«خندوانه» برنامه‌ای است که خیلی زود در جلب مخاطب، گوی سبقت را از بسیاری از برنامه‌های موفق شبکه‌های ملی ربود وبه خوبی توانست نقش بی بدیل کارکرد تفریحی و سرگرم کننده این جعبه جادویی را به جامعه و دست اندرکاران فرهنگی یادآوری کند. با این حال عده ای از منتقدان معتقدند که تولید برنامه ای با محتوای نشاط و سرگرمی کمکی به ارتقای کیفیت زندگی اجتماعی مردم نمی کند.

دکتر عماد افروغ جامعه شناس و رئیس اسبق کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در نگاهی تحلیلی به بررسی کارکرد اجتماعی برنامه «خندوانه» و ارزیابی میزان موفقیت این برنامه در پیشبرد اهداف فرهنگی و اجتماعی‌اش پرداخته است. آنچه که در ادامه می خوانید گزیده سخنان این نویسنده و استاد دانشگاه در گفت و گو با عصرایران است.

بسط فضای مفرح به فضای غم گرفته خانواده‎ها اقدامی ستودنی است

- در یک نگاه کلی می‌توان این‌طور نتیجه گیری کرد که تجربه نسبتا موفق نمایش فیلم و سریال‌های کمدی بویژه در سال‌های اخیر نشان داده که هر فعالیت هنری که موجبات شادی مردم را فراهم کند به نوعی از سوی مردم و بویژه طبقات متوسط اجتماعی مورد توجه و استقبال قرار می‌گیرد.

به نظر می رسد مخاطبان اینگونه برنامه ها با  تماشای برنامه های شادی بخش در پی تمدد اعصاب و فراموشی دغدغه ها و افکار مشوش و آزار دهنده بوده تا لحظاتی را به دور از اضطراب و نگرانی با شادی و خنده به سر برند.

از این منظر، این برنامه در ظاهر امر موفق عمل کرده است؛ به ویژه آن که خنداندن مخاطب ایرانی در سطوح و طبقات مختلف اجتماعی از عامی و عالم کار ساده ای هم نباشد. بسط و تعمیم فضای شادمانه و مفرح به فضای غم گرفته خانواده ها در زمانه ای که دیدن چهره خندان شهروندان در کوی و برزن شهرهای غم بار و پرهیاهو دشوار شده است اقدامی است ستودنی، به ویژه آن که این برنامه در جذب همه آحاد و رده های سنی، شغلی و تحصیلی موفق بوده است.

 

خندوانه حتی اگر کپی برداری هم باشد یک ایده پردازی موفق متناسب با فرهنگ ایرانی اسلامی است

از دکتر افروغ در مورد انتقاد نسخه برداری خندوانه از برنامه های ماهواره ای سوال کردیم که اینگونه پاسخ می دهد: شاید در مواردی چنین نقدی بر این برنامه پرطرفدار وارد باشد اما باید این نکته را هم در نظر داشت که خندوانه حتی اگر درگیر کپی‌برداری از برنامه‌های ماهواره‌ای شده باشد اما به خوبی توانسته این کپی کاری را در قالب متناسب با فرهنگ اسلامی- ایرانی، به مخاطب عرضه کند که در این صورت این موضوع به جای کپی برداری حکم یک ایده برداری موفق را پیدا می‌کند.

در یک نگاه کلی به نظر می‌رسد که «خندوانه» زمینه افزایش ظرفیت شوخی بین اصناف و گروه‌های مختلف مردم را فراهم آورده و به مخاطبانش ثابت کرده که می‌توان با کمی ذوق و سلیقه، حال واحوال نامساعد و بد را به حالی خوب تغیر داد و شاید از همین روست که خندوانه موفق شد در ماه های اولیه نمایش، بسیاری از مردم را با هر بینش و سلیقه ای پای شبکه نسیم میخکوب کند.

