به گزارش پارس به نقل از فارس،   « فرهنگ از اقتصاد هم مهمتر است. چرا؟ چون فرهنگ، به معنای هوایی است که ما تنفس می کنیم؛ شما ناچار هوا را تنفس می کنید، چه بخواهید چه نخواهید؛ اگر این هوا تمیز باشد، آثاری دارد در بدن شما؛ اگر این هوا کثیف باشد آثار دیگری دارد. فرهنگ یک کشور مثل هواست، اگر درست باشد، آثاری دارد» .

به باور تمامی اندیشمندان حوزه علوم انسانی، تمدن سازی و به دست آوردن قدرت نرم برای تاثیر گذاری در عرصه جهانی، بدون توجه به فرهنگ سازی امکان پذیر نمی باشد. با نگاهی به رویکرد قدرت های جهانی این موضوع به خوبی اثبات می شود که اهمیت فرهنگ از اقتصاد نیز بیشتر است.

نمونه این مسئله را می توان در بحران اوکراین و کشمکش قدرت های بزرگ یافت. اوکراین سالهاست که از چتر حمایتی روسیه برخوردار است. روس ها برای حفظ اوکراین از ابزارهای مالی استفاده کردند تا آنجا که علاوه بر کمک های اقتصادی، حامل های انرژی این کشور را نیز با تخفیف تامین می کردند.

در گذر زمان اوکراین به جامعه ای دو پاره تبدیل شد. عده ای از افراد جامعه طرفدار غرب و عده ای دیگر طرفدار روسیه شدند. کشورهای غربی و در راس آن آمریکا، با هجوم فرهنگی به اوکراین، توانستند با کمترین هزینه و بدون نیاز به لشکرگشی نظامی، مردم این کشور را به سوی خود جذب کنند. آنچه که در اینجا اهمیت دارد آن است که غرب توانسته است با استفاده از فرهنگ خود، اروپای شرقی را تحت تاثیر قرار دهد.

اما در مقابل، آنچه که روسیه از کمبود آن رنج می برد،   نداشتن مدل فرهنگی برای ارائه به جامعه جهانی است. با نگاهی به مدل حکومتی روس ها در می یابیم که آنها مدل بدیلی را برای حکومت خود ندارند. حکومت روسیه اقتباسی از لیبرال دموکراسی غربی است. در واقع روس ها ترویج گر مدل حکومتی خاصی نیستند.

همچنین ارزش های حاکم بر جامعه روسیه نیز، اقتباسی از فرهنگ غرب است و ارزش های فرهنگی مخصوص به خود را ندارد. برای همین است که پوتین برای حفظ جزیره کریمه مجبور به لشگرکشی نظامی می شود و اوکراین را نیز تهدید اقتصادی می کند. این در حالی است که اگر روس ها با استفاده از ابزار فرهنگی به تمدن سازی مشغول می شدند، بدون نیاز به تهدید کردن اوکراین، مردم این کشور را به سوی خود جذب می نمودند. شاید این سوال به ذهن برسد که اوکراین از مشکلات اقتصادی رنج می برد و به همین خاطر به سمت غرب متمایل شده است.

درست است که اوکراین مشکلات اقتصادی دارد، اما اگر روسیه در طی این سالها فرهنگ سازی نموده بود و ترویج گر فرهنگ ابداعی خود بود، اوکراین این شرایط سخت را تحمل می کرد؛ چرا که از طریق باور و عقیده با روسیه همراه بود.

تداوم قدرت نرم یک کشور، بدون شکل دادن به فرهنگ، امکان پذیر نیست. هر چند قدرت نرم غرب رو به افول است، اما باید این واقعیت را پذیرفت که عامل به وجود آمدن تمدن غرب، فرهنگ و ارزش های حاکم بر آن بوده است که در عصر حاضر توانسته با استحاله فرهنگ کشورهای جهان سوم، نفوذ فرهنگی خود را افزایش دهد.
اگر کمی به عقب تر برگردیم و به تحولات بیداری اسلامی در منطقه نگاهی بیندازیم، مشاهده می کنیم که با انقلاب در کشورهای عربی نظیر مصر، لیبی، تونس و حتی کشورهای در حال مبارزه مانند بحرین و یمن، نشانی از تمایل این کشورها به سمت روسیه وجود ندارد. رقابت اصلی میان اسلامگرایان و لیبرال های طرفدار غرب می باشد. به نظر می رسد بسیاری از کشورها که متمایل به روسیه می باشند، بیشتر تحت تاثیر گفتمان ضدیت با غرب   روس ها قرار دارند تا ارزشها و فرهنگ این کشور.

می توان این مسئله را با جمهوری اسلامی مقایسه کرد. جمهوری اسلامی گفتمانی را به وجود آورده است که علاوه بر آنکه در برگیرنده مدل بدیلی از حکومت اسلامی می باشد، ترویج گر فرهنگ و ارزش های اسلامی نیز می باشد و این مسئله سبب افزایش دامنه نفوذ ایران در منطقه و سایر مناطق جهان شده است.

