تفسیر آیاتی از سوره انفال
در ادامه تفسیر آیات ۴۰-۴۳ سوره انفال را میخوانید.
«انفال» معنى بهرهها و غنائم جنگ و ثروت هاى عمومى است. نام دیگر سوره انفال، «فاضحه» است.
انفال نام هشتمین سوره قرآن مجید که از آیه اوّل این سوره گرفته شده است. بعضى موضوعات مطرح شده در این سوره عبارتند از: انفال و غنائم، صفات مؤمنان واقعى، داستان جنگ بدر، واقعه تاریخى شب هجرت رسول خدا (ص) از مکّه به مدینه، حکم اسیران جنگى، احکام جهاد، حکم خمس، خرافات مشرکان و راه شناخت منافقان و مبارزه با آنان. این سوره ۷۵ آیه دارد و در مدینه نازل شده است.
در فضیلت این سوره از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است: هر کس سورههای «انفال» و «توبه» را قرائت نماید من شفاعت کننده و گواهی دهنده برای او، در روز قیامت خواهم بود، مبنی بر اینکه او از نفاق به دور است و به تعداد همه مردان و زنان منافق در دنیا، به او ده حسنه داده میشود و ده گناه از او پاک میشود و ده درجه بالا برده میشود و عرش و حاملان آن در ایام زندگی او در دنیا بر او درود میفرستند.
امام جعفر صادق علیه السلام: هر کس سورههای «انفال» و «توبه» را قرائت کند هرگز نفاق وارد قلب او نمیشود و در زمره شیعیان از امر حسابرسی فراغت یابند.
ابی بن کعب از نبی اکرم صلی الله علیه و آله وسلم نقل کرده است:
که هر کس سوره انفال و توبه را بخواند روز قیامت من شفیع و گواه او خواهم بود او از نفاق بری است و به عدد هر منافقی در دنیا، ده حسنه به او داده میشود و ده گناه از او برداشته میشود و ده درجه بر درجاتش افزوده میشود و عرش و حاملان آن در ایام زندگی برایش طلب رحمت میکنند و روز قیامت از خوانهای بهشت میخورد تا مردم از حساب تمام شوند.
وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَاعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ مَوْلاکُمْ نِعْمَ الْمَوْلی وَ نِعْمَ النَّصِیرُ «۴۰»
و اگر (باز هم) سرپیچی کرده و روی بگردانند، بدانید که خداوند، مولی و سرپرست شماست، چه خوش مولایی و چه نیکو یاوری است.
پیام ها:
۱-در مدیریّت مسائل نظامی و برنامه ریزیهای سیاسی، باید همهی جوانب و شرایط را پیش بینی کرد. «فَإِنِ انْتَهَوْا - وَ إِنْ تَوَلَّوْا»
۲-شما به وظیفه عمل کنید، اگر دیگران عمل نکردند یا اعراض کردند، خداوند یاور شماست. «وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَاعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ مَوْلاکُمْ»
۳-از ولایت و نصرت الهی غافل نشوید. «فَاعْلَمُوا» (ایمان به ولایت و نصرت الهی، موجب رشد و تقویت انگیزهی مبارزه با فتنه گران است و یاد الطاف او، به دلهای مؤمنان در مقابل توطئهها و لجاجتها آرامش میبخشد.)
۴-خداوند، بهترین مولاست، چون نه ما را به دیگری میسپارد، نه ما را فراموش میکند، نه ما را برای نیاز خودش میخواهد و نه حقّ و اجر کسی را ضایع میسازد. «نِعْمَ الْمَوْلی»
۵-یاری خداوند، برتر از هر یاوری است. «نِعْمَ النَّصِیرُ»
وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَیْءٍ فَأَنَّ لِلّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبی وَ الْیَتامی وَ الْمَساکِینِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ إِنْ کُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللّهِ وَ ما أَنْزَلْنا عَلی عَبْدِنا یَوْمَ الْفُرْقانِ یَوْمَ الْتَقَی الْجَمْعانِ وَ اللّهُ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ «۴۱»
بدانید که هر چه غنیمت گرفتید، همانا خمس (یک پنجم) آن برای خداوند و رسول خدا و خویشاوندان (او، اهل بیت علیهم السلام) و یتیمان و بینوایان و در راه ماندگان (از سادات) است، اگر به خداوند وآنچه بر بندهی خود، روز جدایی (حقّ از باطل) روز درگیری دو گروه (با ایمان و بی ایمان در جنگ بدر) نازل کردیم، ایمان دارید و خداوند بر هر چیزی تواناست.
