كارنامهاي با پيشرفت چشمگير براي عزت ضرغامي/۱۲پيشنهاد به رئيس جديد رسانه ملي
پرهيز از سطحي نگري و اجتناب جدي از توليد برنامه هايي است که موجب تنزل ذائقه فرهنگي، اجتماعي و سياسي مردم مي شود.
پايگاه خبري تحليلي «پارس»- کورش شجاعي- مسئوليت بسيار سنگين و بس خطير سياست گذاري، برنامه ريزي و مديريت رسانه ملي پس از دو دوره مسئوليت مهندس ضرغامي با حکم رهبر انقلاب اسلامي بر دوش محمد سرافراز يکي از قديمي ترين مديران صدا و سيما گذاشته شد.
مسئوليتي که بي گمان سنگين تر از مسئوليت هر دانشگاه، هر نهاد اجتماعي، هر سازمان فرهنگي، هر رسانه و حتي سنگين تر از مسئوليت برخي از وزارتخانه ها است. مسئوليتي که اگر به درستي و با دقت و با اتکا به کار کارشناسي عميق و اطلاعات به روز و شناخت نيازهاي واقعي مخاطبان انجام شود تأثيري شگرف در ابعاد مختلف زندگي جامعه ايراني و بر سرنوشت حال و آينده کشور و آحاد مردم مي گذارد. تبيين و تعميق هويت ايراني - اسلامي، اعتلاي فرهنگي، گسترش اخلاق و دين مداري، نهادينه کردن سبک زندگي اسلامي - ايراني، ارتقاي بينش و آگاهي مردم، دلبستگي هر چه بيشتر مردم به ملک و ميهن و ارزش هاي انساني - اسلامي، تبيين و حمايت از منافع و مصالح ملي، نظارت و ديده باني اجتماعي، نقد آگاهانه، مومنانه و منصفانه عملکرد مجموعه حاکميت در تمامي سطوح، ايجاد و گسترش فضاي تعامل و تضارب آرا، جذب و اقناع مخاطبان، افزايش ضريب نفوذ، پيگيري مطالبات واقعي مردم، شناسايي و معرفي عوامل مخل رشد و پيشرفت کشور، تحکيم مباني وحدت ملي، اطلاع رساني صحيح، دقيق و به هنگام و امانت دار امين مردم و پل ارتباطي مستحکم و قابل اطمينان بودن بين مردم و مسئولان و... را مي توان از جمله مهمترين وظايف و مسئوليت هاي خطير و سنگين رسانه ملي برشمرد. رسانه اي که به خاطر امکانات گسترده اي که در اختيار دارد و گيرنده هاي راديويي و تلويزيوني که حالا ديگر مانند چند دهه پيش آن «جعبه جادويي» نيست که فقط در بعضي جاها يافت شود بلکه امروز گستره امواج راديو و تلويزيون نه تنها همه شهرها بلکه تک تک خانه هاي مردم ايران زمين است. بنابراين پر واضح است که وقتي يک رسانه قرار است از طريق امواج خود برنامه هايي توليد کند که مخاطب آن آحاد ملت از زن و مرد و پير و جوان باشد و وقتي که محقق و دانشگاهي، کاسب و بازاري، دانشجو و طلبه و دانش آموز و خانواده هاي يک ملت بزرگ، انقلابي، حق مدار، متمدن، فرهنگ پرور، سياسي و اهل دقت و باريک بيني به تناسب وقت و علاقه خود در محل کار و زندگي، شنونده و بيننده برنامه هاي صدا و سيما هستند در اين شرايط روشن است که چقدر وظيفه برنامه سازان، مسئولان و مديران رسانه ملي مهم، سنگين و حساس است. در اين مقال بدون ارزيابي عملکرد مهندس ضرغامي و برشماري نقاط قوت و ضعف دوره مديريت وي به اجمال به چند نکته و پيشنهاد درباره انتظارات از رسانه ملي اشاره مي شود.
۱ - بهره گيري بيشتر و گسترده تر از نخبگان فکري، فرهنگي، دانشگاهي، حوزوي، سياسي، اقتصادي و نخبگان و فعالان رسانه اي با سلايق گوناگون در چارچوب منافع ملي و مصالح و وحدت ملي در برنامه سازي ها، سياست گذاري ها و خصوصاً برنامه هاي تحليلي از جمله ضرورت هايي است که بايد صدا و سيما براي جذب مخاطبان بيشتر، تعامل و تضارب آرا و جلوگيري از تکرار شدن برخي چهره ها و حرف هايشان بدان توجه کند.