خندوانه به مخاطب می‌فهماند که شادی، گاهی خارج از عادات و مناسبات رسمی در گفتار، جزیی از هویت تمامی افراد است

به عقیده بنده یکی از دلایل موفقیت این برنامه دعوت از میهمانان موفق ستاره و یا کمتر شناخته شده در عرصه‌های مختلف هنری، فرهنگی، اجتماعی، علمی و ورزشی است و از آن مهم تر این که در اثنای گفت و شنودهای خودمانی و صمیمی، مجری خوش مشرب و پر انرژی آن، در نشاندن خنده، حتی بر لب سیاستمداران و چهره‌های علمی و مذهبی کمتر خندان هم  موفق ظاهر می‌شود و اینجاست که مخاطب شاید برای نخستین بار، شاهد خندیدن چهره‌هایی است که دست کم در انظار عموم با خنده  در محافل عمومی ظاهر نمی‌شده‌اند.

لذا خندوانه با زبان بی‌زبانی به مخاطب می‌فهماند که شادی و خنده، گاهی خارج از عادات و مناسبات رسمی در گفتار، جزیی از هویت تمامی افراد، صرف نظر از موقعیت و منزلت اجتماعی و علمی است؛ رامبد جوان و طراحان این برنامه به ما نشان می‌دهند که شادی و خنده قرین  افراد موفق جامعه هم بوده و این که بین موفقیت و شادمانی حتما رابطه معنی داری وجود دارد.

این برنامه اِلمان هایی جدید به دور از اشکال غلط خنده معرفی کرده است

از دکتر افزوغ سوال کردیم اگر صرفا به بعد شادی آفرینی خندوانه متمرکز شویم، فکر می کنید خندوانه در همین بعد هم موفق عمل کرده باشد که وی در این مورد اینگونه توضیح داد: این دقیقا نکته مهمی است که باید به طور مفصل به آن پرداخته شود. واقعیت این است که مدت ها بود که شکل صحیح خندیدن و خنداندن در بین ما ایرانی ها رو به فراموشی می رفت و ظاهرا خندوانه موفق شده نزدیک ترین شکل خنده به شرایط ایده ال را به مخاطبانش ارائه کند.

مدت ها بود جوک ها و شوخی های قومیتی عاملی برای خندیدن و خنداندن شناخته شده بودند و خیلی از افراد ناخواسته تحت تاثیر این شوخی ها درگیر اختلافات قومیتی می شدند. اما خندوانه با رد اشکال غلط خنده و معرفی المان هایی جدید و صمیمی برای خندیدن، حتی به معرفی و آشتی قومیت های مختلف پرداخت.

حضور اقوام مختلف از جمله اقوام کرد که موجب شکل گیری یکی از بهترین برنامه های خندوانه شده نمونه ای از این توجه به قومیت هاست که امیدوارم این اقدامات در برنامه های آتی هم ادامه پیدا کند.

خندوانه با فراز و فرودهایی همراه بوده اما در مقاطع فراز معرفتی عملکردی قابل قبول‎تر داشته است

خندوانه تنها به خنداندن و ارائه طنز هدفمند اکتفا نمی‌کند و همین به طور ناخودآگاه جنبه‌های مشارکت اجتماعی و همراهی مخاطبان را افزایش می‌دهد. ایجاد کمپین‌هایی مثل پویش‌های محیط زیستی، صرفه‌جویی در مصرف منابع، بالا بردن سرانه مطالعه و ترغیب مردم به استفاده از کالاهای تولید داخل از جمله مواردی است که به وضوح قدرت رسانه را در همراه شدن مردم جامعه در جریانات مهم و اثرگذار به وضوح نشان می‌دهد.

البته ناگفته نماند که خندوانه در مقاطعی با فراز و فرودهایی همراه بوده و حتی در مواقعی به طنز بی هدف صرف هم رو آورده است با این حال کارنامه خندوانه نشان می دهد که این برنامه در مقاطع فراز معرفتی عملکردی موجه تر و قابل قبول تر داشته است.

خندوانه برای ماندگاری برخی هنجارها نیاز به حمایت دارد

خندوانه در تقویت هنجارها و شکل گیری خرده فرهنگ ها تا حد زیادی موفق عمل کرده اما برای ماندگاری این اهداف نیاز به یک بسیج عمومی اجتماعی است که مردم، رسانه ها و دولت باید به حمایت از آن بپردازند.

