پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- ليلا ممتحن- پنجره، تشکيل شورا‎ها به‎عنوان يکي از برنامه‎‎هاي اصلي انقلاب اسلامي در دوران مبارزه از سوي حضرت امام خميني(ره) عنوان شد و اين موضوع به يکي از خواست‎‎هاي مردم در طول دوران مبارزه تبديل شد. با پيروزي انقلاب اسلامي و تشکيل اولين مجلس خبرگان براي تدوين قانون اساسي اصل ششم، هفتم و اصول 100 الي 106 قانون اساسي، موضوع شورا‎هاي اسلامي به‎عنوان يکي از ارکان نظام جمهوري اسلامي ايران مطرح و تثبيت شد. در همان حال، روز‎هاي آغازين انقلاب اسلامي و پيرو يک مصوبه از سوي شوراي انقلاب و با تلاش جهاد سازندگي، شورا‎هاي اسلامي روستا و شورا‎هاي اسلامي کار تشکيل شد. اما اين شورا‎ها به‎دليل بحران‎‎هاي روز‎هاي آغازين انقلاب و عدم وجود قانون مناسب متوقف ماند. اولين قانون شورا‎هاي اسلامي کشور در سال 1361 از تصويب مجلس شوراي اسلامي گذشت. پس از آن اين قانون در پنج نوبت دستخوش تغييرات و اصلاحات شد و نهايتا آخرين اصلاح آن در پنجمين دوره مجلس شوراي اسلامي در سال 1375 انجام شد. در 17 اسفند سال 1377 اولين دوره انتخابات سراسري شورا‎هاي اسلامي کشور با استقبال چشمگير مردم در بيش از 40 هزار حوزه انتخاباتي برگزار و نهايتا حدود 200 هزار نفر از منتخبين مردم جهت اداره امور شهر‎ها و روستا‎هاي کشور به‎عنوان عضو شوراي اسلامي شهر يا روستا برگزيده شدند. شروع به‎کار شورا‎هاي اسلامي از 9 ارديبهشت سال 1378 و هم‎زمان با سالروز پيام تاريخي حضرت امام در خصوص شورا‎ها و با صدور پيام ويژه‎اي از سوي مقام معظم رهبري آغاز شد و امروز شاهد فعاليت گسترده اين نهاد مردمي در کل کشور هستيم. 

asasishora

انتخابات اولين دوره شورا‎هاي اسلامي شهر و روستا در فضاي حاصل از دوم خرداد و گفتمان ايجاد شده از سوي اين جريان، برگزار شد. در تهران چهره‎‎هاي بسيار شناختهشده‎اي کانديداي حضور در اين رقابت‎ها بودند که در اين انتخابات جريان اصلاح‎طلبي پيروز تمام و کمال اين انتخابات در تهران شد. با اعلام نتايج انتخابات شورا‎هاي اسلامي شهر و روستا مشخص شد که هر 15 نفر راهيافته به شورا از چهره‎‎هاي اصلاح‎طلب هستند. 9 ارديبهشت سال 78 زمان آغاز به‎کار رسمي اولين دوره شورا‎هاي اسلامي شهر و روستا بود. اين روز مصادف با سالروز تاريخي صدور فرمان امام (ره) براي تشکيل شورا‎ها بود. در ترکيب اولين دوره شوراي شهر تهران، چهره‎‎هاي سياسي اصــلاح‎طلبان و کــارگــزاران سازندگي هم‎چون عبدالله نوري، سعيد حجاريان، محمد عطريانفر، ابراهيم اصغرزاده و جميله کديور حضور داشتند. با انجام راي‎گيري، عبدالله نوري رئيس و سعيد حجاريان به‎عنوان نايب رئيس انتخاب شدند. 

