به گزارش پارس، ایران ورزشی نوشت: علیرضا اسدی در مصاحبه‌ای کوتاه مسائلی را مطرح کرد که پرسش‌های بی‌شماری را پیش روی مخاطبان قرار داد. او ادعا کرد که حقایق فوتبال را بعدا می‌گویم. حالا سوال اینجاست که اسدی از کدام حقایق حرف می‌زند و در آینده چه مسائلی را افشا خواهد کرد؟
 
همه این صحبت‌ها بعد از جلسه آقای دبیرکل با کارلوس کی روش شروع شد؛‌ حرف هایی که انگار دروغ ۳۱ هم نیست. بخش‌هایی از این جلسه جنجالی و پرحاشیه به رسانه‌ها رسید و در خصوص صحبت‌های رد و بدل شده میان اسدی و کی روش مطالب مفصلی را نوشتند اما ظاهرا این تنها بخشی از جنگ و جدل کلامی دبیرکل و سرمربی تیم ملی بوده که به رسانه‌ها رسیده است.
 
ظاهرا در جلسه ابتدا دبیرکل فدراسیون با آمار و ارقامی که تهیه کرده، به انتقاد از سرمربی تیم ملی می‌پردازد و عملکرد و دستمزد کی روش را با برانکو ایوانکوویچ مقایسه می‌کند که این بحث با اعتراض کی روش مواجه می‌شود تا سرمربی تیم ملی جملاتی با این مضمون را به میان بیاورد: «من فکر می‌کردم در این جلسه می‌خواهید درباره حقوق و دستمزد دستیاران من صحبت کنید که تا حالا عقب افتاده و پرداخت نشده!»
 
این کنایه و نیشخند کی روش با انگیزه طلبکار بودن سرمربی تیم ملی از فدراسیون مطرح شد؛ کی روش می‌خواست فضای جلسه را به نفع خودش تغییر دهد و مثل همیشه از موضع بالا به ماجرا ورود کند که با پاسخی حیرت‌انگیز از سوی اسدی مواجه می‌شود.
 
آقای دبیر کل نیشخند کی روش را با پوزخندی جواب می‌دهد. شنیده‌ها حاکی از آن است که اسدی هم جملاتی با این مضمون را به زبان می‌آورد: «دستیاران شما که به اندازه کافی از راه‌های دیگر درآمد دارند!»
 
همین جمله از دبیرکل کافی بود تا کی روش از جای خودش بلند شود و با صدای بلند فریاد بزند که شما اتهام می‌زنید و برای این حرف‌های‌تان باید سند و مدرک بیاورید اما اسدی که ظاهرا به پشتوانه اسناد و مدارکی که جور کرده این کنایه را زده بود، با خونسردی جواب سرمربی تیم ملی را می‌دهد: «اولا به اندازه کافی سند و مدرک دارم. در ثانی شما در جایگاهی نیستی که اسناد و مدارکم را به شما نشان بدهم. به وقتش اسناد و مدارکم را به مراجعی که باید ارائه کنم تحویل می‌دهم.»
 
اینها احتمالا بخشی از حقایقی است که اسدی ادعا کرده که در آینده افشا خواهد کرد. البته شنیده می‌شود که در جلسه کی روش و اسدی، پیرامون دعوت از برخی بازیکنان، خط خوردن بازیکنان دانه درشت و بازی دادن به برخی از بازیکنان بی‌تجربه در جام جهانی هم جر و بحث‌های مشابهی صورت گرفته که اسدی با قاطعیت اعلام کرده سند و مدرک در دست دارد و از سوی دیگر کی روش هم با تکذیب این حرف‌ها مدعی شده که این مسائل قابل اثبات نیست.
 