نکته ها:
* مخاطب این آیه در هنگام نزول، کسانی هستند که همراه پیامبر در جنگ بدر شرکت کرده و با جانفشانی و از جان گذشتگی، پیروزی را بدست آورده اند. کسانی که اهل نماز، روزه، هجرت، جهاد و شهادت بودند و چشم امید پیامبر به آنان بود، امّا با این حال خداوند در این آیه میفرماید:ای مجاهدان جبههی بدر، اگر به خدا و پیامبر و قرآن ایمان دارید، خمسَ غنائم را بدهید. یعنی شرط ایمان به خدا، علاوه بر نماز و روزه و جهاد، ادای واجب یعنی خمس است.
* واژهی «غنیمت» و «غرامت»، هر یک شش بار در قرآن آمده است. همان گونه که غرامت شامل هرگونه ضرر مالی میشود، نه فقط ضرر جنگی، غنیمت هم نه تنها درآمد جنگی، بلکه هرگونه منفعتی را در بر میگیرد. کتب لغت مانند لسان العرب، تاج العروس و قاموس و مفسّران اهل سنّت از قبیل: قرطبی، فخررازی و آلوسی نیز در عمومیّت لغت، شک ندارند.
همچنین در مفردات راغب آمده است:به هر چیزی که انسان بدست میآورد، غنیمت گفته شده است. در قرآن نیز لفظ غنیمت، برای غنائم غیر جنگی بکار رفته است: «فَعِنْدَ اللّهِ مَغانِمُ کَثِیرَهٌ» حضرت علی علیه السلام نیز میفرماید: «مَن اخذبها لَحق و غَنم»، کسی که به آیین خداوند عمل کند، به مقصود رسیده و بهره میبرد.
* طبق روایات و به عقیدهی شیعه، غنیمت در این آیه شامل هرگونه در آمدی اعمّ از کسب و کار و تجارت میشود؛ و نزول آیه در جنگ بدر، دلیل این نیست که خمس تنها در غنائم جنگی باشد و اگر هم مراد از غنیمت در آیه تنها غنائم جنگی باشد، باید گفت:یک مورد از خمس در این آیه آمده و موارد دیگر در روایات مطرح شده است.
* خمس، در روایات نیز از اهمیّت ویژهای برخودار است، از جمله این که هر کس خمس مالش را نپردازد، مالش حلال نمیشود و نمیتواند در آن تصرّف کند.
* فقها، خمس را در هفت چیز واجب میدانند:۱. سود و منفعت کسب و درآمد سالیانه، ۲. گنج، ۳. معادن، ۴. گوهرهایی که از غوّاصی به دست میآید، ۵. مال حلال مخلوط به حرام، ۶. زمینی که کافر ذمّی از مسلمان بخرد، ۷. غنیمت جنگی.
* بسیار روشن است که خداوند نیاز به خمس ندارد، بنابراین سهم خدا، برای حاکمیّت قانون خدا و ولایت رسول، تبلیغات و رساندن ندای اسلام به گوش جهانیان، نجات مستضعفان و جلوگیری از مفسدان است.
برپایهی روایات، سهم خدا در اختیار رسول و سهم رسول پس از او، در اختیار امام است؛ و این سه سهم در زمان غیبت امام، در اختیار نوّاب خاص و یا نوّاب عام او یعنی مجتهد جامع الشرایط و مرجع تقلید قرار داده میشود.
* «ذی القربی»، به دلیل روایات بسیار از شیعه و نیز برخی روایات اهل سنّت، همهی بستگان پیامبر صلی الله علیه و آله نیستند، بلکه مراد، امامان اهل بیت علیهم السلام میباشند که مقام امامت ورهبری دارند و خمس، متعلّق به رهبر و حکومت اسلامی است، نه فامیل پیامبر.
علاوه بر روایات، قرار گرفتن ذی القربی، در ردیف «للّه و للرسول» به خصوص با حرف «لام»، نشانهی آن است که ذی القربی افراد خاصّی هستند که در خط خدا و رسولند.