عبدالله نوري ليدري جريان چپ و کارگزاران و روحانيون را بهعهده گرفت و سعيد حجاريان هم رهبر مشارکتي‎‎ها در شورا بود. با وجود آنکه کارگزاران نسبت به مشارکتي‎‎ها در اقليت بودند اما جايگاه نوري به شکلي بود که ليدر اقليت، رئيس شورا شد. عليزاده طباطبايي از اعضاي دوره اول در اين‎باره گفته است؛ «وقتي بحث انتخاب رئيس مطرح شد، آقاي نوري گفت هر فردي را که شورا انتخاب کند، قبول داريم، اما بنده گفتم آقاي نوري بايد به‎عنوان رئيس انتخاب شود، درحالي‎که اکثريت شورا که از اعضاي جبهه مشارکت بودند، با انتخاب نوري به‎عنوان رئيس مخالف بودند و اين اقليت شوراي دور اول بودند که نوري را به‎عنوان رئيس انتخاب کردند، درحالي‎که نيرو‎هاي اصلاح‎طلب او را قبول نداشتند».

پس از کشمکش‎‎هاي فراوان براي انتخاب شهردار و مطرح شدن استعفاي عبدالله نوري در انتها، الويري با 15 راي کامل، شهردار تهران شد. حدود يک سال از اين انتخاب گذشته بود که شوراي شهر با شهردار به تفاهم نرسيد و کار به استيضاح و آبستراکسيون برخي نمايندگان کشيد. تلاش‎ها براي اتحاد نتوانست بر مشکلات اين شورا پيروز شود حتي داستان حکميت هم به فرجام خوشي نرسيد و در نهايت در 20 اسفند، محمدعلي ابطحي در گفت‎وگو با ايرنا اعلام کرد که هيئت مرکزي حلاختلاف به انحلال شوراي شهر تهران راي داده است. ابطحي گفت: «علي‎رغم راي منفي نمايندگان دولت براي انحلال شوراي شهر تهران، انحلال اين شورا با اکثريت آرا به تصويب رسيد. نتيجه اين نشست و راي‎گيري به وزارت کشور اعلام شده تا از طريق اين مرجع ابلاغ شود. آخرين تلاش اين هيئت براي بقاي شوراي اسلامي تهران، تشکيل جلسه‎اي هفت ساعته بود که متاسفانه علي‎رغم توافق مکتوب اعضاي شورا بر عمل به دستور حکميت، مورد عمل تعدادي از اعضا قرار نگرفت». اشرف بروجردي ديگر نماينده دولت در هيئت مرکزي، سال‎ها بعد در خصوص اين تصميم گفت: «شوراي تهران را خود شورا منحل کرد، نه وزارت کشور. هر 10 روز يکبار بايد جلسه شورا‎ها برگزار شود ولي به‎دليل اختلافي که بين دو جناح دروني شورا وجود دارد، جلسه‎اي برگزار نمي‎شود. قانون اين بود که اگر اين‎ها نتوانند سه ماه جلسه شورا‎ها را شکل بدهند، بايد شورا‎ها منحل بشود و اين‎ها سه ماهشان گذشته بود. بحث شورا فراتر از اين بحث‎ها بود. بحث تراکم و بحث بودجه شهرداري و شورا هم بود ولي اين‎ها بهانه بود براي انحلال شورا. اساس اين انحلال جناحبندي سياسي بود».

shoraaval

شوراي شهر دوم در شرايطي تشکيل شد که اصلاح‎طلبان روز‎هاي خوشي را در افکار عمومي سپري نمي‎کردند. با وجود تاييد شدن بسياري از چهره‎‎هاي اين جريان در انتخابات شوراي شهر از اقبال حداقلي هم برخوردار نشدند و اين‎بار شورايي با اکثريت اصولگرا تشکيل شده بود. اين شورا در تلاش بود تا خاطرات منفي گذشته از شورا‎هاي اسلامي شهر و روستا را به فراموشي بسپارد. هم‎چنين مي‎کوشيد تا با ارائه کارنامه درخشان از خدمات بتواند چهره واقعي جريان خدمتگزار اصولگرايي را نشان دهد. جرياني که با آبادگران ايران اسلامي نمايندگي مي‎شد، محمود احمدي‎نژاد را به شهرداري و مهدي چمران را به رياست برگزيد. در اين شورا از هياهو‎هاي سابق خبري نبود و بيشتر وجهه خدمت‎رساني مدنظر بود. با رسيدن به انتخابات رياست جمهوري سال 84، محمود احمدي‎نژاد شهردار تهران با اقبال عمومي در اولين انتخابات دو مرحلهاي رياست جمهوري در ايران، قباي رياست جمهوري را بر تن کرد. برخي از اعضاي شورا به کمک دولت رفتند و حلقه شهرداري و شوراي او را تشکيل دادند. 

