با ذرهبین باید دنبال ستاره گشت؛
نفس فوتبال ایران در اروپا به شماره افتاده/ سقوط آزاد سقف آرزوها
درحالیکه تا چند سال قبل ستارههای فوتبال ایران در فوتبال اروپا می درخشیدند و از بایرن تا لورکوزان و هامبورگ و پروجا را در می نوردیدند، امروز ستارهها در بهترین حالت خود به روستوف می رسند و کازان!
به گزارش پارس ، به نقل از خبرگزاری مهر برای مقایسه فوتبال ایران با خودش و اندازه کاری که کی روش انجام داده در فوتبال ایران کافی است اندکی عقربه های ساعت را برعکس بچرخانیم و به عقب برویم. زیاد هم لازم نیست به گذشته برویم. با همین دایی و پاشازاده و کریمی و منصوریان و مجیدی و مهدوی کیا و سامره هم میتوان متر در دست گرفت و ستارهها را ارزیابی کرد.
تا چند سال قبل اصلا فوتبال ایران فوتبالیست هایی را که به حوزه خلیج فارس میرفتند لژیونر محسوب نمیکرد. لژیونر دایی و کریمی بودند در بایرن مونیخ و هرتابرلین و آرمینا بیله فلد، لژیونر علی سامره بود در پروجای ایتالیا و منصوریان در پاناتیناکوس یونان یا پاشازاده در لورکوزن آلمان.
لژیونر مهدی مهدویکیای بیست و سه ساله بود در هامبورگ که بندر شلوغ آلمان را روی انگشت میچرخاند. لژیونر اینها بودند و هیچکس دیگری لژیونر محسوب نمیشد، امروز اما رسانهها اخبار امارات و قطر را به تبع حضور بازیکنان ایرانی پوشش میدهند و اگر خیلی جلو بروند به روستوف و آلکمار و کازان میرسند.
بدتر از این اما آن است که بازیکن جوان و آتیه داری چون مهدی طارمی را ستاره این فوتبال معرفی میکنند و خیلی زودتر از اینکه طارمی به سقف تواناییهای خودش برسد او را به سقف بردهاند و به این ترتیب باید گفت؛ سقف آرزوهای فوتبال ایران سقوط آزادی را تجربه میکند که در طول تاریخ خود کمتر شاهد آن بوده است.
اینکه امروز چند لژیونر در اروپا داریم را باید به کی روش نسبت بدهیم که در این فوتبال بیستاره روزنههای امیدی ایجاد کرده وگرنه لابد همین بازیکنان را هم نداشتیم.
با این وجود اما در داخل کشور قحطی ستاره بسیار به چشم می آید، تا جایی که طارمی و شهباززاده با یک سال سن حضور در استقلال و پرسپولیس ستاره این دو تیم محسوب میشوند که این در نوع خود بینظیر است.
هر دو بازیکن البته توانایی ستاره شدن را دارند اما باید در این دو تیم بمانند و خود را ثابت کنند، نه اینکه تنها با نشان دادن چند نشانه از ستاره، این دو را هم مردم و هم رسانهها ستاره بدانند.
به راستی ستاره چه مشخصاتی باید داشته باشد؟ یک ستاره واقعی باید در طول زمان خودش را ثابت کند، با یک سال و یک گل نمیتوان کسی را ستاره دانست، ستاره یعنی علی پروین، ناصر حجازی، یعنی دایی، کریمی، مجیدی و ... که یا قدمت و استمرار در گلزنی برای تیم های خود داشته باشند و یا اینکه به سقف فوتبال جهان رسیده باشند.
فراموش نکنید که روزی رسانهها و مردم خبرهای دایی را در بایرن، پاشازاده را در لورکوزان و مهدویکیا را در هامبورگ تعقیب میکردند اما امروز بالاترین تعقیبها رسیده به طارمی آیندهدار در پرسپولیس و شهباززاده در استقلال!
این سقوط فنی البته کار بزرگ کیروش در رسیدن به جام جهانی را بزرگتر نشان میدهد اما سقوط فوتبال را هم از منظر آماری تایید میکند.
حضور بازیکنان ایرانی در فوتبال اروپا هر روز کمتر می شود. البته درحال حاضر بازیکنانی نظیر احسان حاجی صفی، رضا قوچان نژاد، علیرضا جهانبخش، سردار آزمون و سعید عزت اللهی در فوتبال اروپا مشغول بازی هستند اما بجز علیرضا جهانبخش که برای تیمش تاثیرگذار است و جایگاه خوبی دارد، سایر بازیکنان نه تاثیرگذارند و نه جایگاه ثابتی در تیمشان دارند.
ارسال نظر