گلایههای دکتر گلشنی، از کارگری جزئی دانشمندان ایرانی در سرن تا بلای مقالهنویسی در کشور
به گزارش پارس به نقل از ايسنا، استاد فیزیک دانشگاه صنعتی شریف که در راهاندازی اولین دوره دکترای فیزیک کشور و تاسیس پژوهشگاه دانشهای بنیادی نقش محوری داشته، از وضع فعلی علمی کشور گلایهمند است.
مصاحبه یکی از اساتید فیزیک کشور و مطالب نقلشده از وی در خصوص تاریخچه تأسیس پژوهشگاه دانشهای بنیادی و راهاندازی دوره دکتری فیزیک در کشور در یکی از روزنامهها که بهزعم دکتر گلشنی، اشکالات و بزرگنماییهایی در ذکر تاریخها و نقش برخی افراد در روند تأسیس آنها صورت گرفته بود، این عضو فرهنگستان علوم را بر آن داشت که توضیحاتی در خصوص مطالب نقلشده از همکار سالهای دور و نزدیک خود در دانشکده فیزیک دانشگاه صنعتی شریف ارائه کند.
استاد گلشنی البته در فرصتی که برای دریافت این توضیحات فراهم شد ترجیح داد بیش از پرداختن به روایت خود از روند تأسیس این نهادهای علمی که بهعنوان رییس وقت دانشکده فیزیک دانشگاه صنعتی شریف در کانون تلاشها و پیگیریها بوده به بیان دغدغهها، هشدارها و دیدگاههایش در خصوص مسائل و موانع پیش روی توسعه علمی کشور ازجمله تمرکز بیشازحد بر کمیت مقالات و رویکرد خاص و محتاطانه خود در نحوه تعاملات علمی-بینالمللی کشور بپردازد که خصوصاً در مورد اخیر به نظر میرسد تفاوت زیادی با رویکرد غالب جامعه فیزیک کشور دارد که معتقدند با توجه به دگرگونی رویکردها در عرصه تحقیقات علمی با مفهوم مدرن آن و باوجود محدودیتهای شدید غرب علیه جامعه علمی کشور، مشارکت در طرحهای علمی بینالمللی و منطقهای فرصت مغتنمی برای مشارکت در تحقیقات در مرزهای دانش و پیشرفت علمی کشور است.
تاسیس پژوهشگاه دانشهای بنیادی
استاد مهدی گلشنی که تحصیلات دکتری فیزیک خود را در سال 1348 در دانشگاه برکلی آمریکا به پایان برده و از سال 1349 به عضویت هیئتعلمی دانشگاه صنعتی شریف درآمده در بیان تاریخچه تأسیس پژوهشگاه دانشهای بنیادی (مرکز تحقیقات فیزیک نظری و ریاضیات سابق، IPM) که از پیشروترین مراکز علمی کشور در حوزه تحقیقات بنیادی است گفت: «ایده تأسیس چنین مرکزی به سال 1352 برمیگردد که یک دکتر ایرانی مقیم آمریکا طی نامهای پیشنهاد کرد مرکزی مشابه مرکز تحقیقات فیزیک نظری پروفسور عبدالسلام که در سال 1343 به همت پروفسور عبدالسلام فیزیکدان پاکستانی برنده جایزه نوبل فیزیک در تریِست ایتالیا راهاندازی شده بود در ایران تأسیس شود. من که در آن زمان رییس دانشکده فیزیک دانشگاه صنعتی آریامهر (صنعتی شریف فعلی) بودم این پیشنهاد را با جناب دکتر نصر - رییس وقت دانشگاه - مطرح کردم و متعاقب آن از پروفسور عبدالسلام دعوت شد که سفری به ایران داشته باشد. پروفسور عبدالسلام در سال 1974 (1353) که قیمت جهانی نفت و بهتبع آن درآمدهای ایران به بالاترین رقم رسیده بود به ایران آمد و در گفتوگوها و نشستهایی که داشت از ایده تأسیس مرکز تحقیقات فیزیک نظری در ایران که معتقد بود خیر آن به کشورهای همسایه ازجمله پاکستان هم میرسد به گرمی استقبال کرد.»