خندوانه در طول سال های پخش دغدغه های اجتماعی مهمی را مطرح کرده که تا حدی به نتیجه رسیده و برای اثرگذار شدن نیاز به حمایت های بیشتری دارد. به عنوان مثال زمانی که من به عنوان مهمان به خندوانه دعوت شدم، رامبد جوان و برنامه اش دغدغه حفظ و نظافت از محیط زیست داشتند و در این باره تبلیغ و تلاش می کردند.

در ادامه چالش ها و دغدغه های مختلف دیگری از جمله چالش صرفه جویی در مصرف آب، حمایت از بیماران ام اس و اوتیسم، همدلی و همراهی با اقلیت های مذهبی و حتی توجه به کارتن خواب هایی که از منجلاب رها شده و حالا زندگی موفق و سالمی دارند به دغدغه های خندوانه اضافه شد. اما باید توجه داشت که خندوانه برای نشان دادن این دغدغه های وظیفه رسانه ای خود را به خوبی انجام داده و حالا برای نتیجه بخشی نیاز به حمایت سایر اقشار و نهادها دارد.

جناب خان به عنوان معرف و نماینده یک خرده فرهنگ اجتماعی از سوی مردم پذیرفته شده است

به طور مشخص تعداد قابل قبول و مورد توجه بینندگان تاثیر ویژه ای در به جریان افتادن چالش های اجتماعی ایفا می کند. از سوی دیگر باید به این مسئله توجه داشت که خندوانه موفق به خلق کاراکترهایی شده که به طور کامل در عمق جامعه نهادینه شده اند و مردم به راحتی با آنها ارتباط برقرار می کنند.

به عنوان مثال در چند روز گذشته خبر مسرت بخشی درباره رونمایی از محصولات فرهنگی دانش آموزان با تصویر عروسک  محبوب خندوانه یعنی «جناب خان» شنیدم. شاید در نگاه اول استفاده از چنین تصویری صرفا یک استفاده ابزاری ،اقتصادی و تبلیغاتی مطرح باشد اما توجه به عمق استقبال از این المان نشان می دهد که با قطع نظر از مباحث اندیشه ای و نمادین فرهنگی، «جناب خان» به عنوان معرف و نماینده یک خرده فرهنگ اجتماعی از سوی مردم پذیرفته شده و از سوی دیگر مردم او را نماینده ای از سطح متوسط جامعه می دانند و به نوعی به این شخصیت اعتماد دارند. همین مسئله باعث می شود تا میزان پذیرش این شخصیت به مراتب بیشتر از تجربه های گذشته باشد.

 

این شخصیت اثرگذار(جناب خان) دقیقا همان چیزی است که ما برای فرهنگ سازی به آن نیاز داریم

جناب خان هر چند به عنوان ابزاری برای خنده معرفی شده اما مسئله مهم اینجاست که این عروسک در درجه اول معرف فرهنگ عمومی کشور است که با زبان شیرین و آمیخته با طنزش خنده را هم به لب مخاطبان می آورد و در ضمن آن اقدام به فرهنگ سازی هم می کند.

این شخصیت اثرگذار دقیقا همان چیزی است که ما برای فرهنگ سازی به آن نیاز داریم. این فرهنگ سازی می تواند از جلد کتاب ها و کیف های مدارس آغاز شود و در ادامه نمودهای جدی تر و مهم تری را دنبال کند.

خندوانه جزو برنامه هایی است که قراردادها را شکسته و سعی دراصلاح فرهنگ های پر اشتباه گذشته دارد

چند روز پیش و در خلال مسابقات حساس المپیک مشغول تماشای مسابقه والیبال بین ایتالیا و آمریکا بودم و در این بین مسئله ای ذهن مرا مشغول کرد. فارغ از نفی اقدامی مثل خالکوبی کردن که در جامعه ما مسئله ای مورد پسند نیست، یکی از بازیکنان تیم ملی ایتالیا اسمش را به فارسی روی دستش خالکوبی کرده بود که این موضوع توجه بنده را جلب کرد.

این تتوی فارسی توسط یک ایتالیایی همان شکستن قراردادهاست که جنبه های مثبت آن می تواند تبدیل به یک فرهنگ سازی شود. ما سال هاست که در تمام مجامع ورزشی و بین المللی از حروف و اعداد انگلیسی روی پیراهن ورزشکارانمان استفاده می کنیم در حالی که خیلی ساده می توانیم این قرارداد را بشکنیم و با زبان و نوشتار خودمان روی پیراهن ها استفاده کنیم.

