طور حتم در اردوی بعدی تیم ملی در خدمت تیم ملی و ملیپوشان فوتبال ایران خواهم بود.
به گزارش پارس به نقل از فارس، علیرضا شهاب در مورد بیماری که پشت سر گذاشت، گفت: پس از سفری که با تیم ملی به گوام داشتیم احساس کردم ویروسی به بدنم نفوذ کرده که یک شب با نفس تنگی شدیدی مواجه شده و پس از اینکه احساس کردم دیگر نفسم بالا نمیآید به نزدیکترین بیمارستان رفته و آزمایشهای لازم را دادم. جواب آزمایش این بود که یک ویروس که برای شرق آسیا است و نشان آن آسیب به کبد و طحال به شمار میرود به بدنم نفوذ کرده است. در واقع این ویروس سوغات شرق آسیا بود!
وی ادامه داد: چون بدنم ویروسی شده بود و ویروس هم درمان آنتیبیوتیکی ندارد و فقط باید آن را کنترل کرد، بدنم به سمتی رفت که عفونتهای دیگر هم روی آن نشست و شرایط برایم حاد و خطرناک شد. به نوعی لب مرز بودم تا اینکه خدا کمک کرده و ویروس بدنم را رها کرد. در غیر این صورت هر اتفاقی ممکن بود برایم بیفتد.
شهاب گفت: در این چند وقت از اعضای فدراسیون و ریاست آن گرفته تا کادر فنی تیم ملی و بچههای کمیته پزشکی و حتی مربیانی که در گذشته با آنها کار کرده بودم مثل علی دایی و حسین فرکی به من محبت داشتند و واقعا شرمنده آنها شدم. در واقع این طور چیزهاست که باعث دلگرمی آدم میشود و باعث میشود تا انسان برای ادامه کار انگیزه پیدا کند. در این مدت حتی کیروش هم با ایمیل با من در ارتباط بود.
پزشک تیم ملی فوتبال افزود: خدا را شکر خطر کاملا مرتفع شد و از اتفاقاتی که افتاد خوشحالم چون این مسائل باعث میشود که انسان بداند در چه فضایی کار میکند و میفهمیم که در زندگی فقط باید محبت کرد. در واقع اتفاقاتی میافتد که آدم میفهمد زندگی همینی نیست که به صورت روتین جلو میرود، بلکه باید به چیزهای دیگر هم توجه کرد چرا که لحظهای بعد حتی امکان دارد مرگ را به چشم ببینیم.
شهاب در مورد ادامه همکاریهایش با تیم ملی گفت: خدا را شکر بیماریام کاملا مرتفع شد و مشکلی برای کار کردن ندارم و به طور حتم در اردوی بعدی تیم ملی در خدمت تیم ملی و ملیپوشان فوتبال ایران خواهم بود.
وی گفت: از همه عزیزانی که در این مدت پیگیر حالم بودند، تشکر میکنم و برای جامعه فوتبال آرزوی سلامت دارم چون جامعه پاک و سالمی است.
شهاب در پایان در مورد اینکه از این مدت چه خاطراتی را به یاد دارد، گفت: واقعا در زمان بیماریام سراسر خاطرات بد را به یاد دارم اما تماس دوستان باعث شد احساس بودن کنم.