پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- ايزد مهر آفرين- آنچه مدتي است در فرگوسن واقع در ايالت ميسوري، غرب ايالات متحده عليه سياهپوستان در حال رخ دادن است فارغ از آنكه اقدامي است به شدت ضد حقوق بشري كه سردمداران كاخ سفيد مدام از آن دم مي‌زنند، اين واقعيت را هم اثبات مي‌كند سينماي هاليوود آن طور كه برخي از شبه‌روشنفكران داخلي مي‌گويند جلوتر از جامعه حركت نمي‌كند.

سلسله جنايت‌ها عليه سياهپوستان چه در فرگوسن و چه در نقاط ديگر ايالات متحده طي دهه اخير روي داده نشانگر آن است كه در سيستم حاكم بر ايالات متحده هنوز كه هنوز است اين تبعيض نژادي و برتري سفيد بر رنگين پوست‌ها رواج دارد اما هاليوود سعي مي‌كند از كنار تبعيض‌هاي روزگار معاصر بگذرد و اگر هم مي‌خواهد از تبعيض نژادي بگويد، داستانش را نيم قرن عقب‌تر برده و اين طور القا كند كه حاكمان امريكاي جديد بوده‌اند كه توانسته‌اند شرايط برابري رنگ‌هاي مختلف را فراهم آورند.

هاليوود حق خود مي‌داند درباره تاريخ ديگر كشورها از منظر حاكمان سياسي ايالات متحده فيلم بسازد. اين سينما اين حق را دارد كه در آثار خود تصويري وارونه از جريان زمينگير شدن ايالات متحده در ويتنام ارائه و همچنان ايالات متحده را ناجي افغانستان و عراق مطرح كند اما اين سينما حتي يك كلمه هم درباره تبعيض‌هايي كه در همين سال 2014 در ايالت‌هاي مختلف امريكا روي داده حرف نمي‌زند.

طبيعي است كم‌كاري آنها سياستي است كاملاً هدفمند از سوي لابي‌هاي پشت پرده استوديوهاي هاليوودي كه طرح‌ريزي و اجرا مي‌شود اما سؤال اينجاست كه چرا سينماگران ديگر نقاط جهان و از جمله همين ايران درباره اين تبعيض‌ها كاري انجام نمي‌دهند؟

مگر نه اينكه سردمداران كاخ سفيد در برهه‌هاي زماني مختلف كه از عمر جمهوري اسلامي مي‌گذرد، ضربه‌هاي فراواني را به ما وارد كرده‌اند و از آن سو به آن دسته از فيلمسازان مثلاً ايراني كه در خدمت منافع آنها فيلم مي‌سازند، كمك‌هاي فراواني مي‌كنند پس چرا سينماگران اصيل اين مرز و بوم تا اين حد منفعلانه عمل مي‌كنند؟

تا چه هنگام مي‌خواهيم دوربين را در طبقه ششم يا هفتم آپارتمان‌هايي در زعفرانيه بكاريم و درباره خرده مصائب زناشويي فيلم بسازيم؟

شبه روشنفكران كه به كنار، چرا آن دسته از فيلمسازان ما كه هر هفته درباره اهميت فيلمسازي درباره منافع استراتژيك جمهوري اسلامي داد سخن مي‌رانند و البته به واسطه اين سخن‌پراكني‌ها مرتب از اين نهاد فرهنگي و آن نهاد سينمايي بودجه براي فيلمسازي خود فراهم مي‌آورند، همت اين را ندارند كه شده يك فيلم كوتاه درباره اتفاقات چند سال اخير امريكا از تسخير وال‌استريت گرفته تا حمله به عراق و افغانستان و زندان‌هاي ابوغريب و گوانتانامو بسازند؟

چرا يكي از اين تهيه‌كنندگان كه نام خود را مؤلف نهاده و البته به واسطه بودجه‌هايي كه هميشه در اختيارشان است، كل دنيا را هم گشته‌اند در يكي از سفرهايشان به ينگه دنيا پاي صحبت خانواده يكي از سياهپوستان اين كشور نمي‌نشينند و حتي در قالب مستند اثري در نفي تبعيض‌نژادي در اين كشور نمي‌سازند؟

اينكه سينماگري از جيب بيت‌المال شرايط زراندوزي خود و اطرافيانش را فراهم آورد اما حتي براي پرداخت زكات مالش هم كه شده اثري در خدمت حق و حقيقت نمي‌سازد به اندازه رفتارهايي كه پليس ميسوري عليه سياهان داشته، رنج آور است. رنجي كه رفته‌رفته به جايي رسيده كه صداي عاشقان حق و حقيقت در همين سينماي خودمان را هم درآورده است. سينمايي كه رديف بودجه ميلياردي براي تبليغ، اكران و انتشار ويژه‌نامه فيلم‌هاي ضدمخاطب دارد يعني نمي‌تواند سالي فقط سه فيلم حرفه‌اي عليه جنايات دول استعمارگر داشته باشد؟