پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- «رحیم مخدومی» نویسنده و مسئول انتشارات «رسول آفتاب» در یادداشتی اختصاصی برای پارس نیوز پیرامون معضلات بازار نشر و علل کوچک شدن بازار کتاب طی چند سال اخیر نوشت:

«در تبیین عوامل مداخله گر در کاهش فروش کتاب در کشور، مسائل متعددی وجود دارد که برای حل این معضل می بایست به این عوامل به صورت همه جانبه نگریست و در پی رفع همه جانبه آن بود.

در اولین نگاه باید در نظر داشت که کتاب نیز مانند هر کالای دیگر که قصد فروش آن را داریم، جهت توزیع و جذب مشتری بیشتر به مسائلی چون تبلیغ و معرفی بهتر نیازمند است. به بیان دیگر ایجاد نیاز در مخاطب می تواند سهم بسزایی در مصرف داشته باشد.

کما اینکه می بینیم بسیاری از کالاها اساسا مورد نیاز واقعی مصرف کننده نیست اما تبلیغات کاذب، به نیاز کاذب مصرف کننده تبدیل شده و به فروش می رسد؛ حال آنکه کتاب و مطالعه یک نیاز واقعی و اساسی است اما به دلیل عدم ایجاد نیاز در مخاطب، مورد غفلت واقع می شود.

در زنجیره عوامل تولید کتاب شاهد آن هستیم که یک تقسیم کار میان ناشر و نویسنده شکل گرفته است؛ به نحوی که کار اصلی نویسنده، تالیف کتاب و وظیفه مهم ناشر، توزیع اثر است اما اینکه چه کسی وظیفه معرفی و شناساندن کتاب به جامعه را دارد، سوالی است که بی پاسخ باقی می ماند.

می بایست یک مجموعه به صورت متمرکز بر روی معرفی کتاب و از آن مهمتر بر روی دسته بندی کتاب ها بر اساس نیاز مخاطب فعالیت داشته باشند تا مشخص شود اقشار مختلف حاضر در جامعه(اعم از کودک، نوجوان، جوان و...) به چه کتاب هایی نیاز دارند.

این موضوع مهم همچنان هیچ متولی مشخصی در دستگاه های اجرایی و فرهنگی کشور ندارد و من در وزارت ارشاد(به عنوان مهم ترین ارگان مسئول در مورد نشر کتاب) ندیدم که یک بخش به صورت تخصصی روی موضوع معرفی و تبلیغ هدفمند کتاب، کار کند تا از این طریق کمکی شایان به بخش خصوصی صورت پذیرد.

البته در این رابطه تنها وزارت ارشاد را نباید مقصر دانست بلکه صدا و سیما نقشی اساسی در معرفی و ایجاد نیاز در مخاطبان دارد اما از آنجایی که تبلیغ کتاب در صدا و سیما با سایر کالاهای تجاری و خدمات مقایسه می شود، حوزه کتاب در این حوزه از اساس امکان ورود به تبلیغات رسانه ملی را ندارد چرا که اقتصاد نشر در کشور ما ضعیف می باشد و نمی تواند مانند سایر کالاهای اقتصادی هزینه تبلیغات را بپردازد.

نمونه بسیار موفق معرفی کتاب به مخاطبان به «دختر شینا» باز می گردد که با ساخت تیزرهای تلوزیونی و سینمایی(آن هم به همت بخش خصوصی) این کتاب به خوبی شناسانده و به فروش رسید و در نتیجه تعداد زیادی از افراد نیز آن را مورد مطالعه قرار دادند.

قیمت بالای کتاب؛ در عین عدم احساس نیاز

دیگر مشکل صنعت نشر کتاب نیز از این قرار است که در عین عدم احساس نیاز در مخاطب، قیمت تمام شده کتاب ها نیز به نحوی است که همین مخاطب بی انگیزه در زمان رجوع به کتابفروشی ها، به راحتی این کالای فرهنگی را پس می زند.

ما در صنعت نشر به دنبال آن هستیم که هزینه تمام شده کتاب ها را تا 50 درصد کاهش دهیم، با این وجود باز هم زمانی که نوبت به قیمت گذاری کتاب می رسد، شاهد نرخ بسیار بالای قیمت تمام شده آن هستیم که با در نظر گرفتن عنصر بی انگیزگی مخاطبان و خریداران، وخامت بازار نشر را بیشتر و بیشتر می کند.

جای تاسف است که حتی دولت نیز نگاهی اقتصادی و کاسب کارانه به صنعت نشر دارد که این موضوع در نمایشگاه های کتاب به خوبی خودنمایی می کند.

طی این نمایشگاه ها که در جهت ترویج مطالعه و کتاب خوانی برگزار می گردد، ناشران(به عنوان ترویج دهندگان اصلی فرهنگ مطالعه) ملزم به پرداخت هزینه های قابل توجهی می باشند که این موضوع موجب به بار آمدن خسارت مادی برای آنهاست. برای نمونه حضور بسیاری از ناشران در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران تنها برای نمایش حضور است و پس از اتمام کار نمایشگاه می بایست با پرداخت خسارت قابل توجهی از نمایشگاه خارج شوند.

برای دولت هم فرقی ندارد که نمایشگاه خودرو باشد یا نمایشگاه کتاب، بلکه با همان دیدگاه اقتصادی از صنعت نشر نیز قصد کاسبی دارد و مجموعه این موضوعات روز به روز به لاغر شدن صنعت نشر در کشور منجر می گردد.»