«پسازآن بهاتفاق ایشان، جناب دکتر فیروز پرتوی و جناب دکتر نصر نزد دکتر عبدالحسین سمیعی - وزیر علوم وقت - رفتیم که او هم از این ایده استقبال کرد. بااینحال با مخالفت معاون وقت نخستوزیر - رییس سازمان انرژی اتمی آن زمان - این مسئله منتفی شد. به دنبال آن بعضی همکاران دانشکده فیزیک دانشگاه صنعتی شریف ازجمله جناب دکتر اردلان به دانشگاه جدیدالتأسیس رضاشاه کبیر (دانشگاه مازندران فعلی در بابل) منتقل شدند. بعد از انقلاب فرهنگی و بازگشایی دانشگاهها و بازگشت برخی اساتید ازجمله جناب دکتر اردلان به دانشگاه صنعتی شریف، بار دیگر ایده تأسیس مرکز تحقیقات فیزیک نظری و ریاضیات را با تعدادی از همکاران ازجمله جناب دکتر سیاوش شهشهانی، عضو دانشکده ریاضی دانشگاه صنعتی شریف و جناب دکتر اردلان از همکاران دانشکده فیزیک دانشگاه دنبال کردیم و با موافقت جناب دکتر فرهادی - وزیر وقت فرهنگ و آموزش عالی - در اواخر فروردین سال 1368 مرکز تحقیقات فیزیک نظری و ریاضیات (IPM) که بعداً به «پژوهشگاه دانشهای بنیادی» تغییر نام داد به ریاست جناب دکتر محمدجواد لاریجانی تأسیس شد و من، دکتر اردلان، دکتر ارفعی، دکتر شهشهانی، دکتر خسروشاهی و دکتر رجبعلیپور، از طرف وزیر علوم بهعنوان اعضای شورای علمی مرکز منصوب شدیم.»
افتتاح دوره دکترای فیزیک شریف
وی با اشاره به تاریخچه راهاندازی دوره دکتری فیزیک در کشور گفت: «در سال 1366 که مجدداً ریاست دانشکده فیزیک دانشگاه صنعتی شریف را عهدهدار بودم طرح راهاندازی دوره دکتری فیزیک را با جمعی از همکاران ریختیم و در پی آن در مهرماه سال 67 با تأیید وزارت فرهنگ و آموزش عالی، نخستین دوره دکتری فیزیک کشور در دانشگاه صنعتی شریف راهاندازی شد. در مراسم افتتاح این دوره که در هفته آخر آبان 1367 برگزار شد، پروفسور عبدالسلام نیز حضور داشت. بدین ترتیب من در اواخر خرداد سال 68 در حالی ریاست دانشکده فیزیک را به جناب دکتر اردلان تحویل دادم که در دوره ریاستم بر دانشکده فیزیک شاهد به نتیجه رسیدن پیگیریها و تلاشهای چندین سال در زمینه راهاندازی دوره دکتری فیزیک در کشور و تأسیس مرکز تحقیقات فیزیک نظری و ریاضیات بودم.»
طبرنده دو دوره جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی با تأکید بر اینکه راهاندازی مرکز تحقیقات فیزیک نظری و ریاضیات و دوره دکتری فیزیک نقش شایانی در توسعه تحقیقات و تولید علم در این حوزه در کشور داشته است، اظهار داشت: «اخیراً یکی از روزنامهها در مصاحبه با یکی از همکاران، اظهارنظر عجیبی را نقل کرده بود مبنی بر اینکه راهاندازی دوره دکتری در دانشگاه صنعتی شریف و موفقیتهای علمی دانشجویان دانشگاه مرهون راهاندازی IPM و حمایتهای این مرکز بوده است، درحالیکه نگاهی مختصر به تاریخچه شکلگیری آنها اشتباه و اغراقگویی گوینده را نشان میدهد.»
کیفیت غیرقابلقبول تولیدات علمی کشور
استاد ممتاز دانشگاه صنعتی شریف و برنده و داور جایزه جهانی علم و دین بنیاد تمپلتون در ادامه با اشاره به رشد فزاینده مقالات محققان ایرانی در سالهای اخیر، کیفیت تولیدات علمی را قابلقبول ندانست و گفت: «شکی نیست که تعداد مقالات در پیشرفت علمی یک کشور، امر مؤثری است اما نوع نوشتن مقاله که این روزها باب شده، آفت و سم است. مقاله را باید بنویسند تا افکار و یا نتایج و دستاوردهای پژوهشی خود را در معرض نقد قرار دهند تا مثلاً دیگران بیایند بگویند این بخشش ایده خوبی است یا فلان اشکال را دارد؛ اما نوشتن مقاله نباید هدف باشد، درحالیکه الآن مقاله مینویسند تا صاحبنام یا استاد شوند یا از سایر مواهب مالی و امتیازات مترتبه بهرهمند شوند. اینطور مقاله نوشتن نوعی بلاست. من بارها به این موضوع در شورای عالی انقلاب فرهنگی یا در مصاحبهها در مطبوعات اشاره کردهام، ولی آنقدر که باید به آن توجه نشده است.»
