گزارشی از سیاستگذاری یک بام و دو هوای دولت در آموزش و پرورش؛
همانطور که در سایتها و رسانهها موجود است و اینجا هم گفته شد وزیر بارها با وجود و توصیه استفاده به کتابهای کمکآموزشی در مدارس مخالفت کرده و علل مختلفی را هم ذکر کرده است اما اینجا یک تناقضی وجود دارد و آن هم همانی است که در سخنان جوکار وجود داشت، یعنی یک بام و دوهوایی که توسط انتشارات مدرسه ایجاد میشود، یعنی مجوز استفاده دانشآموزان از کتب کمکآموزشی این نشر در مدارس و عدمتجویز سایر کتب و ممنوعیت استفاده از آنها.
ضعف کتب درسی به علاوه فروش ترس مساوی با پول
یکی از دلایلی که این بازار مکاره را رونق بخشیده، ضعف ما در برنامه درسی و کتابهاست. این جمله را بطحایی، وزیر آموزش و پرورش گفته است که شاید بتوان بهعنوان علتالعلل وجود و رشد استفاده از کتابهای کمکآموزشی در مدارس دانست. برای همه ما هم ممکن است ایجاد شده باشد، سالهای پیش، ابتدایی و راهنمایی و دبیرستانش هم تفاوتی نمیکند، همیشه بوده است، در مقاطعی یا تمرینهای کتاب سطوح پایینتری از آزمونها داشتند یا برای فهم بهتر دروس و پوشش ضعف برخی معلمان مجبور به استفاده از کتابهای کمک آموزشی شدهایم.
اما این علتالعلل همین یکی نیست، یعنی وقتی بین کتابها و تقلای ناشران برای فروش این کتابها و رقابت موجود گم میشوی، علتالعلل فقط ضعف کتب درسی رسمی مدارس نیست و فروش ترس و اضطراب هم میشود یکی از علل رشد این کتابهای رنگارنگ و همه مدل.
فروش ترس دقیقا همان گزاره و اتفاقی است که با یکبار واردشدن به موسسات کنکوری و خصوصی با آن مواجه میشوی اما به راحتی میپذیری، فروش ترس دقیقا همان جایی است که کنکور در زبان مشاور یک موسسه کنکور میشود واجبتر از نان شب و تو برای به دستآوردن این نان تمام امکانات و توان و هوش و سلامتت را هزینه میکنی و درنهایت...
از بحث دور نمیشویم. بحث، بحث سادهای است، با کنار هم قراردادن چند گزاره میتوان فهمید از چه نوشتیم و قصد گفتن چه داریم.
۱ به قدر توان جستوجوگری شخصی، اولین اظهارات روحانی پشتتریبون رسمی در ارتباط با خصوصیسازی روند آموزش و پرورش در کشور سال 96 بود، آن هم در جمع معلمان. روحانی در این جمع با ابراز خوشحالی نسبت به روند خصوصیسازی در کشور گفت: «آموزش و پرورش از حالت دولتی محضبودن بهتدریج و قدم به قدم خارج شود. ما میخواهیم در آموزش و پرورش با کمترین هزینه، نوجوانان و جوانان را عالم کنیم، چه حالتی بهتر از اینکه با خرید خدمت این کار انجام شود و شما هم نظارت داشته باشید.»
بعد از این روحانی در تقدیم لایحه بودجه ۹۸ به مجلس شورای اسلامی دوباره به لزوم خصوصیسازی آموزش و پرورش اشاره کرد و گفت: «ما برای هر دانشآموزی بهطور متوسط در سال آینده چهارمیلیون تومان از خزانه مردم و بیتالمال هزینه میکنیم، البته بهطور متوسط، درحالی که اگر دولت بخواهد این خدمت را از مردم بخرد و مردم خودشان این کار را انجام بدهند، حداکثر یکمیلیون تومان میشود. چهاربرابر بیشتر از پول بیتالمال برای یک دانشآموز هزینه میکنیم، درحالی که میتوانیم این را ارزان کنیم.»
2 براساس آمارهای رسمی تعداد مدارس غیردولتی در سال تحصیلی 95-94 نسبت به سال تحصیلی 92-91 بیش از 27 درصد افزایش یافته است و سهم آنها از کل دانشآموزان کشور از 8.2 درصد در سال تحصیلی 92-91 به 11.37 درصد در سال تحصیلی 95-94 رسید.