کی روش وقتی فضا را به شدت علیه خود می‌بیند، لحن خود را تغییر می‌دهد و از بازیکنانی که ساخته سخن می‌گوید و می‌پرسد که چرا بازیکن‌سازی مرا کسی نمی‌بیند و شما در مورد بازیکنانی که من ساختم و معرفی کردم حرف نمی‌زنید؟
 
این حرف‌های کی روش هم پاسخ مشابهی دارد و دبیرکل مدعی می‌شود که پشت پرده بازی دادن به برخی بازیکنان جوان هم مسائلی نهفته است که برای آنها نیز سند و مدرک وجود دارد.
 
این حرف‌ها باعث می‌شود تا کی روش با حالت قهر جلسه را ترک کند و بلافاصله در کنفرانس مطبوعاتی مسائل را به رسانه‌ها بکشد. کی روش که از مقبولیت عمومی خود مطلع است، در رسانه‌ها علیه دبیرکل جدید فدراسیون موضع می‌گیرد و به شدت او را می‌کوبد اما اسدی فعلا ترجیح می‌دهد سکوت کند و با تهدید افشای حقایق در رسانه‌ها، به کی روش بفهماند که اگر پایش را از گلیم خود درازتر کند، این مسائل به شکل شفاف‌تری در رسانه‌ها منعکس خواهد شد.
 
جنگ و جدل میان دبیرکل و سرمربی تیم ملی ادامه دارد. شاید این بار کی روش بازنده این دوئل باشد چرا که آقای دبیرکل سفت و محکم پای موضع خود ایستاده و یک قدم هم عقب‌نشینی نمی‌کند.
 
چه بسا این ماجرا به خاتمه همکاری کی روش با تیم ملی پس از دو بازی شیلی و سوئد منجر شود. کی روش خطر را احساس کرده و فضا را مثل سابق مهیا برای کار نمی‌بیند. با آمدن اسدی، دیگر کی روش رییس و همه‌کاره نخواهد بود. او برای کارهایش باید دلایل قانع‌کننده داشته باشد.
 
کی روش تا امروز در ایران چنین فضایی را تجربه نکرده بود و همیشه از اختیار تام برخوردار بود اما از این پس اوضاع ۱۸۰ درجه چرخش خواهد داشت و باید دید که سرمربی تیم ملی که در فوتبال ایران هیچ‌کس را جز خودش قبول ندارد، زیر سایه دکتر اسدی کار خواهد کرد یا راه دوم را انتخاب می‌کند؟
 
راه دوم، در خروج را به کی روش نشان می‌دهد که سرمربی تیم ملی علی‌رغم تمام حرف‌ها و تهدیدهایش در رسانه‌ها، چندان مایل به قطع همکاری نیست، چون کجا بهتر از ایران؛ که پول می‌دهند و انتظار هم ندارند!
 
یکی دیگر از موضوعاتی که باعث ایجاد اختلاف میان دبیرکل و سرمربی تیم ملی شده، ماجرای بازی دوستانه با ایتالیا است. کی روش اصرار دارد که باید بازی با شیلی سر جایش بماند و برگزار شود و بازی با ایتالیا که تیم مطرح‌تر و قدرتمندتری محسوب می‌شود را نمی‌خواهد اما فدراسیون - به عبارتی دبیرکل - این پرسش را مطرح می‌کند که دلیل مخالفت کی روش چیست؟
 
شنیده می‌شود که پافشاری کی روش برای برگزاری بازی با شیلی به خاطر فرد واسطه‌ای است که بازی با شیلی را هماهنگ کرده و از سوی دیگر با شخص واسطه‌ای که بازی با ایتالیا را هماهنگ کرده، میانه خوشی ندارد.
 
آیا واقعا دلیل مخالفت‌های کی روش در خصوص برگزاری بازی با ایتالیا و مطرح کردن این حرف که: «اگر بازی با شیلی لغو شود، یک آبروریزی بین‌المللی رخ می‌دهد»، همان مسائلی است که در بالا عنوان شد و مساله خود بازی نیست بلکه واسطه هماهنگ‌کننده بازی است؟!