پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- حقیقتا که امسال نگارنده طبق هر سال به نمایشگاه رفت با صحنه ای روبرو شد که با خود گفت به طور حتم تا دو یا حداکثر سه سال دیگر نمایشگاه قرآن وجود خارجی نخواهد داشت. مسائلی که مشخصا سبب تخریب عنوان قرآن و قرآن پژوهان شده و ضربات مهلکی بر بدنه ی فرهنگی و دین دار جامعه وارد می سازد. بر همین اساس نکاتی مورد توجه خبرنگار «پارس» قرار گرفته که اگر مسولان دولت یازدهم به آن توجه کنند ضرر نمی نمایند.

1. گشتن در نمایشگاه اینقدر خسته کننده بود که گویا هیچ امکانات حداقلی وجود ندارد. فضای بسیار گسترده و بدون برنامه ریزی نشان از گزارش کاری بودن نمایشگاه می داد. به عبارت دیگر هر سال در مصلی نمایشگاه برگزار می شد فضای متبوع، سرمایش مناسب و در عین حال فضایی برای نشستن و راحتی مراجعه کنندگان وجود داشت اما موزه مخصوصا در ساعت ابتدایی نمایشگاه(19) نه تنها با تابش مستقیم آفتاب در این ایام گرم موجب خستگی مراجعه کنندگان را فراهم میکرد بلکه سبب خستگی و ناراحتی فروشندگان را نیز مواجه می ساخت. در واقع باید گفت هیچ سرمایش و فضای متبوعی برای رفاه حال مراجعه کنندگان تامین نشده بود و همین سبب شد امسال نیز همچون سال گذشته با ریزش مراجعین نمایشگاه همراه باشد. تا جایی که می توان گفت تا چند سال آینده فقط مسئولان هستند که به نمایشگاه می روند نه مردم! و این یعنی زیان فروشندگان و عدم استقبال مردم از محصولات قرآنی. از فروشندگان مختلفی نگارنده جویای میزان فروش شد و متوجه شد درامد فروششان نسبت به سال گذشته یک سوم تا یک چهارم شده و این طور که بعضی از این فروشندگان می گفتند شاید سال اصلا صرفه ی اقتصادی برای حضورشان نداشته باشد. 

2. مسئله دیگر در نمایشگاه ضعف شدید اطلاع رسانی و فضا سازی مطبوعاتی است. موضوعی که امسال می توان دید هیچ ثمره ی فضاسازی رسانه ای را در بر ندارد. سال گذشته و سال های قبل نشریات و اخبار روزانه نمایشگاه به اطلاع عموم می رسید اما امسال از همین فعالیت نیز خبری نبود.

3. نقشه های راهنمای نمایشگاه با تغییراتی مواجه شد که گویا طراح و حامی مال آن که بانکی بود خبر  نداشت و آخرین تغییرات را لحاظ نکرد. همین سبب شد نقشه های در اختیار افراد قرار گیرد که با موقعیت های موجود تفاوت کند. بخش عمده ی این تغییرات سرای فرهنگ و هنر، رسانه های دیجیتال، بخش عفاف و حجاب، بخش کودک و .... بود.

4. هر ساله در ماه مبارک یکی از شیرین ترین مسائل افطاری ساده نمایشگاه قرآن بود. مراسمی که منجر به آن می شد، مردم در کنار هم با هر سلیقه و موقعیتی افطار کنند. اما امسال گویا از این موضوع خبری نبود. نگارنده جویای مسئله شد و متوجه شد یک بانی خیر صرفا از منابع شخصی خودش یک افطاری در مسجد جامعه خرمشهر باغ موزه می دهد و آن هم محصور به یک تیکه سب زمینی سرد، سه تا خرما و یک تیکه نان و پنیر و در نهایت یک چایی! در شان نمایشگاه قرآن نیست مسئولان نسبت به مساله رفاهی توجه نکنند. نباید در نظام اسلامی و کشور دینیداری هچون ایران چنین فعالیتی اینقدر به کنار رفته و کنسرت ها و مجوزهای آن و توجه به نشریات زرد مقبول تر و پرهزینه تر از یک نمایشگاه قرآن شود. مگر با محدودیت منابع نمی توان یک افطاری ساده و در شان جمهوری اسلامی ایران داد. بد نبود مسئولان از خیرین دعوت میکردند که به طور حتم مورد استقبال قرار میگرد. البته تنها اقدامی که مسئولان در همین افطاری ساده مسجد جامعه کردند فرستادن فیلم بردار کمیته مستند سازی است تا گزارش کار خود را هدفمند کنند. 