۲ - انتشار به موقع، دقيق و صحيح اخبار و ارائه تحليل هاي واقعي و قانع کننده و همه جانبه علاوه بر اين که باعث جذب اعتماد و اطمينان بيشتر مردم به رسانه ملي مي شود مي تواند عاملي جدي براي روآوري بخشي از مردم به رسانه هاي خارجي و بيگانه باشد.
۳ - ترويج و تعميق آگاهانه و کارشناسانه فرهنگ هويت و سبک زندگي اسلامي - ايراني و معرفي و پاسداشت ارزش هاي تاريخي و تمدني ايران زمين و عبرت هاي تاريخي بايد در اولويت برنامه سازي هاي صدا و سيما قرار گيرد.
۴ - تلاش هر چه بيشتر براي کشف استعدادها در زمينه هاي مختلف علمي، فکري، فرهنگي، مديريتي، کارآفريني، اقتصادي، سياسي، اجتماعي، هنري، ورزشي و معرفي آنان به جامعه و بهره گيري از اين سرمايه هاي گرانقدر از جمله وظايف مهم رسانه ملي محسوب مي شود.
۵ - هر چه وظيفه شناسايي نيازهاي مخاطبان توسط رسانه ملي دقيق تر انجام شود و مديران اين سازمان بسيار مهم بر اساس اين نيازهاي واقعي، سياست گذاري و برنامه سازي کنند بي گمان اين مهم تأثير بسزايي در گسترش دامنه مخاطبان و ضريب نفوذ رسانه ملي در ايران، منطقه و در فضاي بين المللي خواهد داشت.
۶ - مسلم است که هر چه مطالبات واقعي مردم در زمينه هاي گوناگون از طريق رسانه ملي از مسئولان مطالبه و پيگيري شود، علاوه بر اين که دلبستگي و اعتماد مردم به اين رسانه افزايش مي يابد، فرصت ميدان داري از رسانه هاي خارجي و بيگانه براي ترک تازي در افکار عمومي گرفته مي شود.
۷ - پرهيز جدي و هميشگي رسانه ملي از وارد شدن به دعواهاي حزبي، گروهي و جناحي نيز از جمله انتظارات مردم از رسانه ملي شمرده مي شود.
۸ - بهره گيري از فکر و حضور دلسوزان دين و ميهن و نظام با ديدگاه ها، سليقه ها و گرايش هاي گوناگون در رسانه ملي، هم دايره مخاطبان را گسترش مي دهد، هم وحدت ملي را نهادينه تر مي کند.
۹ - گر چه دميدن روح اميد، معرفي و تهيه خبر و گزارش از کارهاي خوبي که در مجموعه قواي سه گانه انجام مي شود جزو وظايف اصلي رسانه ملي است و بار اصلي اطلاع رساني از خدمات و خصوصاً امور اجرايي که توسط دولت انجام مي شود بر عهده رسانه ملي است اما انجام اين وظايف نبايد اولاً مانعي براي نقد و نظارت آگاهانه و منصفانه رسانه ملي بر عملکرد قواي سه گانه شود، ثانياً خصوصاً در مورد دولت، رسانه ملي بايد به گونه اي ظريف، دقيق و حرفه اي عمل کند که اين رسانه به «رسانه دولت» تبديل نشود و «رسانه ملي» باقي بماند. البته در گستره زمان و براي همه دولت ها چنين رويکردي وجود داشته باشد.
۱۰ - قدر مسلم يکي از وظايف اساسي رسانه ملي که رهبر فرزانه انقلاب از آن به عنوان «دانشگاهي عمومي» ياد کردند، پرهيز از سطحي نگري و اجتناب جدي از توليد برنامه هايي است که موجب تنزل ذائقه فرهنگي، اجتماعي و سياسي مردم مي شود.