* از مصارف دیگر خمس در روایات، مساکین و در راه ماندگان از سادات بنی هاشم است، چون گرفتن زکات بر فقرای سادات حرام است، پس باید از طریق خمس، نیازهای آنان تأمین شود. در واقع اسلام برای برطرف کردن محرومیّتهای جامعه، دو چیز را واجب کرده است:یکی زکات که مربوط به همهی فقرای جامعه میباشد و دیگری خمس که بخشی از آن مخصوص فقرای سادات است و خمس و زکات به اندازهی نیاز سال فقرا به آنان پرداخت میشود، نه بیشتر.
امام رضا علیه السلام فرمودند: «تصمیم گیری در مقدار سهم برای هر یک از موارد ششگانهی ذکر شده در آیه، با امام است».
پیام ها:
۱-پرداخت خمس واجب است، گرچه درآمد و غنائم کم باشد. «غَنِمْتُمْ مِنْ شَیْءٍ»
۲-حال که با نصرت الهی در «بدر» پیروز شدید، حقّ خدا و رسول و اهل بیت علیهم السلام و خمس غنائم را بپردازید. غَنِمْتُمْ ... فَأَنَّ لِلّهِ خُمُسَهُ
۳-اسلام، مالکیّت اشخاص حقوقی را پذیرفته است. «لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبی»
۴-محرومیّت زدایی، از برنامههای اسلام است و باید از ثمرهی جهاد و غنائم به سود فقرا گام برداشت. «وَ الْمَساکِینِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ»
۵-ایمان، عامل عمل به وظیفه و ایثار است. لِلّهِ خُمُسَهُ ... إِنْ کُنْتُمْ آمَنْتُمْ
۶-دل کندن از مال، آن قدر دشوار است که گاهی رزمندگان هم در آن میمانند.
غَنِمْتُمْ ... إِنْ کُنْتُمْ ...
۷-نشانهی ایمان کامل، خمس دادن است. بعد از بیان ایمان، عبادت، هجرت و جهاد میفرماید: لِلّهِ خُمُسَهُ ... إِنْ کُنْتُمْ آمَنْتُمْ ... بنابراین خمس، واجب دائمی و مستمرّ است، نه موسمی و موقّت، چون شرط ایمان است.
۸-عبودیّت، رمز دریافت معارف الهی است وپیامبراکرم صلی الله علیه و آله، بندهی خالص خدا بود. «وَ ما أَنْزَلْنا عَلی عَبْدِنا»
۹-وجود پیامبر میان مسلمانان، عامل یاری خداوند و پیروزی آنان است. «ما أَنْزَلْنا عَلی عَبْدِنا یَوْمَ الْفُرْقانِ»
۱۰-امداد الهی در جنگ بدر، حقّانیّت اسلام را روشن کرد، «یَوْمَ الْفُرْقانِ» و نمودی از قدرت خداوند بود. «وَ اللّهُ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ»
إِذْ أَنْتُمْ بِالْعُدْوَهِ الدُّنْیا وَ هُمْ بِالْعُدْوَهِ الْقُصْوی وَ الرَّکْبُ أَسْفَلَ مِنْکُمْ وَ لَوْ تَواعَدْتُمْ لاَخْتَلَفْتُمْ فِی الْمِیعادِ وَ لکِنْ لِیَقْضِیَ اللّهُ أَمْراً کانَ مَفْعُولاً لِیَهْلِکَ مَنْ هَلَکَ عَنْ بَیِّنَهٍ وَ یَحْیی مَنْ حَیَّ عَنْ بَیِّنَهٍ وَ إِنَّ اللّهَ لَسَمِیعٌ عَلِیمٌ «۴۲»
(به یاد آورید) زمانی که شما در جانب پایین بودید و دشمنان در جانب بالا (بر شما برتری داشتند) و کاروان (تجاری ابوسفیان) از شما پایینتر بود و اگر قرار قبلی (برای جنگ هم) میگذاشتید، به توافق نمیرسیدید. (زیرا هم بالادست شما دشمن بود، هم پایین شما و شما بین دو صف مخالف بودید و هرگز تن به چنین جنگی نمیدادید.) ولی (خداوند شما را در برابر عمل انجام شده قرار داد) تا کاری را که خدا میخواست، تحقّق بخشد، تا هرکس (به گمراهی) هلاک میشود، از روی حجّت و آگاهی هلاک شود و هر کس (به هدایت) حیات یافت، از روی دلیل، حیات یابد و همانا خداوند شنوا و داناست.