برنده نشان درجهیک دانش افزود: «مقالهنویسی باید یا در تولید علم و نوآوری اثر داشته باشد، یعنی بگویند این فرمول یا ایده یا قانون مال یک ایرانی است و مرزهای دانش را جلو میبرد، یا باید در رفع نیازهای جامعه مؤثر باشد. ما الآن همهچیز را وارد میکنیم و تولید واقعی علممان درصد کمی از فعالیتهای بهاصطلاح علمیمان بوده است. بیایند با آمار دقیق، نه آمار ساختگی، بگویند که این مقالات چقدر از نیازهای ما را برطرف کرده است. من در شورای عالی انقلاب فرهنگی سؤالی را در این زمینه مطرح کردم، ولی متأسفانه جوابی نشنیدم. سؤال بنده این بود که از سال 2005 / 1384 تا 2012 / 1391 تعداد مقالات ایران در مجلات بینالمللی پنج برابر شده، اما آیا میزان صادراتمان تغییر محسوس کرده یا وارداتمان حتی یکپنجم کم شده است؟! علم باید دو بعد داشته باشد، یا در فهم واقعی جهان هستی و دانش بشری نقش داشته باشد یا نیازهای محیط را رفع کند. ولی الآن در کشور ما هیچکدام از این دو نقش را ندارد. تا این مسائل را علاج نکنند، پیشرفت نخواهیم کرد، ولی متأسفانه یکجور غفلت عمومی در این زمینه حاکم است.»
استاد فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف خاطرنشان کرد: «پیشرفت واقعی علمی ما به دو صورت نشان داده میشود. اوّل اینکه ما در مرزهای علم فعالیت داشته باشیم و در این زمینه مرزشکنی کنیم که کمتر به آن توجه میشود. دوم اینکه علم باید در جهت رفع نیازهای کشور هم مؤثر واقع شود. ما در بعضی از زمینههای علم، تولیدات و مقالات خوب زیادی داریم، ولی در مقابل در خصوص برخی از علوم و فناوریهای جدید چنین شرایطی نداریم؛ یعنی طی سالهای آینده، غرب محدودیتهای بیشتری برای انتقال فناوریهای جدید برای ما فراهم خواهد کرد. ازاینرو ضرورت دارد که همانند چینیها به فکر آن باشیم که ضروریاتمان را خودمان تأمین کنیم تا حداقل برای ضروریاتمان به خودکفایی برسیم.»
گلشنی خاطرنشان کرد: «برخی راهحل افزایش کیفیت تولید علم کشور را در جلب همکاری غربیها در راهاندازی مراکز علمی جدید در کشور میبینند. من مخالف همکاریهای علمی بینالمللی و رفتن به غرب برای یادگرفتن علم نیستم ولی اینکه پیشنهاد کنیم که آنها برای ما مرکز علمی ایجاد کنند یا ما را در مراکز علمیمان هدایت کنند، توهین به هویت ماست. ضمناً درصورتیکه خارجیها در ایجاد مراکز علمی در کشور همکاری داشته باشند، همواره چشم ناظری بالای سر ما خواهد بود و مانع پیشرفت ما میشوند.»
کارگری در سرن!
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در ادامه ارتباط ایران با سرن (مرکز تحقیقات هستهای اروپا) را نمونهای از روابط بینتیجه با غربیها دانست و گفت: «بهعنوان یک تحصیلکرده فیزیک ذرات، معتقدم همکاریهایی نظیر ارتباطات فعلی ما با سرن تأثیری در پیشرفت علمی کشور در این حوزه ندارد. تحقیقات فیزیک ذرات بنیادی در سطح نظری کاملاً در داخل کشور قابل انجام است و میتوانیم بیهیچ محدودیتی با پژوهشگران خارجی همکاری داشته باشیم ولی در حوزه فیزیک ذرات تجربی مثل شتابگر بزرگ سرن، فقط در کارهای جزئی و کارگری آنها مشارکت داده میشویم و در مقابل مبلغ کلانی بهعنوان حق عضویت میپردازیم، درحالیکه محققانی که به این مرکز میفرستیم بعد از بازگشت به ایران نمیتوانند چنین شتابگری را بسازند یا آزمایشهای مشابهی را طراحی کنند و نتیجه این قبیل ارتباطات تنها فراهم شدن فرصتی برای مسافرتهای خارجی مکرر برخی آقایان است!»