به گفته رئیس سازمان مدارس و مراکز غیردولتی در سال 97، 11درصد از دانشآموزان در مدارس غیردولتی تحصیل میکنند. همچنین به گفته او مطابق برنامه ششم توسعه، میزان دانشآموزان محصل در مدارس غیردولتی باید به 15درصد افزایش یابد. مضاف بر این به گفته مدیرکل مدارس غیردولتی، تنوع مدارس باید برچیده شود و فقط دو نوع مدرسه دولتی و غیردولتی به فعالیت بپردازند. مدارس نمونهدولتی (سمپاد) و شاهد با جذب استعدادهای برتر موجب بیانگیزگی سرمایهگذاران و موسسان مدارس غیردولتی میشوند. البته درسال 95 مقام معظم رهبری در دیدار با فرهنگیان ضمن انتقاد از تبدیل مدارس دولتی به غیردولتی تاکید کردند که باید با افزایش کیفیت خانوادهها را به مدارس دولتی ترغیب کرد.
3 در همین جلسه آخر، یعنی تقدیم لایحه بودجه 98 توسط رئیسجمهور بعضی از نمایندگان ازجمله وزیر سابق آموزش و پرورش به سخنان روحانی واکنش نشان دادند. قاسم احمدیلاشکی، عضو کمیسیون آموزش مجلس شورای اسلامی گفت: «رئیسجمهور در ارائه لایحه بودجه سال 98 به مجلس در صحن علنی پیرامون موضوع آموزشوپرورش نکتهای فرمودند که دل میلیونها معلم و دانشآموز را به درد آورد. دولت مکلف است از ابتدای سال تحصیلی 99-98 سالانه 10درصد از دانشآموزان تحتپوشش وزارت آموزشوپرورش را به صورت خرید خدمات از بخش غیردولتی واجدشرایط و ذیصلاح و به صورت آموزش رایگان علاوهبر تعداد دانشآموزان مشمول فعلی اداره کند. آییننامه اجرایی این بند به پیشنهاد وزارت آموزشوپرورش و سازمان برنامه و بودجه، به تصویب هیاتوزیران خواهد رسید. گمان میکردم انقلاب ما برای اجرای اصل ۳۰ قانون اساسی و توجه به قشر آسیبپذیر است.»
حاجبابایی، نماینده مجلس شورای اسلامی و وزیر آموزش و پرورش در دولت سابق هم گفت: «رئیسجمهور هنگام تقدیم لایحه بودجه گفت هماکنون به ازای هر دانشآموز چهارمیلیون تومان هزینه میکنیم و برای سال آینده در بودجه تعیین کردهایم 10درصد دانشآموزان تحتپوشش خرید خدمات آموزشی از بخش غیردولتی قرار بگیرند. خرید خدمات به معنای خصوصیسازی است، یعنی استفاده از معلمان با حقوق 500 تا 700هزار تومان. هماکنون با اجرای این طرح وضعیت نامناسبی را در برخی مدارس کشور داریم و دههاهزار معلم توسط وزارت آموزشوپرورش در دو یا سه سال گذشته بهعنوان خرید خدمات به کار گرفته شدهاند. به جای اینکه شأن معلم ارتقا یابد، میخواهند معلم را با حداقل حقوق جذب کنند. خرید خدمات آموزشی برای 10درصد از دانشآموزان یعنی اینکه بیش از یکمیلیون و 500هزار دانشآموز را به بخش خصوصی واگذار کنیم.»
4 در همین ایام وزیر آموزش و پرورش جزئیات نامهاش به رهبر انقلاب در ارتباط با تبلیغات کتابهای کمکآموزشی را در صفحه شخصیاش منتشر میکند.
چندیپیش نامهای را به محضر رهبر معظم انقلاب درخصوص تبلیغات پرتعداد و ناسالم برخی موسسات در رسانهها نوشتم که موردلطف و نظر مساعد ایشان قرار گرفت و دستورات موثری در اینباره صادر کردند.
از وزارت ارشاد و برادرم جناب دکتر صالحی خواستهام تا صدور مجوز برای کتب کمکدرسی را منوط به تایید کارشناسان آموزش و پرورش کند.