نکته ها:
* «عدوه» از «عدو» به معنای حاشیه، کنار و اطراف است. کلمهی «دنیا» از «دُنُوّ» به معنای پایین و نزدیکتر و «قصوی» و «اقصی» به معنای دورتر و بالاتر است؛ که این دو بیانگرمنطقهی عملیاتی جنگ بدر است که مسلمانان نزدیکتر از کفار به مدینه بوده اند یا آنها در منطقهای پایینتر و پستتر و دشمنان در بلندی و ارتفاع بوده اند.
* در جنگ بدر، کفّار نه تنها از نظر سلاح و تعداد نفرات و آمادگی روحی و جسمی برتری داشتند، بلکه از نظر منطقهی استقرار نیرو نیز برتر بودند و میتوانستند از کنار دریای احمر، راهی برای فرار پیدا کنند، ولی خداوند مسلمانان را که تنها به قصد مصادرهی اموال کفّار آمده بودند، با آنان روبرو ساخت و چارهای جز درگیری نبود و تنها لطف خدا مسلمانان را به پیروزی رساند.
سیمای جنگ بدر
ترسیمی از جنگ بدر، در آیات ابتدای سوره تااینجا، امدادهای الهی را بهتر نشان میدهد:
۱. در جنگ بدر شما به فکر مصادرهی اموال بودید و آمادگی جنگی نداشتید. «تَوَدُّونَ أَنَّ غَیْرَ ذاتِ الشَّوْکَهِ تَکُونُ لَکُمْ» «آیه ۷»
۲. جنگ که پیش آمد، بعضی ناراحت بودید. «فَرِیقاً مِنَ الْمُؤْمِنِینَ لَکارِهُونَ» «آیهی ۵»
۳. برخی از مرگ میترسیدید. «کَأَنَّما یُساقُونَ إِلَی الْمَوْتِ» «آیهی ۶»
۴. پریشان بودید و استغاثه میکردید. «تَسْتَغِیثُونَ رَبَّکُمْ» «آیهی ۹»
۵. برای تطهیر از ناپاکیها و سفت شدن زمین ریگ زار، باران فرستادیم. «آیهی ۱۱»
۶. اطاعت کامل از فرماندهی نداشتید. «قالُوا سَمِعْنا وَ هُمْ لا یَسْمَعُونَ» «آیهی ۲۱»
۷. برخی از شما قبلاً خیانت کرده بودند. (مانند ابولبابه) «آیهی ۲۷»
۸. رهبرتان در معرض تهدیدها و توطئهها بود. «یَمْکُرُ بِکَ» «آیهی ۳۰»
۹. اگر کار به اختیار شما میبود، با این همه مشکلات، به توافق نمیرسیدید. «لاَخْتَلَفْتُمْ»
و نمونههای دیگر که همه نشان میدهد پیش آمد جنگ بدر، یک طرح الهی برای نمایش قدرت مسلمانان و ضربه زدن به روحیّهی کفّار و مشرکان بوده است.
به همین دلیل در آیهی قبل، روز جنگ بدر، «روز فرقان» نامیده شد، زیرا آنقدر امدادهای غیبی نازل شد که حقّ و حقیقت برای همه روشن شد و با این وصف، هرکس بی توجّهی کرد، از روی عناد و لجاجت بود. «لِیَهْلِکَ مَنْ هَلَکَ عَنْ بَیِّنَهٍ»
پیام ها:
۱-یادآوری حوادث گذشته و امدادهای الهی و تحلیل و بررسی آنها لازم است.
إِذْ أَنْتُمْ ...
۲-آنجا که خداوند بخواهد، همهی عوامل ضعف را بر طرف میکند. «لِیَقْضِیَ اللّهُ أَمْراً کانَ مَفْعُولاً»
۳-پیروزی مسلمانان در جنگ بدر، حجّتی روشن بر علیه شرک و دلیلی واضح بر حقّانیّت توحید و اسلام است. لِیَقْضِیَ اللّهُ ... لِیَهْلِکَ مَنْ هَلَکَ عَنْ بَیِّنَهٍ وَ یَحْیی ...