مهاجرت نخبگان
وی در ادامه به مسئله مهاجرت نخبگان پرداخت و گفت: «ابتدا نخبگان برای ادامه تحصیل میروند، ولی مهاجرت آنها ادامه پیدا میکند و بسیاری از آنها نیز بازنمیگردند. عدّهای میگویند که این طبیعی است که نخبگان برای ادامه تحصیل مهاجرت کنند و سپس بیایند و معلوماتشان را به ما منتقل کنند. اگر چنین باشد بسیار خوب است، ولی متأسفانه آمار بازگشت درصد بسیار اندکی از نخبگان مهاجر، واقعیت تلخی را نشان میدهد. عدّه دیگری میگویند وقتیکه ما نمیتوانیم از آنها استفاده کنیم، طبیعی است که آنها مهاجرت کنند. پس این سؤال مطرح میشود که چرا ما اینقدر وقت و هزینه صرف آنها میکنیم و درست زمانی که وقت بهرهبرداری از آنها میشود، آنها را تحویل غرب میدهیم تا آنها بهطور مجانی بهترین محصولات ما را بگیرند؟ باید روی این مسئله بهطورجدی فکر شود. علاوه بر لطمات بسیار اقتصادی، این به آینده علم در ایران نیز لطمه خواهد زد.»
اهمیت فلسفه علم
گلشنی خاطرنشان کرد: «یکی دیگر از مشکلات ما تنگنظری تخصّصی و قالبی است. الآن مانند زمان ابنسینا نیست که یک نفر بتواند همه علوم زمان خود را یاد بگیرد و ما چارهای جز تخصص نداریم، ولی داشتن تخصص غیر از قالبی فکر کردن و تنگنظری متخصّصانه است. ما شاهدیم که وقتی یک فرد در یکی از رشتههای علوم متخصص میشود، دنیایش فقط و فقط همان رشته تخصصی خودش است. گویی که در یک خلأ انسانی کار میکند اما چون این تخصصها باید در محیط انسانها پیاده شود؛ بنابراین لازم است که افراد دروسی ورای تخصص خودشان را ببینند تا با جوامع انسانی و شرایط انسانها آشنا شوند و از نیازهای جوامع خود آگاه شوند، پس ما باید به این نکته مهم توجه کنیم. وسعت دید داشتن در علمای قدیم ما یک فرهنگ بوده و آنها همهچیز را جامع میدیدند.»
وی با ابراز خرسندی از روند راهاندازی حوزههای بینرشتهای گفت: «باید حوزههای علوم پایه، علوم انسانی، علوم مهندسی و ... باهم ارتباط داشته باشند، همانطور که در بعضی از دانشگاههای تراز اوّل امریکا و اروپا میبینیم که این مبادلات صورت میگیرد.»
این استاد فیزیک که چاره حل مشکلات و موانع توسعه علمی کشور را در توجه به علوم انسانی و ازجمله فلسفه علم، دیده است، خاطرنشان کرد: «متأسفانه شأن علم در کشور ما معلوم نیست و افراطوتفریط در مورد آن زیاد است. عدهای علم تجربی را خودکفا میدانند و یک عده هم فقط به معارف دینی توجه دارند. از طرف دیگر عدهای فکر میکنند که علم حلال همه مشکلات است. حرف ما در فلسفه علم این است که علم مرزهایی دارد و فقط به بعضی از سؤالات پاسخ میدهد. اگر ما این مرزها را بشناسیم، مشکل اساسی ما حل میشود. آنوقت فقط به مهندسی و پزشکی توجه نمیشود و میفهمند که علوم پایه و علوم انسانی و مهندسی و پزشکی و... باید درهمآمیخته شوند. شأن فلسفه علم این است که حدودوثغور علم را معین میکند، چیزی که در کشور ما مشخص نیست.»