5. خبرنگار «پارس» هر سال وقتی به نمایشگاه می رفت با محصولات جدید و متنوع قرآنی آشنا می شد. امسال این نیز از نمایشگاه جمع شده بود و یا حداقل مشخص نبود. حداقل این بار میان اصحاب قرآن بود بعضی از ناشران موفق برای نمایشگاه قرآن محصولی خاص نگه می داند. اما امسال تجربه سال گذشته را ناشران داشتند و هر آنچه داشتن در نمایشگاه کتاب رونمایی شد. نبایستی چنین رویه ای ادامه داشته باشد و نمایشگاه قرآن تحت الشعاع نمایشگاه کتاب قرار گیرد. در کنار این موضوع باید گفت جای دفتر انتشارات انقلاب اسلامی خالی بود تا علاقمندان بتوانند آثار مرتبط با مقام معظم رهبری را بهتر تهیه کنند. 

6. نمایشگاه قرآن را باید ماحصل فعالیت های قرآنی در کشور دانست. برگزاری مراسمی همچون شب های شیدایی که در آن خوانندگان و فعالان موسیقی و.... مشغول به کار هستند چه ارتباطی با فضای یک ماه نمایشگاه قرآنی دارد. چطور فضای معطر قرآنی حاکم بر نمایشگاه باشد اما قادر نباشد صدا و صوت مراسم شب های شیدایی را کنترل کند. درد است اگر قرآن اینقدر محجور باشد.

7. بخش های مختلف نمایشگاه همچون فرقه شناسی، مذاهب و ... دستاورد بزرگ این حرکت فرهنگی عظیم در ماه مبارک رمضان بود. تا جایی که نگارنده بر خود مفروض می دانست هر سال سه بار تا چهار بار به نمایشگاه مراجعه کند و همه بخش ها را ببیند. اما امسال فقط چند ساعت وقت گذاشت که خود نشان از تهی شدن نمایشگاه از محتوا بود. بخش حوزی که از بخش ها پر تلاش و پرمراجعه کننده هر ساله نمایشگاه بود امسال با دور افتاده شدن و قرارگرفتن در انتهای محل برگزاری تعداد بازدید کنندگان کمتری را خدمات داد. هرچند نمایشگاه قرانی بود اما لحظه ای سبک زندگی قرآنی در این مراسم بزرگ دیده نشد و  سالن عفاف و حجاب تبدیل شده بود به فروشگاه مدل جدیدترین لباس ها و چادرها با فروشندگان آقا! چطور می توان باور کرد عفاف و حجاب صرفا فروش چادر است و همین در فرهنگ سازی کفایت می کند. آنهم با فروشنده آقا.

در نقد نمایشگاه باید همین را گفت اگر چنین روشی ادامه پیدا کند به طور حتم نمایشگاه قرآن مدل کوچک شده ی ساختمان مهستان است نه یک نمایشگاه در سطح ملی و کلان نظام اسلامی که ویترین فعالیت های قرآنی جمهوری اسلامی ایران است. قرآن محجور بود محجور تر شد. قرار نبود با برگزاری این نمایشگاه صرفا نامی از قرآن باقی بماند. مسئولان وزارت ارشاد که جدیت لازم برای برگزاری کنسرت دارند و مسائلی دیگری را دنبال می کنند و برای آن هزینه هم می دهند و حاضرند استیضاح شوند بد نیست به وظیفه اصلیشان که حداقل در عنوان مسئولیتی ارشاد اسلامی حمل میکنند عمل کنند تا شاید جدای از گزارش کار، اقدامی برای خدای متعال انجام دهند و باقی الصالحات برایشان بماند.