شهرهای بزرگ ماهیت ایرانی خود را از دست دادهاند
چهره ماندگار زبان و ادبیات فارسی گفت: شهرهای بزرگ در خود گم شدهاند و چیستی ایران خویش را کمابیش از دست دادهاند.
به گزارش پارس به نقل از تسنیم، میرجلالالدین کزازی در آیین بزرگداشت استاد یدالله بهزاد کرمانشاهی که امروز در مجتمع فرهنگی هنری انتظار کرمانشاه برگزار شد، با اشاره به اینکه گرامیداشت بهزاد یا هر فرزندی دیگر برومند از کرمانشاه در گرو آن است که کرمانشاه را گرامی بداریم زیرا کرمانشاه بهزاد را پرورانده است، گفت: هر روز آگاهی و خبری جانکاه و جگرسوز درباره کرمانشاه میرسد که واپسین خبر جان خراش و جگرخراش خشکیدن دریاچه طاقبستان است.
این پژوهشگر کرمانشاهی با بیان اینکه اگر دریاچه طاقبستان بخشکد آب هنر و فرهنگ و زندگی در این شهر نمیجوشد و بهزاد پدید نمیآید، عنوان کرد: داستان این نیست که دریاچهای بود و آب آن به یکباره از بین رفت بلکه دریاچه طاقبستان اگر بخوشد دریای فرهنگ ایران را خواهد خوشاند.
کزازی با اشاره به اینکه این دریاچه آنچنان پرآب بوده است که کرمانشاهیان بدان دستان میزدند، افزود: اگر ما در طاقبستان آن تنگیشهها را داریم که در جهان بیهمانند هستند به گمان بسیار از آن رو بوده که دریاچهای در کنار آنها در پی زمان میجوشیده است.
این چهره ماندگار زبان و ادبیات فارسی با بیان اینکه اگر این دریاچه بخوشد پایگاه فرهنگی و باور شناختی طاقبستان یکسره از دست خواهد رفت، گفت: این واپسین نمونه است از خبرهای جان سوز جگر خراش که از کرمانشاه به گوش میرسد و دست اندرکاران و مسئولان باید به گوش باشند.
وی با اشاره به اینکه افرادی که با کرمانشاه آشنایی داشتند به ستایشی شورانگیز از آب و هوای کرمانشاه میگفتند، افزود: آنچه امروز چهره کرمانشاه را میپوشاند آن ابرهای گذشته نیست بلکه ابری است پر از درد، بیماریزا و آسیب آفرین و خانههایی پست و بلند و بیهیچ سامان در این شهر ساخته شده است.
کزازی با بیان اینکه در این روزگار که روزگار شتاب زدگیها و در خود گمگشتگیها است کمتر در سراسر ایران زمین به بزمهایی اینچنین بشکوه و برین باز میخوریم، عنوان کرد: این بزم که به گمان سالها بر یاد کرمانشاهیان و دیگران باقی میماند برهانی برا و نشانهای نیکو از آن خوی والای کرمانشاهی است.
این پژوهشگر کرمانشاهی با اشاره به اینکه ایران راستین سرشتین و شورانگیز را ما در سرزمینهایی میتوانیم یافت که تیرههای ناب ایرانی مانند کردان در آن میزیند، عنوان کرد: دل ایران نه در شهرهای بزرگ که در خود گم شدهاند و چیستی ایران خویش را کمابیش از دست دادهاند بلکه در سرزمینهای همانند کرد میتپد.
کزازی با بیان اینکه من بیگمان هستم که هرگز در شهری همچون تهران به عنوان پایتخت ایران بزمی چنین شورانگیز برپای نمیتواند شد، افزود: تهرانیها بیش از آن در خویشتن گم هستند که پرواز فرهنگ، هنر و ادب و پیشینه بزرگان ایران زمین را در سر بپرورانند.
وی با اشاره به اینکه دور نیست مردی هچون بهزاد از کرمانشاه بر میخیزد، اظهار کرد: هیچ پدیدهای چه خرد و چه کلان چه ساده و چه پیچیده و چه دشوار در دریافتن و دانستن در این جهان پهناور بیهوده پدیدار نمیشود بنابراین بهزاد آن زندهیاد کرمانشاه و آن زادمرد راد بیهوده نیست که از کرمانشاه برخاسته است.
کزازی با بیان اینکه بسیار میافتد به هر چه بیش میکاویم از آن خواستگاه بیش به دور میافتیم، گفت: پدیدههایی که به آدمی، فرهنگ، اندیشه و به منش باز میگردد بسیار پیچیدهتر و چندسویهتر از آن هستند که بتوان آنها را بازآموخت و شناسایید.
وی با اشاره به اینکه همه همراهان زیستی و همه ویژگیهای بومی در پیدایی چهرههای بزرگ نامدار و شگفتانگیز در کار هستند و نمونه آن که پیرامون شما است و با آن روبرو هستید آب و هوا است، عنوان کرد: یکی از دلایلی که من ویژگی دیگر سانی و پهلوان منشانه در گفتار دارم به جغرافیای استان کرمانشاه مربوط میشود و اگر در جای دیگر میزیستم خلق و خوی دیگر سان داشتم.
کزازی با بیان اینکه چشماندازهای کرمانشاه حماسهخیز است، گفت: استان کرمانشاه در میان کوهساران ستبرگ هم راز با ماه و خورشید و کیوان و ناهید جای دارد و شهری است که در دامنه بیستون است و از سوی دیگر هر جا کوه باشد درههای ژرف نیز دهان میگشاید و رودهای خروشان روان میشوند و هر جا رود باشد خرمی و آبادانی و شکوفایی باشد.
وی با اشاره به اینکه این همه بیگمان هر آینه و بیهیچ چند و چون در آنچه بهزاد شد کارساز افتاده است، عنوان کرد: اگر نگاهی به سرودههای بهزاد بیفکنید شور پهلوانانه را در آن خواهید یافت و نیز بهزاد آن زیباییها و دلآراییها که طبیعت کرمانشاه فراروی ما میگسترد درغزلی نویافته و به شیوهای رازآلوده سخن گفته است.
ارسال نظر