وی در توضیح علت گرایش خود به حوزه فلسفه علم گفت: «از دوران دانشجویی همزمان با تحصیل فیزیک مطالعه فلسفه اسلامی را که از دوره دانشآموزی شروع کرده بودم، پی گرفتم. در دانشگاه متوجه شدم بعضی از دانشمندان برجسته غربی که حرف اصلی را زدهاند، کسانی هستند که متوجه نکات فلسفی علوم بودند، یعنی متوجه بودند که علوم خالی از فلسفه نیستند. وقتی شما آزمایش میکنید و میخواهید نتایجش را تعمیم بدهید و ببینید که آیا اعتبار دارد یا نه، دانسته یا نادانسته از فلسفه استفاده میکنید. از طرف دیگر من وارد بخشی از فیزیک شده بودم که بسیار فلسفی بود و دعوای فیزیکدانهای اصلی به مسائل فلسفی بازمیگشت. مثلاً دعوای اینشتین و هایزنبرگ یک دعوای فلسفی بود؛ بنابراین تصمیم گرفتیم این مسائل را که در ایران مطرح نیست، طرح کنم تا دانشجویان بدانند که صرف خواندن فیزیک کافی نیست و باید چیزهای دیگر را هم که غرب متوجهش شدهاند، یاد بگیرند.»
«در زمان حاضر امتیاز اصلی غربیها این است که مرتب خودشان را نقد میکنند. آنها متوجه شدهاند که باید این مسائل را در نظر بگیرند و لذا فلسفه را در دانشگاه ام.آی.تی یا دانشگاه تکنولوژی کالیفرنیا وارد کردند. ولی وقتی ما میخواهیم فلسفه را وارد کنیم، مشکل داریم، چون محیط اهمیتش را درک نمیکند. اگر صرفاً غرب هم محل تقلید اینها بود، وضع ما بهتر از چیزی بود که الآن هست. اینجا متأسفانه ظاهر را میگیرند و چیزی را که دلشان نخواهد، نمیگیرند، چون بعضی از آنها زمانی فارغالتحصیل شدند که این چیزها در غرب مطرح نبود. ولی الآن در غرب همه این بحثها مطرح است و فیزیک بهتنهایی مطرح نیست، بلکه فیزیک در کنار فلسفه و زیستشناسی و... مطرح میشود.»
از تجربه چین درس بگیریم
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در ادامه با انتقاد از اظهارات اخیر یکی از اساتید پیشکسوت پژوهشگاه دانشهای بنیادی مبنی بر ضرورت تحول مدیریتی در این مجموعه پس از 26 سال برای جلوگیری از تضعیف مرکز ابراز عقیده کرد: «بهتر است این آقایان ابتدا با نقدی جدی سهم خود را در عدم رشد کافی پژوهشگاه ارزیابی کنند. جالب است که اخیراً بعضی از دوستان این آقایان درصدد راهاندازی پژوهشکده سیاستها و اولویتهای علوم بنیادین برآمدهاند، درحالیکه اهلیت و توانایی چنین کاری را ندارند و نگاهشان به علم و تاریخ تحولات آن ابزار-انگارانه و غیرتخصصی است.»
وی گفت: «برخی از این دوستان به نام انجمن فیزیک برای برقراری همکاری با غربیان در راهاندازی مرکز تحقیقات هستهای و فیزیک پیشرفته در فردو اعلام آمادگی کردهاند درحالیکه مشارکت خارجیها در تغییر کاربری فردو هدفی جز کنترل ما و جلوگیری از پیشرفت علمی ما، فراتر از سطحی مشخص، ندارد. تجربه موفق چین که هیچیک از مراکز علمی آن توسط خارجیها اداره نشده نشان میدهد مشکل ما با جلب مشارکت غربیها در راهاندازی مراکز علمی حل نمیشود بلکه باید به توان علمی داخل اتکا داشته باشیم.»
انتقاد از سزامی
عضو پیوسته فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی در ادامه از مشارکت ایران در طرح منطقهای «سزامی» هم انتقاد کرد و گفت: «در زمان بررسی نقشه جامع علمی کشور در شورای عالی انقلاب فرهنگی در زمان جناب دکتر احمدینژاد پیشنهاد کردم که تصمیمگیری در مورد اولویتهای علوم پایه به فرهنگستان علوم محول شود. با این پیشنهاد موافقت شد و فرهنگستان پس از مباحث جدی و کارشناسی طرح ایجاد شتابگر را از اولویتهای علمی کشور در نقشه حذف کرد؛ اما بعد از بررسی نقشه در شورای عالی انقلاب فرهنگی و تصویب آن در شورا، سزامی در صورتجلسه شورا قید شده بود و باوجود اعتراض من و تأیید ریاست محترم وقت شورا این طرح از متن مصوبه شورا حذف نشد.»