۱۱ - بي گمان پاسداشت زبان پارسي اين ميراث گرانقدر تمدن و فرهنگ ايراني و نماد اساسي هويت ايراني، وظيفه اي است که رسانه ملي بيش از پيش بايد بر اين مهم همت گمارد و همچنين معرفي دقيق و کامل مفاخر ملي ايران زمين به نسل جوان بايد بيش از پيش مورد توجه جدي رسانه ملي قرار گيرد. البته پرداختن و زنده نگاه داشتن آيين ها، مراسم، جشن ها و يادگارهاي تمدني فرهنگي ايران عزيز نيز بايد مورد توجه رسانه ملي قرار گيرد چرا که توجه به اين مسائل علاوه بر انتقال ارزش هاي انساني اخلاقي اين گونه مراسم به نسل هاي بعدي موجبات نشاط فرهنگي اجتماعي را نيز در جامعه فراهم مي کند.
۱۲ - با توجه به اين که عصر حاضر، عصر انفجار اطلاعات و تکثر بي حد و حصر رسانه ها خصوصاً در عرصه فضاي مجازي است و مخاطبان هر لحظه در معرض دريافت و بلکه بمباران اطلاعات و اخبار درباره رويدادهاي متعدد در سطح کشور، منطقه و جهان هستند و انواع تفسيرها و تحليل هاي واقعي، غيرواقعي مغرضانه و غيرکارشناسانه در پوشش هاي مختلف و به شيوه هاي گوناگون منتشر مي شود، تشخيص سره از ناسره و دستيابي به تحليل هاي کارشناسانه و منطبق بر واقع براي همه مخاطبان کار آساني نيست بنابراين يکي از لوازم دستيابي به تحليل هاي واقعي، بهره مندي از «سواد رسانه اي» است و قدر مسلم رسانه ملي مي تواند و بايد با انجام کار دقيق، حرفه اي و کارشناسانه نقش بسزايي در افزايش آگاهي و بينش مردم و همچنين ارتقاي سطح سواد رسانه اي جامعه در سطوح مختلف داشته باشد که رسانه ملي هيچ گاه نبايد از اين امر مهم غفلت کند.
كارنامهاي با پيشرفت چشمگير
پايگاه خبري تحليلي «پارس»- محمدجواد اخوان- ديروز، دوره 10 ساله مديريت سيدعزتالله ضرغامي بر سازمان صداوسيما پايان يافت و بار اين مسئوليت سنگين بر دوش مديري ديگر نهاده شد. با پايان كار هر مديريت مرسوم است نقاط ضعف و قوت كارنامه وي مورد تحليل و بررسي قرار گيرد. روشن است كه ارائه تحليلي جامع از وجوه مثبت و احياناً منفي كارنامه مديريت وي مجالي تفصيلي ميطلبد كه از حوصله اين نوشتار خارج است. با اينحال بهحسب تقدير از اين مدير رسانهاي، كوشيده خواهد شد كه برخي نقاط قوت كارنامه ضرغامي مورد بررسي قرار گيرد.
ضرغامي در شرايطي كرسي مديريت بر رسانه ملي را در اختيار گرفت كه دولت هشتم روزهاي پاياني عمر خود را سپري ميكرد و كشور آماده تغيير در تركيب مديريت اجرايي ميشد. در چنين شرايطي جامعه خسته از فضاي سياستزده و افراطي تجديدنظرطلبان، تشنه بازتوليد مفاهيم ناب گفتمان انقلاب اسلامي بود و رسانه ملي تا حدودي توانست در راستاي گفتمانسازي اين مفاهيم بكوشد.
در سال 1388، كشور با شرايط ويژهاي مواجه شد و فتنهاي كه براي بسياري از نخبگان غيرمترقبه بود، كشور را به سمت بحران سوق ميداد. هرچند صداوسيما در روزهاي آغازين مواجهه با فتنه، مانند بسياري از نهادها و نخبگان كشور در شوك و بهت اين فتنه پيچيده دچار سردرگمي شده بود، اما بهتدريج بر مديريت مسئله مسلط شده و در جريان حادثهاي همچون عاشوراي 88، ضرغامي و همراهان او بهخوبي ثابت كردند توان تصميمگيري در شرايط سخت و پيچيده را دارند.
در دوره دولت دهم كه آسيب اختلافات و تضادهاي مديريتي، قواي كشور را با چالش مواجه ساخته بود، مديريت صداوسيما با تعامل سازنده با قوه مجريه و ديگر دستگاهها نشان داد كه حفظ آرامش عمومي و جلوگيري از بحرانزايي را مدنظر دارد و در پيروي از توصيههاي رهبر معظم انقلاب اسلامي، ولايتمداري خود را ثابت نمود.
