آیا مسجدالاقصی اصالت یهودی دارد؟

پس اگر روزی در بیت المقدس معبد و کلیسا عبادت گاه بود، بعد از ظهور اسلام مساجد محل عبادت مسلمین قرار گرفت و مسجدالاقصی نیز در همین راستا به عنوان محل عبادت پیروان دین حق باقی ماند.
به گزارش پارس،قبل از آنکه به اصل پاسخ پرداخته شود، بهتر است خلاصه ای از تاریخچة مسجدالاقصی ذکر گردد و در این رابطه مورخان نظریات متفاوتی دارند که به برخی از آنها اشاره می شود:
1. حضرت داود ـ علیه السلام ـ بعد از آنکه شهر مهم یبوسان (اورشلیم) را تسخیر کرد و آن را پایتخت خود قرار داد و در صدد برآمد که در آنجا معبدی بزرگ بسازد و صندوق عهد را مستقر سازد. این نقشه اگرچه در زمان داود ـ علیه السلام ـ آغاز شد ولی در عهد فرزندش حضرت سلیمان ـ علیه السلام ـ به پایان رسید و او بانی معبد بزرگ اورشلیم (مسجدالاقصی) گردید.(1)
2. قول دیگر این است که یعقوب ـ علیه السلام ـ آن را بناء نمود و داود ـ علیه السلام ـ تجدید بنا کرد و سلیمان ـ علیه السلام ـ آن را به انجام رسانید. که از لحاظ قدمت ساخت دومین مسجد روی زمین است.(2)
و غیر از اینها اقوال دیگری هم ذکر کرده اند که باید به کتب مربوطه رجوع کرد.
اما در رابطه با اصل پاسخ دلائل زیادی می توان اقامه کرد که مسجدالاقصی فعلی هیچ تعلقی به یهودیها ندارد، که به چندی از آنها می پردازیم:
اولاً: در چنین مسائلی انسان باید به یکی از دو رویکرد، که در ذیل ذکر می گردد ملتزم بشود که در هر دو صورت حق از آن مسلمانان خواهد بود:
1. رویکرد دنیوی: اگر قرار بر این باشد که هر قوم و ملّتی، ملک و سرزمینی را اوّل تصرف کردند و به ملک خویش در آوردند، متعلق به آنها باشد. در این صورت باید گفت: تاریخ حکایت دارد که این سرزمین، (فلسطین) یا (بیت المقدس) که مسجدالاقصی هم در آن جا واقع است. حدود 1360 سال قبل از میلاد به عبارتی به دوران پیش از بنی اسرائیل به (یبوسی) ها تعلق داشت. چنانچه در کتاب عهد عتیق تورات می خوانیم:
ساکنان اصلی (اورشلیم) یبوسیها بودند که حدود 4000 سال پیش گروهی از آنها به همراه دیگر قبائل کنعانی از جزیرة العرب به سرزمین فلسطین کوچ کردند و در گوشه ای از این سرزمین شهری به نام یبوسی بنا نهادند و بعد از مدتی نام این شهر به (اوسالم) یا همان اورشلیم تغییر نام یافت که حدود 1500 سال در اختیار یبوسیها قرار داشته، و در واقع پایه گذاران اصلی بیت المقدس این گروه بودند و حدود 2000 سال بعد از بنای اورشلیم توسط یبوسیها حضرت داود آنها را مغلوب سپاه خود ساخت و برای نخستین بار دولت یهود را در این سرزمین بنیاد نهاد و بیت المقدس را پایتخت خود قرار داد.(3)
و در این رابطه مؤلف کتاب (بیت المقدس شهر پیامبران) می نویسد: یهودیان چندین سال بعد از بنای شهر قدس توسط یبوسیها به فلسطین وارد شدند و یبوسیها اعرابی بودند که از جزیرة العرب مهاجرت کردند و در کنار این دیار سکنی گزیدند.(4)
با توجه به این روی کرد که یهودیان و حتی عده ای از مسیحیان بر این بینش مصمم هستند باید حق را به اعراب داد، چون آنها قبل از یهودی ها به این سرزمین وارد شده و آن را آباد کرده اند. و این سرزمین تعلق به همین مردمی دارد که در آن ساکن هستند.