هر چند ممکن است این ذهنیت به وجود بیاید که انگلیسی زبان مشترکی در تمام دنیاست که شاید این موضوع تا حدی توجیه پذیر باشد. با این حال این مسئله به هیچ وجه نمی تواند توجیهی برای بی توجهی به ارزش های زبان فارسی حداقل در مسابقات داخلی باشد. به عقیده من خندوانه جزو برنامه هایی است که قراردادها را به خوبی شکسته و با ارزش آفرینی سعی در ایجاد فرهنگ های جدید یا اصلاح فرهنگ های پر اشتباه گذشته دارد و از این حیث بسیار موفق عمل کرده است.

اگر با دقت با نقدها و تهدیدها برخورد شود در نهایت به بهترشدن برنامه کمک می شود

از دکتر افروغ در مورد اظهارنظر کمال تبریزی در مورد عدم تاثیرگذاری خندوانه و خنده آفرینی صرف سوال کردیم که وی اینگونه پاسخ داد: اصولا علاقه و اصراری بر پاسخ دادن به اظهارنظرهای مختلف ندارم. با این حال معتقدم یک برنامه حرفه ای به هیچ وجه نباید تحت تاثیر گاردها و نقدها قرار بگیرد و از همه نقدها در جهت سازندگی استفاده کند.

تعاریف و تمجیدهای مثبت هر چند در  تقویت روحیه تاثیر ویژه ای دارند اما این نقدها هستند که اشتباهات و ضعف ها را نشان می دهند و در نهایت منجر به سازندگی می شوند. این مسئله حتی در کلام امام (ره) هم مورد تاکید قرار گفته به طوری که امام خمینی (ره) می فرمایند حتی تخطئه هم منجر به سازندگی می شود.

در این بین سعه صدر مقوله اساسی در نقد منجر به سازندگی است. معمولا هر اقدام موثر و موفقی به دلیل مورد توجه بودن، با نقدها و نظرات مختلفی رو به رو می شود که اتفاقا می توانند بسیار سازنده باشند. خندوانه یا هر برنامه و اقدامی که مورد نقد قرار می گیرد به جای موضع گیری و درگیر شدن در فضاهای غوغاسالارانه می تواند نقاط ضعف واقعی را شناسایی که ضعف ها را تبدیل به قوت و تهدید ها را تبدیل به فرصت کند.

برنامه هایی مانند خندوانه دغدغه مسئله محور بودن را فراموش نکنند

در پایان از دکتر افروغ این پرسش را مطرح کردیم که اگر قرار باشد یکی از دغدغه های اجتماعی شما به برنامه ای مثل خندوانه پیشنهاد داده شود این دغدغه چیست؟ وی در این مورد توضیح داد: مهمترین توصیه من این است که چنین برنامه هایی دغدغه مسئله محور بودن را فراموش نکنند. چرا که عمده این مسائل مورد ابتلای کل جامعه است اما اگر قرار به دادن پیشنهادی در این زمینه باشد، توصیه من معرفی و تبلیغ ارکان اقتصاد مقاومتی و همراه کردن مردم با این موضوع است.

البته خندوانه در این زمینه اقداماتی صورت داده و همین که چالش استفاده از کالای ایرانی را دستور کار قرار داده اقدام مهم و پراهمیتی است. با این حال اقتصاد مقاومتی از چند رکن معرفی می شود که استفاده از کالای تولید داخل اولین رکن و تقویت تولیدات داخل رکن مکمل آن است.

در ادامه نیز صرفه جویی و قناعت و کمک به انباشت سرمایه برای تولید علمی مقولاتی است که باید برای مردم ارئه و معرفی شود و امیدوارم چنین مواردی در دستور کار برنامه هایی شبیه خندوانه قرار گیرد. معرفی و تقویت چنین دغدغه هایی در قالب خنده قطعا با جذابیت هایی همراه خواهد شد که تقویت مشارکت های اجتماعی و مردمی را به همراه خواهد داشت.