شوراي سوم هم با شرايطي مشابه شکل گرفت. اکثريتي اصولگرا که تلاش مي‎کردند تا وجهه غالب خود را هم‎چون دوره قبل بر خدمت‎رساني بگذارند. در اين دوره نيز چمران رئيس شد و قاليباف هم‎چنان شهردار باقي ماند. نکته مهم اين شورا اين بود که بهجهت تلاش براي هم‎زماني انتخابات‎ها در کشور، بنا شد تا انتخابات دوره چهارم شورا‎ها با رياست جمهوري برگزار شود، لذا عمر اين شورا مقدار قابل توجهي افزايش يافت. 

shorachaharom

دوره چهارم شوراي شهر در بسياري از موارد شاهد اولينهاست. اولين‎بار بود که انتخابات شورا هم‎زمان با انتخابات مهم صورت مي‎پذيرفت و آن هم انتخاباتي نظير رياست جمهوري و آن هم انتخاباتي بعد از دکتر احمدي‎نژاد که خود در بسياري از زمينه‎ها اولين بود! انتخابات و حضور طيف‎‎هاي مختلف بر صندوق‎‎هاي راي سبب شد تا اين شورا اولين شورايي شود که هيچ‎کدام از طيف‎‎هاي سياسي در آن اکثريت مطلقي نداشته باشند، بلکه دو يا سه نفر بدون وابستگي‎‎هاي خاص در اين مجموعه حضور دارند که مي‎توانند در شرايط خاص تاثيرگذار باشند. اولين حاصل اين اتفاق در انتخاب هيئت رئيسه و شهردار تهران مشاهده شد. درحالي‎که با انتخاب مسجدجامعي به‎عنوان رئيس شورا همگان از انتخاب نايب رئيس و شهردار اصلاح‎طلب مطمئن بودند، با انتخاب طلايي و قاليباف، معادلاتشان بههم ريخت. شوراي شهر چهارم از اين حيث شوراي منحصر بهفردي به‎شمار مي‎رود که اين ترکيب همواره به‎عنوان يک مدل خاص در تصميمگيري‎ها عمل مي‎کند. بههمين دليل است که اعضاي شورا که با شهردار مخالف هستند نه تعداد آراي لازم براي استيضاح وي را دارند و نه در مقابل به وظايف قانوني وي تمکين مي‎کنند. از سوي ديگر اين جريان با عملکرد يکسال گذشته خود حتي مطمئن نيستند که بتوانند مجددا بر کرسي رياست شوراي شهر تکيه کنند. اصولگرايان با تمرکز بر مهندس چمران و با کنار زدن برخي اختلافات دروني براي انتخاب نايبرئيس، با يکديگر متحد شده‎اند. گزينه‎‎هاي نواب رئيس اصلاح‎طلبان هم توان رقابت با طلايي را ندارند؛ لذا به‎نظر مي‎رسد که روند فعلي اگر در چند روز آينده ادامه يابد، رياست چمران بر شوراي شهر قطعي به‎نظر مي‎رسد. 

اصلاح‎طلبان هر ويژگي مثبتي که داشته باشند و از هر رفتار آن‎ها که طرفدارانشان حمايت کنند در يک موضوع همه اتفاق نظر دارند که آن‎ها بازي خرابکن هستند. اصطلاحا زير ميز مي‎زنند. قهر مي‎کنند و در ادامه آن جنگ رواني بهراه مي‎اندازند. اين موضوع هوشياري بيشتر جريان اصولگرايي در چند روز آينده را طلب مي‎کند.