2. رویکرد دینی: که این روی کرد مورد تأیید اسلام و مسلمین است، چون مسلمانان بر این باورند که حاکمیت زمین باید در دست پیروان دین حقی که در هر زمان موجود است باشد. که سیرة عملی انبیاء الهی هم بر این شاهد است.
در واقع هر پیامبری که از طرف خداوند مبعوث می شد. باید مردم به او ایمان می آوردند و یا حداقل تسلیم می شدند و چنانچه می بینیم پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ وقتی مبعوث شدند و با بعثت آن حضرت تمام ادیان قبلی نسخ شدند و پیروانشان در هر سرزمینی وقتی ندای اسلام را می شنیدند می بایست ایمان می آوردند. و در عمل تابع احکام اسلام می شدند. اگر قبل از اسلام در معبد و کلیسا عبادت می کردند باید بعد از دعوت پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ معبد و کلیسا را رها کرده به مکانی که اسلام آنجا را محل عبادت معرفی می کرد رجوع می کردند.
پس اگر روزی در بیت المقدس معبد و کلیسا عبادت گاه بود، بعد از ظهور اسلام مساجد محل عبادت مسلمین قرار گرفت و مسجدالاقصی نیز در همین راستا به عنوان محل عبادت پیروان دین حق باقی ماند.
هر چند سال هاست که صهیونیست ها در زیر مسجدالاقصی به حفاری مشغول هستند تا بلکه آثاری از معبد سلیمان بدست بیاورند اما تاکنون اثری از این معبد یافت نکرده اند.
ثانیاً: بر اثر تاخت و تازهای که در این سرزمین بوجود آمده و بارها مورد تهاجم قرار گرفته بطوری که در سال 598 قبل از میلاد بخت نصر به بیت المقدس حمله کرد و این شهر را به ویرانه تبدیل کرد. و هیچ اثری از معبد بزرگ حضرت سلیمان باقی نگذاشت.(5) و بعد از حمله بخت نصر یهودیها هیچ وقت تا این اواخر (جنگ صلیبی) به قدرت نرسیدند تا آن معبد حضرت سلیمان را تجدید بناکنند. اما وقتی مسلمانان در زمان خلیفة دوم فلسطین را به تصرف خود در آوردند و مردم آن مسلمان شدند دوباره دیوارهای آن جای مقدس را که،حرم اطلاق می شود، آباد کردند. و بعضی مساجدی هم مانند قبة الصخرة بنا کردند. تا اینکه در زمان عبدالملک بن مروان مسجد الاقصی پی ریزی شد و در زمان حکومت ولید بن عبدالملک بنای مسجد به پایان رسید.(6)
پس با توجه به دلائلی که ذکر گردید، مسلمانان اگر مسجدالاقصی را از آن خود می دانند برای آن نیست که اجدادشان زودتر از همة اقوام در آن سرزمین سکنی داشتند و آن منطقه را آباد کرده اند بلکه بجهت این است که چون پیرو دین حق هستند و این سرزمین بعد از ظهور اسلام بدست مسلمانان افتاده و یک مکان مقدس است و قبلة اول مسلمین در آن واقع شده، و خصوصاً با توجه به اینکه دین یهود منسوخ گردیده، پس حاکمیت این سرزمین و مسجدالاقصی باید در دست مسلمانان باشد.
پی نوشت ها:
1. جان ناس، تاریخ جامع ادیان، ص 336، ترجمه علی اصغر حکمت، پیروز، سوم، 1354 ش.
2. گلی زواره ای، غلام رضا، سیمای قدس مصلای پیامبران، ص 111-110، سازمان تبلیغات، 1374ش.
3. روزنامة سلام، ت 26:1:1370، ص 6، مقاله تحت عنوان تاریخچة مسجدالاقصی، نویسنده بی نا.
4. ناصری، عبدالله، بیت المقدس شهر پیامبران، ص 19، 1367 ش، تهران.
5. اسعدی، مرتضی، بیت المقدس، ص 153، دائرة المعارف اسلامی، 1397 ش، تهران.
6. عبدالله ناصری، بیت المقدس شهر پیامبران، ص 20، سروش، 1367 ش.
منبع: جام نیوز
مرگ بر صهیونیست.درود بر محمد و ال محمد.دین اسلام کاملترین دین هاست.وانچه در جهان وجود دارد از ان حضرت محمد ص و خاندان ایشان و امت دینو نگهداران دین ان بزرگوار است.درود بی پایان خداون بر محمد و ال محمد.صلوات...