تصویر منتشر شده از یک عروس جوان گریان، مربوط به ماجرایی بود که حتی تصورش برای هر دختری تلخ است. عروس جوان هندی روی درب خانه ای نشسته و  گریه  میکند و مادر و خواهرش در حال دلداری دادن به او هستند، حالا اینکه ماجرا چیست، میخوانید.

از قرار معلوم این دختر سال 2020 با پسری از اهالی روستای خودشان رسما عقد کردند و قرار بر این شد که پس از مدت دوران نامزدی، مراسم ازدواجشان برگزار شود. اوایل نامزدی همه چیز خوب بود تا اینکه اختلاف عروس با مادر و خواهر داماد شروع شد.

اختلافاتی که روز به روز شدیدتر شده و حتی به کلانتری هم کشیده شده بود اما با میانجگری بزرگان روستا حل و فصل گشت ولی از آنجا که گاهی اوقات  جنگ  میان عروس با مادرشوهر و خواهر شوهر، جنگی دیرینه است، این خانم ها اختلاف را تمام شده نمیدانستند.

عروس جوان وسط درگیری ها گفته بود که روزی پسر آنها را که نامزدش بود از آنها جدا کرده و برای همیشه با خود می برد. مادر و خواهر شوهر هم در جواب گفته بودند که اصلا آنها اجازه نمیدهند پسرشان به دست او برسد. اختلاف حل شده بود اما از قرار معلوم این خط و نشان کشیدن ها از یاد  خانواده  داماد نرفته بود.

به ظاهر همه اختلافات رفع شد و کم کم تدارکات عروسی برگزار شد و روز عروسی فرا رسید. عروس و خانواده اش در محل مراسم منتظر ماندند اما هیچ خبری از خانواده داماد و خود اقای داماد نشد.

پس از تاخیر طولانی مدت، همه به وضعیت شک کردند و عروس و خانواده اش تصمیم گرفتند به درب خانه داماد بروند. آنجا که رسیدند متوجه شدند که داماد و خانواده اش خانه را ترک کرده اند و در واقع از آن روستا برای همیشه رفته اند.

پیامی از سمت داماد به دست عروس رسید تا او را متوجه دلیل این تصمیم کرده باشد؛ پیام حاوی این مطلب بود که:حالا ببین چه کسی مرا با خود برد و من به دست چه کسی نرسیدم. در واقع آقای داماد با این سناریو و نقش  بازی  کردن هایش همه چیز را فراهم کرد تا توهین عروس به خانواده ی خود را تلافی کند.

 

منبع: زنهار