مدتیست که داریم نسبت به فسادی که دامن سینما را گرفته هشدار می‌دهیم. هشداری که درد دل و سوز سینه هزار سینماگر و بازیگریست که هریک به نوعی آسیب دیده و مورد ظلم واقع شده‌اند. بازیگران یا سینماگرانی که می‌دانند اگر لب باز کنند به گفتن این فسادها، به‌سادگی بایکوت می‌شوند و آب هم از آب تکان نمی‌خورد.

اما کنار همه این بحثها شاید گاهی بد نباشد سوزنی هم به خود بزنیم تا واکسینه شویم و خدای ناکرده بی خیال، مسیری را نرویم که حجمی از خوش‌فکر ترین‌های سینما از آنجا رفته اند و به اینجا رسیده اند که هستند.

شاید اوایل جنگ آنها که حتی یک روز را در جبهه گذرانده بودند باورشان نمیشد که حتی صد سال بعد هم سوژه برای ساختن فیلم درباره دفاع مقدس وجود نداشته باشد.
 
رخوتی که گرفتار جشنواره ها و نهادهای متولی شده است 

اصلا مگر میشد باور کرد روزی کف‌گیر سینمای ایران در موضوع مقاومت و دفاع مقدس به ته دیگ بخورد و آثار هنری اندکی هم که تولید می‌شوند آنقدر در جذب مردم موفق نباشند که تهیه کننده ها برای سرمایه‌گزاری مجاب نشوند و قائل به این باشند که سینمای دفاع مقدس و مقاومت با وجود آنهمه سوژه و دستمایه قوی و پر کشش نتواند پول ساختش را برگرداند.

از سوی دیگر 26 سال پیش وقتی آزاده های سرافراز برگشتند همه خیال می‌کردیم تا ابد مجال برای پرداختن به آنها در فیلم و کتاب و ... هست. آنقدر دستمان پر بود که گمان میکردیم تا صدها سال بعد دستمایه برای نوشتن کتاب و ساخت فیلم داشته باشیم. هنوز کلی ایده و سوژه از دفاع مقدس مانده بود و حالا هم یک دریا حرف و اتفاق و دستمایه مربوط به سرنوشت‌ها و اتفاقات عجیبی که برای آزادگان پیش آمده بود هم دستمان را از همیشه پرتر کرده‌بود.
 
رخوتی که گرفتار جشنواره ها و نهادهای متولی شده است
 
خیالمان هم راحت بود که انجمن سینمای دفاع مقدس هست. موسسه روایت فتح هست. بعدها هم جشنواره مقاومت آغاز به کار کرد و خلاصه همه چیز مهیا بود تا تاریخ درخشان و طلایی دلاوران ایران زمین در قالب هنر جاودانه شود.

در حوزه کتاب انصافا بد کار نشد و این قطار با شتاب و سرحال همچنان دارد میرود. کتاب‌های درخشانی که توسط انتشارات سوره مهر و ناشرانی مانند فاتحان و صریر و چند ناشر دغدغه‌مند دیگر کار شد، نشان داد که نویسنده‌ها عزم جزم کرده‌اند به ثبت روزهای طلایی در تاریخ کشور اسلامیشان.

اما در حوزه سینما آنقدر ضعیف بوده ایم که توجیه هایمان صرفا در همان حد توجیه بماند. بجز چند تک ستاره که فیلم‌های دفاع مقدسی خوش ساخت کار می‌کردند و فروششان هم خوب بود، در ثبت رشادتها و وجوه مختلف دوران اسارت آن همه آزاده که هر کدام به قدر ده فیلم خاطره داشتند، تمام توان ما شد ساخت یکی دو سریال و یکی دو فیلم.
 
رخوتی که گرفتار جشنواره ها و نهادهای متولی شده است 

هر ساله جشنواره مقاومت با کلی بودجه و سروصدا راه می‌افتد (و البته همین هم خوب است و خدا را شکر که مثل جشنواره فیلم‌های دفاع مقدس تعطیل نشده است) و سبدی از فیلم‌های با ربط و بی ربط را نمایش می‌دهند و چند نشست بی سرو صدا و چند سخنرانی و داوری و خداحافظ تا سال بعد... شاید مسولان محترم جشنواره منکر شوند که اینگونه نیست و فلان کار و بهمان تلاش صورت میگیرد و ...اما کو حاصل و ثمره اش؟ هر سال چند فیلم درباره مقاومت مردم ایران و مسلمانان جهان ساخته میشود؟ جشنواره و بقیه نهادهای مرتبط چه نقشه ای دارند تا مثلا بر اساس آن هر سال بیست فیلم با محوریت دفاع مقدس و آزادگان و اساسا مقاومت تولید شود؟
 
رخوتی که گرفتار جشنواره ها و نهادهای متولی شده است 

بعضی ها شاید بگویند با این عملکرد بهتر است جشنواره دفاع مقدس مدتی نباشد و بعد، احیا شده بازگردد، اما گمان میکنم همین هم غنیمت است. همین که جشنواره ای با این نام و با این مضمون باشد تا درباره این موضوع فکر کنیم و بنویسیم و یادمان بیاید چقدر کار نکرده ایم هم خوب است (اگر چه بودجه ای که جشنواره و نهادهای همسو برای این هدف صرف میکنند خیلی بیشتر از نتیجه ای است که به دست می‌آید).
 
از سوی دیگر انجمن ها و نهادهای مرتبط هم (حتی با وجود شخصیت‌های دلسوز و متعهد) ظاهرا آنقدر درگیر کار اداری و بوروکراسی و برگزاری برنامه‌هایی با اثر‌گذاری کوتاه مدت شده‌اند که وقتی برایشان نمی‌ماند تا به ساختن فیلم‌های کوتاه و بلند جدی در حوزه دفاع مقدس و مقاومت و آزادگان فکر کنند. فیلم‌هایی که برای همیشه خواهند ماند و وقتی چندین سال دیگر هیچکس یادش نباشد فلانی در فلان روز در فلان اردو سخنرانی کرده، نوجوانی یک فیلم دفاع مقدسی را توی صفحه مانیتورش ببیند و تلنگری به ذهنش بخورد که آیا اینها واقعیت بوده اند؟ واقعا در کشوری که دارم زندگی میکنم آدمهایی با این سطح شهامت بوده اند؟ آیا واقعا.... و سوالاتی که انجمن‌ها و نهادها و جشنواره‌هایی مزین با نام دفاع مقدس و مقاومت باید با تولید اثر ایجاد کنند و متاسفانه به‌جای آن دارند همان مسیری را میروند که بقیه جشنواره‌ها میروند و بقیه ادارات طی میکنند... کاش همه اینها بدبینانه باشد و این قلم تماما اشتباه نوشته باشد و مسولان با نقشه‌ای مدون در تدارک ساخت کلی فیلم متعهد باشند و آن وقت دیگر سینما روایت آنقدر دستش خالی نخواهد بود که در سالروز بازگشت آزادگان، به جای فیلم‌هایی با موضوع دفاع مقدس و آزادگان و مقاومت یک کمدی توقیف شده برنامه برگزار کند.