به برادر عزیزم مهندس رحمانی، وزیر محترم صمت نیز اعلام کردم از نظر وزارت آموزش و پرورش، تخصیص ارز دولتی و حمایتی برای کاغذ کتب کمکدرسی هیچ توجیهی ندارد و ارز مربوطه صرف تامین سایر اقلام شود.
در نامهای به برادرعزیزم دکتر علیعسگری نیز با استناد به نص صریح قانون خواستهام هرگونه تبلیغات در این زمینه با مجوز وزارت آموزش و پرورش انجام پذیرد.
۵ تنش میان وزیر آموزش و پرورش با ناشران کتب کمکآموزشی؛ تنشی که شاید خیلیها طرح حذفمشق شب و دیدار ناشران با مراجع و علما در اینباره را آغاز آن بدانند، اما با خوانش سخنان ناشران و البته مصاحبههای مختلف و اظهارنظرهای متعدد وزیر در مخالفت با حضور ناشران آموزشی در مدارس متوجه میشویم خیلی قبلتر از اینها میان آنها شکرآب بوده است و همین هم میتواند علت این باشد که بطحایی تنها وزیر آموزش و پرورشی بوده که با ناشران کتب کمکآموزشی دیدار نداشته است.
با این همه اگر ما هم طرح حذف مشقشب را سرآغاز بدانیم، تقلای ناشران کمکآموزشی برای حفظ چرخه درآمدی هرچند میلیاردی، هشتهزار میلیاردی افواه یا دوهزار میلیاردی اغراقی خودشان، تاملبرانگیز است. روزی به قم میروند و تایید لزوم استفاده از کتب کمکآموزشی در کنار کتب درسی و ماندگاری مشقشب را میگیرند، یک روز یارانه کاغذشان را مسخره میکنند و روز دیگر به وزیر آموزش وپرورش حمله میکنند اما در همه اینها نکات قابلتاملی وجود دارد.
ابوالفضل جوکار که نفر اول همه این کنشگریهای آموزشی و کمکآموزشی و نفر اول مقابل وزیر آموزش و پرورش است، بهعنوان مدیر گاج پرکارترین ناشر کمکآموزشی کشور در پاسخ به چرایی دیدار با علما و مراجع در قم و پیشکشیدن بحث حذف مشقشب پا پس میکشد و آن را دغدغه علما میخواند، در گفتوگو با صبح نو خود و همکارانش را سنگ کف رودخانه میداند و خبر از استفاده 900هزار بند کاغذ برای چاپ کتابهایش میدهد و در آخر هم در گفتوگو با مهر پای وزارتخانه و دانشگاه را به میان میکشد و که فلان دانشگاه به آنها پیشنهادهایی داده که این پیشنهادها از این قرار است: با حذف کنکور فکر نکنید کارمان کمتر میشود، در کار ما هیچ تغییری رخ نمیدهد. فکر میکنید اگر کنکور حذف شود تیراژ کتاب پایین میآید؟ خیر رویکرد آن عوض میشود، دانشآموز از استرس درمیآید. بحث ما این است که باید ظرفیتهای خالی دانشگاه را شناسایی کنیم. موقع انتخابرشته مرداد و شهریور که میشود، دانشکدههای دانشگاهها به ما نامه میزنند که این ظرفیت خالی است، لطفا موقع انتخابرشته به بچهها بگویید این رشته را پر کنند. دانشگاه علم و صنعت رشتهای دارد که میگوید لطفا به دانشآموزانتان که انتخابرشته میکنند بگویید این را انتخاب کند.
۶ اما سوای این دستوپازدنهای خصوصیها برای حفظ خودشان، نکات دیگری نیز وجود دارد. ابوالفضل جوکار در مصاحبهاش با مهر به دو موضوع دیگر هم اشاره میکند، یکی مخرببودن بخشنامههای وزارتخانه در ممنوعیت استفاده از کتابهای کمکآموزشی و دیگری حضور خود وزارتخانه در چاپ کتابهای کمکآموزشی توسط انتشارات مدرسه. جوکار میگوید: ما در وزارت آموزش و پرورش اسنادی بالادستی داریم که در آن استفاده از ظرفیت بخش خصوصی برای آموزش مورد تاکید قرار گرفته و یکی از بخشهای آن هم استفاده از ظرفیت بخش خصوصی برای تولید کتابهای کمکدرسی است.