استاد فیزیک ذرات دانشگاه صنعتی شریف خاطرنشان کرد: «این پروژه بیشتر با اهداف سیاسی طراحی شده و اساساً کدام کشور خاورمیانه بهجز رژیم صهیونیستی در آن سطح علمی است که بتوانیم چیزی از آنها یاد بگیریم؟ در حال حاضر متخصصانی در کشور داریم که سالها در مراکز مشابه خارجی کار کردهاند و میتوانند چنین شتابگرهایی را در کشور ایجاد کنند.»
همکاری با دانشمندان خارجی؟
رییس و مؤسس گروه فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف در پایان با طرح این سؤال که چرا یک دانشمند برجسته خارجی باید زندگی با امکانات رفاهی بالای غرب را رها کند و برای همکاری علمی با ما به ایران بیاید، گفت: «آیا غربیها واقعاً مایلاند که ما پیشرفت کنیم؟ ارتباط با دانشمندان خارجی مثل برندههای نوبل در صورتی مفید است که تداوم داشته باشد همان سیاستی که چین با برندگان چینیتبار جایزه نوبل پیشگرفته و سالی یکبار آنها را دعوت میکند تا در پروژههای علمی این کشور همکاری داشته باشند. در سالهای اخیر میبینیم که برندگان جایزه نوبل را به ایران دعوت میکنند تا چند سخنرانی در دانشگاهها داشته باشند بدون اینکه فکر کنند سخنرانی یک برنده نوبل که علمش را به ما منتقل نمیکند و به این سفرها به چشم سفر تفریحی نگاه میکند، سود علمی درخوری به دنبال ندارد.»
مروری بر سوابق علمی استاد گلشنی
دکتر مهدی گلشنی، استاد فیزیک ذرات که ریاست گروه فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف، عضویت پیوسته فرهنگستان از بدو تأسیس، عضویت در شورای عالی انقلاب فرهنگی و بیش از 10 سال سرپرستی گروه علوم پایه شورای عالی برنامهریزی را در کارنامه خود دارد، متولد 1317 در اصفهان است و تحصیلات کارشناسی خود را در رشته فیزیک در سال 1339 در دانشگاه تهران و دوره دکتری این رشته را در سال 1348 در دانشگاه کالیفرنیا در برکلی به پایان برده است.
وی از سال 1349 به عضویت هیئتعلمی دانشگاه صنعتی شریف درآمده و در سال 1364 به درجه استادی دانشگاه نائل شده است.
این عضو پیوسته فرهنگستان علوم که طی سالهای 1369 تا 1379 رییس گروه علوم پایه فرهنگستان علوم بوده طی سالهای ۱۳۵۲ تا ۱۳۵۴ و ۱۳۶۶ تا ۱۳۶۸ دو بار ریاست دانشکده فیزیک دانشگاه صنعتی شریف و از سال 1357 تا 1359 معاونت آموزشی و دانشجویی دانشگاه و از سال 1374 ریاست گروه فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف را عهدهدار بوده است.
ریاست پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی از ۱۳۷۲ تا ۱۳۸۷، مشارکت در برنامهریزی در راهاندازی دوره دکتری فیزیک و تأسیس مرکز تحقیقات فیزیک نظری و ریاضیات، مشاوره و مشارکت در پروژه کنفرانس علم و جستجوی معنویت (۱۹۹۸- برکلی، آمریکا) و راهاندازی مرکز تحقیقات امام علی (ع)، پژوهشکده اقتصاد، گروه اندیشه سیاسی اسلام، گروه غربشناسی، گروه مطالعات زنان، گروه علم و دین، گروه فلسفه برای کودکان و دورههای دکترای تاریخ علم در تمدن اسلامی و دکتری فلسفه علم و فناوری در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و در دانشگاه صنعتی شریف ازجمله سوابق و اقدامات این عضو فرهنگستان علوم جهان اسلام، انجمن اروپایی علم و الهیات، انجمن استادان فیزیک آمریکا، مرکز الهیات و علوم طبیعی (برکلی آمریکا)، عضو مؤسس انجمن بینالمللی علم و دین (انگلیس) و مرکز بینالمللی فیزیک نظری (تریِست ایتالیا) است.
ارسال نظر