تداوم قدرت نرم یک کشور، بدون شکل دادن به فرهنگ، امکان پذیر نیست. هر چند قدرت نرم غرب رو به افول است، اما باید این واقعیت را پذیرفت که عامل به وجود آمدن تمدن غرب، فرهنگ و ارزش های حاکم بر آن بوده است که در عصر حاضر توانسته با استحاله فرهنگ کشورهای جهان سوم، نفوذ فرهنگی خود را افزایش دهد.

دیدگاه جهانی شدن نیز در این راستا به وجود آمده است. یکی از مهمترین جنبه های فرآیند جهانی شدن، بعد فرهنگی آن است. نظریه پردازان این دیدگاه معتقدند که در حوزه فرهنگ، یکپارچگی جهانی در حال شکل گیری است. بر اساس این دیدگاه،   ارزش ها و هویت غرب سراسر جهان را فراخواهد گرفت.

تمامی تلاش غرب در این حوزه این می باشد که ارزش های لیبرال دموکراسی را جهان شمول نماید. تنها مانع این فرایند، تمدن اسلامی است که نظریه پردازان غربی همچون هانتینگتون از فرهنگ اسلامی به عنوان دشمن لیبرال دموکراسی یاد می کنند. بر این اساس، چالش میان فرهنگ غرب با فرهنگ اسلام، حالت رقابتی خود را از دست داده و به شکل دشمنی رسیده است.

در این راستا، غرب به خوبی می داند که با لشگرکشی قادر به از بین بردن ارزش ها و هویت اسلامی کشورها نمی باشد. به همین خاطر، به هجوم فرهنگی روی آورده است. مهمترین ابزار در این هجوم « رسانه» می باشد، که با تولید فیلم، موسیقی، کتاب و… مردم کشورهای اسلامی را به مصرف کننده محصولات غربی درآورده است.

بنابراین چاره ای جز مقابله باقی نمی ماند. مقابله ای که منجر به حفظ تمدن اسلامی و مصون ماندن از تاثیرات فرهنگ غربی خواهد شد. در این میان راهکارهایی را برای حصول نتیجه می توان به کار گرفت که در ذیل به آنها اشاره می کنیم:

۱- مهندسی فرهنگی کشور: منظور از مهندسی فرهنگی، در وهله اول تعریفی مشخص از فرهنگ کشور است و سپس متمرکز نمودن مدیریت فرهنگی است. در صورتی که نهادی مشخص متولی امور فرهنگی کشور باشد، یکپارچگی فرهنگی در کشور به وجود خواهد آمد.                                                                                                      

در حال حاضر چندین سازمان متولی امور فرهنگی می باشند. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، صدا وسیما، معاونت فرهنگی سازمان ها و وزارتخانه ها از جمله شهرداری ها، دانشگاهها و… به نوعی مجریان اصلی ترویج   فرهنگ جمهوری اسلامی می باشند که مشاهده می شود هر کدام افراط و تفریط های خاص خود را دارند و این مسئله به تعارض فرهنگ منجر می شود.

                                                                   

در همین زمینه مقام معظم رهبری می فرمایند: « یکی از مهمترین تکالیف ما در درجه اول، مهندسی فرهنگی کشور است؛ یعنی مشخص کنیم که فرهنگ ملی، فرهنگ عمومی و حرکت عظیم درون زا و کیفیت بخش، که اسمش فرهنگ است و در درون انسان ها و جامعه به وجود می آید، چگونه باید باشد؟ اشکالات و نواقص اش چیست و چگونه باید رفع شود؟ کندی ها و معارضاتش چیست؟ مجموعه ای لازم است که اینها را تصویر کند و بعد مثل دست محافظی هوای این فرهنگ را داشته باشد» .  

۲- به تصویر کشاندن تاثیرات منفی فرهنگ غرب بر خانواده از طریق رسانه های تصویری و نوشتاری

۳- به تصویر کشاندن ابعاد تهاجم فرهنگی غرب از طریق رسانه های تصویری و نوشتاری

۴- شناساندن فرهنگ تلفیقی اسلامی – ایرانی و عدم افراط در هر یک از بخش های آن

۵- تولید نرم افزارهای فرهنگی با هدف معرفی نمودن فرهنگ اصیل کشور

۶- تهیه مستندهای سیاسی در رابطه با تنفر مردم منطقه از فرهنگ غرب

۷- تهیه مستندهای فرهنگی با موضوعاتی همچون آثار مخرب ماهواره بر خانواده و…

امید است متولیان فرهنگی با تلاش در جهت تقویت فرهنگ جامعه، گامی بلند در جهت تمدن سازی اسلامی بردارند.

حسین توسلی