جالب است بگویم با وجود چنین اسنادی انتشارات دولتی مدرسه هم دارد کتاب کمکدرسی منتشر میکند و بعد نامه به مدارس میدهند که ورود هرگونه کتاب کمکآموزشی به جز تولیدات انتشارات مدرسه به مدارس ممنوع است. پس برای چه ما داریم کتاب تولید میکنیم؟! مگر در اسناد بالادستی بخش خصوصی فقط انتشارات مدرسه است؟! انتشارات مدرسه که اصلا بخش خصوصی محسوب نمیشود، زیرمجموعه سازمان پژوهش و تالیف کتب درسی است. سال ۶۸ هم تاسیس شده است. بحث ما این است شما که نمیتوانید خودتان انتشارات مدرسه را بهعنوان ظرفیت بخش خصوصی در راستای اهداف آموزشوپرورش استفاده کنید بعد بخشنامه بزنید و لغوش کنید؛ یعنی یک بام و دو هوا نمیشود. اگر کتاب کمکدرسی بد است بسیار خب، انتشارات مدرسه و ما را هم تعطیل کنید! مضاف بر اینکه اساسا ورود آموزشوپرورش به انتشار کتابهای کمکدرسی یا هرگونه کتابی جایز نیست و این کار متولی دیگری دارد. ما جوازمان را که از آموزشوپرورش نگرفتیم. او فقط میتواند بگوید در مدارس نروید که آن را هم گفته است.
۷ و حالا نکته پایانی و جمع تناقضات، تناقض وزیر با وزارتخانهاش، تناقض رئیسجمهور با وزیر و درنهایت تناقض عمل با قانون. همانطور که در سایتها و رسانهها موجود است و اینجا هم گفته شد وزیر بارها با وجود و توصیه استفاده به کتابهای کمکآموزشی در مدارس مخالفت کرده و علل مختلفی را هم ذکر کرده است اما اینجا یک تناقضی وجود دارد و آن هم همانی است که در سخنان جوکار وجود داشت، یعنی یک بام و دوهوایی که توسط انتشارات مدرسه ایجاد میشود، یعنی مجوز استفاده دانشآموزان از کتب کمکآموزشی این نشر در مدارس و عدمتجویز سایر کتب و ممنوعیت استفاده از آنها.
تناقضهای بعدی موضوعاتی کلانتر از سایر موضوعات است و یک بحث قانونی دارد و به اصل 30 قانون اساسی و ایجاد شرایط تحصیل رایگان برای همه است، برمیگردد و یک بحث عملی و آن هم کنشهای وزیر و رئیسجمهور در ارتباط با خصوصیسازی است. وزیر آموزش و پرورش با رشد استفاده از کتب کمکآموزشی در مدارس مخالف است و آن را تقبیح میکند، این کتابها خوراک اصلی تدریس و تحصیل دانشآموزان در مدارس غیردولتی و خصوصی هستند، چراکه حقوق معلمان در این مدارس پایین است و حساسیتهای مدارس دولتی وجود ندارد و معلم هم استفاده از این ابزار یعنی کتب کمکآموزشی را توصیه میکند و با این تفاسیر میتوان برداشت کرد که اقدامات وزیر با مشی فعلی مدارس غیردولتی در تناقض است، از طرف دیگر رئیسجمهور با جدیت به دنبال خصوصیسازی آموزش آن هم با خرید خدمت در این حوزه است؛ اتفاقی که آموزش را هم به نوعی کالای سرمایهای تبدیل میکند که در ازای پرداخت پول بیشتر آموزش بهتری دریافت میشود و امکانات بهتری در اختیار دانشآموز قرار میگیرد (درتقابل با اصل۳۰ و مباحث مربوط به عدالت آموزشی) و جمعبندی اینها میشود تناقض میان وزیر و رئیس دولت که البته با پذیرش فضای رقابتی میان انتشارات مدرسه تحتنظر وزارت آموزش و پرورش و سایر ناشران و دغدغه وزارتخانه برای نشر خودی و حمله به ناشران کمکآموزشی خصوصی، این تناقض هم به راحتی قورت داده میشود و از آن میگذریم که در دولت دوازدهم انتظار تقابل درونی و در سطح وزارت با بیعدالتی آموزشی همچون یک رویای محال دور از دسترس و حتی تفکر است.
ارسال نظر