در اين دوره مديريت رسانه ملي در چالشي جديد وارد شده بود. از سويي ضديت فتنهگران و ضدانقلاب و بهتبع آن تخريبهاي وسيع رسانههاي بيگانه عليه اين رسانه كاهش نيافته بود، صداوسيما با چالش عدم تأمين مالي كافي از سوي دولت به بهانه اختلافنظرهاي سياسي با حلقه خاص حاكم بر دولت دهم مواجه شد. چالشي كه با تغيير دولت نيز از ميان نرفت و در دولت يازدهم به نحوي ديگر ادامه يافت.
با اين حال ضرغامي به رغم بيمهريها و ناملايمات، با صبر و خويشتنداري تا حدودي موفق شد، رسانه ملي را از توفانهايي كه ميتوانست اعتبار و اثرگذاري اين رسانه را با تهديد مواجه كند به ساحل امن كارآمدي برساند و اكنون صداوسيما را در جايگاهي موفق و مؤثر به مدير بعد خود تحويل دهد.
جدا از اينها از جنبههاي مديريتي، رسانهاي و فني نيز ضرغامي و همراهانش به موفقيتهاي تحسينبرانگيزي دستيافتند. تلاش نوآورانه كه با رشد چشمگير شبكههاي تلويزيوني در سالهاي اخير اتفاق افتاد، عملاً تأثير بسزايي در افزايش ضريب نفوذ سيماي ملي و بالطبع، كاهش نفوذ رسانههاي رقيب داشته است.
جسارت قابلتحسين و خلاقيتي كه در موضوع فعالسازي سامانههاي سيگنالرساني ديجيتال انجام گرفت، نهتنها بخش قابلتوجهي از موانع كمي رسانه ملي را از سر راه برداشت، بلكه فرصت پيشرفت كيفي را نيز به نحوي در اختيار مديران سيما قرار داد.
ميتوان درخشانترين نقطه در كارنامه ضرغامي را اينجا دانست كه او فرصت فعاليت جدي رسانهاي را در اختيار جوانان مؤمن انقلابي قرار داد نمونه بارز اين مسئله را در اختصاص يك شبكه تلويزيوني به موضوع انقلاب اسلامي و دفاع مقدس و محصولات توليدشده توسط جبهه فرهنگي انقلاب اسلامي در اين عرصه ميتوان مشاهده كرد.
راهي كه ضرغامي در اين عرصه شروع كرد مصداق بارزي از عمل به توصيه راهبردي رهبر معظم انقلاب اسلامي در مهياكردن عرصه براي فعاليتهاي جبهه مؤمنان انقلابي است؛ راهي كه اميد است خلف ضرغامي نيز در تداوم آن بكوشد و دستاوردهاي بيشتري در اين عرصه شاهد باشيم.
هرچند كارنامه ضرغامي خالي از اشكال نيست و حتي شخص وي نيز قطعاً چنين ادعايي نداشته و ندارد، اما طرح نقاط مثبت كارنامه وي بسان پيشنهاديهاي در مقابل مدير جديد است تا بداند در چه عرصههايي بايد راه وي را ادامه دهد.
طبيعي است كه جريانات سياسي و روزنامههاي زنجيرهاي كه منافع قدرتطلبانهشان را در تضاد با رويكرد رسانه ملي –كه منبعث از سياستهاي كلان نظام و انقلاب است- مشاهده ميكنند، دست به انتقادات و بعضاً تخريبهاي غيرمنصفانه و جناحي بزنند، اما اينها باعث نميشود كارنامه مدير پيشين رسانه ملي آنگونه كه اينان ميخواهند، سياه ديده شود.
پيشرفت چشمگيري كه رسانه ملي در دوره فعاليت ضرغامي و همراهانش بدان دستيافت مرهون توانمنديها، ابتكارات و ظرفيتهاي شخص وي و البته همهكساني بوده كه دلسوزانه در اين سنگر انقلاب اسلامي به انجاموظيفه پرداختند. بايد براي اين مديران آرزوي موفقيت كرد و اميد داشت اين ظرفيتها براي اعتلاي روزافزون نظام و انقلاب روزبهروز شكوفاتر گردد.
سال 88 و زمان انتخابات 92 یکطرفه نبودنش رو دیدیم!!!!!!!!!!!!
زکی با این کارنامه درخشان!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!