خاطرات فوتبالی محمد بنا قبل از اینکه کشتی گیر شود
محمد بنا می گوید قبل از اینکه کشتی گیر شود، فوتبال بازی می کرد.
به گزارش پارس به نقل از خبرگزاری خبرآنلاین، محمد بنا، خوزه مورینیو نیست اما با او یک وجه اشتراک دارد؛ آقای خاص. به او می گویند آقای خاص کشتی. بنا درباره این لقب می گوید: «باید بگویم که برخلاف این لقب، آدم خاصی نیستم اما به هر حال این لطف آقای عامل بود که این لقب را روی بنده گذاشت و بعد از آن هم این لقب سر زبانها افتاد، لقبی را که روی من گذاشتهاند دوست دارم چراکه خاص بودن هم حسن هایی دارد. این لقب به نوعی با شکل و شمایل ساختاری کشتی فرنگی عجین شده و باید بگویم من از مردم ممنونم که مرا با این لقب صدا میزنند، هر لقبی بهبنده بدهند من خادم شان هستم.»
بنا درباره ارتباطی که با دیگر ورزشکاران دارد، توضیح می دهد: «اول باید بگویم از مصدومیتی که برای بهداد سلیمی بهوجود آمده بسیار ناراحت شدم. ارتباط خوبی با ورزشکاران رشتههای دیگر دارم و همه ورزشکاران را دوست دارم، با احسان روزبهانی، محمدرضا رودکی، بهداد سلیمی و کیانوش رستمی ارتباط خوبی دارم بخصوص وزنه برداران، چرا که با علی مرادی، رئیس کنونی فدراسیون وزنه برداری رفیق بودم و زمان زیادی را با او گذراندم. با فوتبالیستهای قدیمی هم ارتباط خوب و نزدیکی دارم و با خیلی از آنها بزرگ شدم که یکی از آنها علی پروین بود که از نظر فوتبالی شاخص بودند اما رفاقت نزدیکی با مجید جلالی و وحید قلیچ داشتم.» او درباره خاطره ای که با این چهره ها دارد، می گوید: «زندگی من سراسر خاطره است و با خیلی از این نفرات خاطرات زیادی دارم اما نمیتوان هیچ کدام را گلچین کرد. وحید قلیچ دروازه بان بود و من هم در آن زمان دروازه بان بودم اما او گلر تیم بزرگی همچون پرسپولیس شد و من در زمینهای خاکی پشتک میزدم.(باخنده)»
بنا در پاسخ به این سوال که چرا کشتی را به گلری ترجیح داد، ادامه می دهد: «باید بگویم که فوتبال را دوست دارم و پیش از این هم فوتبال بازی میکردم. در محلهای بزرگ شدم که همه فوتبالی بودند و هیچ کس با کشتی کاری نداشت اما با وجود این با اصرار پدرم به کشتی آمدم، پدرم با کتک زدن من را به سمت کشتی برد، او مرحوم تختی را خیلی دوست داشت و به این دلیل علاقهمند بود تا در کشتی کار کنم. «پدرم معتقد بود که فوتبال جمعیت زیادی دارد و یازده نفر دنبال یک توپ میدوند اما در کشتی یک نفر هستی و افتخاراتش هم برای خودت است، او گفت که من کشتی را دوست دارم و باید کشتی گیر شوی، پدرم گفت که یالا این پولو بگیر و برو دنبال کشتی.» بعد از آن یک کفش کشتی گرفتم و یک دوبنده و در کل جهت زندگی ورزشی من این گونه با اصرار پدرم تغییر کرد و به یک باره کشتی گیر شدیم.» آیا بنا از این تغییر رشته پشیمان است؟ «خیر، البته شاید خیلیها بگویند که فوتبال بهتر است و درآمد بیشتری دارد اما در کل استعدادم در فوتبال خوب نبود و در هر مسابقه صد گل میخوردم (باخنده) البته پرشها و شیرجههای خوبی داشتم.»
ارسال نظر