۴-هدایت و ایمان آگاهانه ارزشمند است، همان گونه که هلاکت و گمراهی آگاهانه بسیار زشت است. لِیَهْلِکَ ... عَنْ بَیِّنَهٍ وَ یَحْیی ... عَنْ بَیِّنَهٍ
۵-اسلام بر برهان و دلیلهای روشن استوار است و چنین مکتبی مایهی حیات است. «وَ یَحْیی مَنْ حَیَّ عَنْ بَیِّنَهٍ»
۶-خداوند از پیش پیروزی مسلمانان را رقم زده بود، لذا صحنهها و تصمیمها دگرگون شد، «لِیَقْضِیَ اللّهُ أَمْراً کانَ مَفْعُولاً» از همین جا میتوان او را شناخت که به همه چیز شنوا و آگاه است. «إِنَّ اللّهَ لَسَمِیعٌ عَلِیمٌ»
إِذْ یُرِیکَهُمُ اللّهُ فِی مَنامِکَ قَلِیلاً وَ لَوْ أَراکَهُمْ کَثِیراً لَفَشِلْتُمْ وَ لَتَنازَعْتُمْ فِی الْأَمْرِ وَ لکِنَّ اللّهَ سَلَّمَ إِنَّهُ عَلِیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ «۴۳»
(ای پیامبر! به یادآور) زمانی که خداوند، عدد آنان (دشمنان) را در خوابت، به تو اندک نشان داد و اگر (خداوند) آنان را (در دید تو) زیاد نشان میداد، حتماً سست شده و قطعاً در کار جنگ نزاع کرده بودید، ولی او (شما را از این سستی و نزاع) سالم نگاه داشت، همانا خداوند به آنچه در سینه هاست آگاه است.
نکته ها:
* این آیه بعد از بیان الطاف و امدادهای الهی نسبت به مسلمانان، از کم جلوه دادن کفّار در چشم آنان سخن میگوید که در چند مرحله انجام گرفت:یکی آنکه پیامبر صلی الله علیه و آله آنان را درخواب، اندک دید و نقل خواب برای مسلمانان، روحیّهی آنان را بالا برد. دیگر آنکه مسلمانان را در دید کفّار کم جلوه داد، تا آنان لشکر تازه نفس برای امداد، از مکّه درخواست نکنند (که در آیهی بعد مطرح میشود).
همچنین «عاتکه»، عمّهی پیامبر سه روز قبل از جنگ بدر، در مکّه خواب دید که کسی فریاد میزند:ای مردم مکّه! به سوی قتلگاه خود بشتابید! سپس منادی بالای کوه ابوقبیس، قطعه سنگی را تکان میدهد، سنگ متلاشی شده، هر قسمتی به یکی از خانهها میافتد و از مکّه، خون جاری میشود. این خواب دهان به دهان نقل میشود و کفّار را به وحشت میافکند. اینها طرح خدا برای پیروزی مسلمانان در جنگ بدر است.
* پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «خواب بر سه قسم است:یا بشارتی از سوی خداوند است، یا غم و اندوهی از طرف شیطان میباشد و یا مشکلات روزمرّهی انسان که در خواب آن را میبیند». خواب انبیا و اولیای الهی از قبیل: قسم اوّل است، لذا حجّیت دارد. در حدیثی دیگر آن حضرت فرمودند: «رؤیای افراد صالح، بشارتی از جانب خداوند است و جزیی از اجزای نبوّت است».
البتّه خواب اولیای الهی، نیازمند تعبیر است، مانند:خواب حضرت یوسف علیه السلام در مورد سجده کردن خورشید و ماه و ستارگان بر او، و گاهی بیان حکم و واقعه است و نیازی به تعبیر ندارد، مانند خواب حضرت ابراهیم علیه السلام در مورد ذبح فرزندش اسماعیل و یا رؤیای پیامبر در این آیه.
گرچه خواب انبیا، پرتوی از وحی است ودر قرآن، بارها از رؤیاهای صادقهی حضرت ابراهیم علیه السلام و پیامبراکرم صلی الله علیه و آله سخن به میان آمده است.
پیام ها:
۱-اطلاعات و آمار و بیان نقاط قوّت دشمن و آنچه سبب اختلاف و ضعف روحیّهی مسلمانان شود، به خصوص هنگام جنگ ودر جبهه، ممنوع است.
وَ لَوْ أَراکَهُمْ کَثِیراً لَفَشِلْتُمْ ... (روحیّهی رزمندگان، در پیروزی و شکست تأثیر به سزایی دارد.)
۲-خداوند، در بحرانیترین شرایط، مؤمنان را حفظ میکند. «وَ لکِنَّ اللّهَ سَلَّمَ» گر نگهدار من آنست که من میدانم شیشه را در بغل سنگ نگه میدارد
انتهای پیام /
ارسال نظر