امام علی (ع) در نامه 63 کتاب شریف نهج البلاغه خطاب به ابوموسی اشعری می فرماید:از تو به من سخنى رسیده که هم به سود توست و هم بر زیان تو . چون فرستاده من ، با پیام من نزد تو آید ، دامن بر میان زن و بند کمر استوار نماى و از سوراخت بیرون آى و  کسانى را که با تو هستند ، فراخوان . اگر دیدى که باید از من اطاعت کنى ، به نزد من آى و اگر در تردید بودى از آن مقام که تو را داده ام کناره گیر . 

سپس امام در ادامه می فرماید:به خدا سوگند ، هر جا که باشى تو را بیاورند و رهایت نکنند تا راه چاره بر تو بسته شود و سرگردان مانى و کره ات با شیر و گداخته ات با ناگداخته آمیخته شود . تو را وادارند که بشتاب از جاى برخیزى و از پیش رویت چنان ترسان شوى که از پشت سرت . این مهم را آسان مپندار که بلایى است بزرگ . باید بر اشترش نشست و توسنش را رام کرد و کوههایش را چون دشت هموار ساخت . پس عقلت را به فرمان آور و رشته کار خود به دست گیر . و نصیب و بهره خویش دریاب . 

امام در انتها به این فرد فتنه گر می فرماید:اگر آمدن را خوش ندارى از کار کناره گیر و به تنگناى خود گریز . جایى که در آن ، راه رهایى بسته است . سزاست که دیگران آن کار را کفایت کنند و تو در خواب باشى آنسان ، که هرگز کس نپرسد که فلان کجاست ؟ به خدا سوگند ، که این جنگ جنگى است بر حق . همراه کسى که او نیز بر حق است . و او را باکى نیست که ملحدان چه کردند .