چرا گل آقا هیچ وقت کاریکاتور روحانی را نکشید؟ /نقد کاریکاتوری که اخلاق را رعایت نکرد
مینویسند که چرا کاریکاتور روحانیون را نمیکشید و میپرسند: آیا میترسید؟ مسئله، فقط ترس نیست. « احترام گذاشتن به چیزی که در نزد اکثریت مردم محترم است»، هم هست. به هر حال خوب، یا بد، درست یا نادرست مفید یا مضر، هر طور حساب کنید، من این کار را نخواهم کرد.
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- رفتار حسن روحانی در چندماه اخیر در برخورد با منتقدین نشان دهنده آن است که وی برخلاف دولت گذشته آستانه تحمل زیادی ندارد و نمی تواند منتقدین خود را تحمل کند.
برخورد با رسانه های منتقد و توقیف مکرر رسانه های مخالف، توهین های گاه و بی گاه رئیس جمهور به منتقدین و بی سواد خطاب کردن منتقدین تنها بخشی از رفتار خطای دولت با منتقدین است. اما از سوی دیگر مساله نقد و انتقاد در چارچوب اخلاق و قانون از دیگر مسائلی است که به نظر می رسد گریبان گیر منتقدین دولت شده است.
هرچند که بدون شک نقد دولت حق همه مردم است و هیچ دولت و نیرویی اجازه سلب این حق را ندارد اما باید توجه داشت که در نقد دولت نیز باید در چارچوب اصول اخلاقی و شرعی مطرح شود.
اخیرا یکی از هنرمندان انقلابی در آخرین اثر خود کاریکاتوری را با حضور حسن روحانی منتشر کرده و بدین وسیله نسبت به دولت انتقاد کرده بود. نگرانی از بروز مجدد چنین خطایی سبب شد تا خاطرات مرحوم گل آقا در نکشیدن کاریکاتور روحانیون را بازخوانی کنیم:
*روحانیت بخشی از حکومت است و شما از حکومت انتقاد میکنید و حکومت با لایهای از تقدس و اطلاق پوشانده شده است و طنز با تقدس ناسازگار است، با روحانیت چگونه برخورد میکنید؟ مثلاً در نوشته و یا در کاریکاتور.
بحث ظریفی را مطرح کردهاید. من تحت هیچ شرایطی، کاریکاتور روحانیون را چاپ نمیکنم. این را، توهین به لباسی میدانم که جنبه تقدس دارد. ممکن است بگویید که در هر لباس، آدمهای بد هم هستند. بله، هستند اما آنها دیگر روحانی نیستند. انسان بدی هستند که آن لباس را به خودشان بستهاند. من چه حقی دارم که کلیت چیزی را که در اذهان مردم مقدس است و تقدس آن هم به نفع جامعه است، زیر سؤال ببرم؟ بحث ترس نیست. موضوع، برای من جنبه اعتقادی دارد. من از بچگی، به هر روحانی گفتهام «آقا»، این به نفع ماست که آنها «آقا» بمانند. بنابراین اگر یک روحانی، خودش هم کاریکاتور خودش را بکشد و به من بدهد، چاپش نمیکنم. بلکه کسی در لباس روحانی باشد که نداند دارد ضربه میزند. من که میدانم، چرا باید این کار را بکنم؟ بدون تعارف، حتی اگر آقای هاشمی به من دستور بدهد که کاریکاتورش را بکشم، من این کار را نخواهم کرد. نفرمایید کاسه داغتر از آش شدهام. نه. من این کار را زیانبار و خطرناک میدانم و این کار را نخواهم کرد. اما آیا مطلبی به طنز درباره گفتهها و تصمیماتشان نخوام نوشت؟ شعرشان را نخواهم سرود؟ نخیر... من این کار را کردهام و از این به بعد هم خواهم کرد. آن روحانی که وزیر میشود، وکیل میشود، از عیب مبری نیست. نقطه ضعف دارد، ممکن است در تصمیم یا در اجرای طرحی، اشتباه هم بکند. من خائنام اگر از روحانیون که عهدهدار مشاغلاند، انتقاد نکنم اما کسی را به باد استهزا نمیگیرم. من به «طنز» معتقدم و آن را با «فکاهه» مخلوط نخواهم کرد. شخصیت هر انسانی، محترم است.
کاریکاتور هم یک هنر است و هیچ جنبه تمسخر و دستانداختن ندارد. کشیدن کاریکاتور یک انسان، اهانت به او نیست اما هر جامعهای، برای خود سنت و عقیدهای دارد که محترم است، من علاوه بر این که شخصاً نمیخواهم لباس روحانیت را وارد قلمرو کاریکاتور بکنم، یا به زبان دیگر، نمیخواهم هنر کاریکاتور را وارد حریم روحانیت کنم، به سنت جامعه و اعتقاد مردم هم احترام میگذارم. گاهی خوانندگان مجله گلآقا، نامه مینویسند که چرا کاریکاتور روحانیون را نمیکشید و میپرسند: آیا میترسید؟ مسئله، فقط ترس نیست. «احترام گذاشتن به چیزی که در نزد اکثریت مردم محترم است»، هم هست. به هر حال خوب، یا بد، درست یا نادرست مفید یا مضر، هر طور حساب کنید، من این کار را نخواهم کرد.
مارمولک ا