به گزارش پارس به نقل از خراسان، خبر، بسیار تلخ و گزنده و تأسف بار است، شهادت مظلومانه ۱۴ نفر از سربازان و دلاورمردان ایران زمین در نزدیکی نقطه صفر مرزی در کهک سراوان در استان دلاورپرور سیستان و بلوچستان خون هر ایرانی دوستدار و عاشق دین و میهن را از هر نژاد و قوم و مذهبی که باشد به جوش می آورد. این خبر تلخ آنچنان مغز استخوان را می گدازد که قلم را توان توصیف آن نیست اما دلسوزانه و از سر عشق به وطن و عشق به برومند فرزندان این آب و خاک که از جمله غیرتمندترین آنان مرزبانان سرزمین ایران هستند نگارنده به عنوان عضو کوچکی از ملت بزرگ ایران بر سر برخی مسئولان خصوصاً مسئولان رده بالای استان سیستان و بلوچستان و در رأس آنان استاندار و همچنین وزیر کشور، مجلس، بدنه دولت و شورای امنیت ملی فریاد مطالبه برمی آورم که چرا همه آنچه را که باید و آنچنان که بایسته و شایسته است برای جلوگیری از این اتفاقات نادر اما بسیار اسف بار انجام نداده اند؟

البته این بی انصافی است که کارهای بس بزرگ انجام شده برای تأمین امنیت کشور و خصوصاً نقاط مرزی را از طرف مسئولان نادیده انگاریم که اگر نبود آن همت های بلند و کارهای قابل تقدیر، امروز کشور ما که متأسفانه به لحاظ شرایط جغرافیایی در میان دایره ای از آتش و تروریسم قرار دارد از چنین امنیت بی مانندی برخوردار نبود که با قاطعیت تمام بتوان گفت ایران از جمله امن ترین کشورهای جهان است آن هم در شرایطی که کشورمان مرزهای طولانی با پاکستان و عراق و افغانستان دارد کشورهایی که هم خودشان زخم خورده تجاوز غرب و آمریکا و تروریسم هستند و هم متأسفانه هر کدام به خصوص برخی از نقاط پاکستان به محلی برای پرورش و آمد و شد و اختفای تروریست ها بدل شده است.

هر عقل سلیم و انسانی که از حداقل انصاف برخوردار باشد، هم این امنیت بی نظیر کشورمان را قدر می داند و می ستاید و هم قدردان همه موثران و به وجود آورندگان و حافظان در این امنیت است اما در عین حال جنایت انجام شده توسط تروریست های آدم کش و به شهادت رساندن تعدادی از مرزبانان غیور و سرافراز کشورمان در مرز سراوان به هیچ عنوان مسئله کوچک و قابل اغماضی نیست و صد البته که باید تمام جوانب نفوذ تروریست های آدم کش به داخل مرز کشورمان و جنایت آنان مورد بررسی دقیق و البته سریع و بدون هیچ مداهنه ای قرار گیرد و چنانچه کمترین قصور و تقصیری متوجه هر مسئولی باشد بدون هیچ تسامحی بازخواست و برخورد جدی و متناسب انجام شود. از جمله نکاتی که باید به صورت جدی بدان پرداخته شود این است که آیا تمامی مرزهای کشورمان آنچنان که باید به تجهیزات پیشرفته حفاظت از مرزها مجهز است یا خیر؟

آیا نقاط حساس مرزی از رادارهای پیشرفته، دوربین های دید در شب و دیگر تجهیزات لازم و تخصصی مرزبانی برخوردار است؟

آیا مجلس شورای اسلامی واقعاً به تمامی تکالیف خود برای قانون گذاری و پس از آن نظارت بر اجرای قانون درباره انسداد و حفاظت از مرزهای کشور عمل کرده است؟ اگر چنین است شفاف و با صراحت به مردم پاسخ دهند.

آیا دولت و خصوصاً وزارت کشور به تمامی وظایف خود عمل کرده و برای تجهیز فنی و به روز کردن تجهیزات مرزبانی در تمامی نقاط مرزی اقدام لازم و کافی را انجام داده اند؟ و پیشنهادهای لازم برای هر چه بیشتر امن کردن مرزهای کشور و جلوگیری از همین موارد اندک را به شورای عالی امنیت ملی و مجلس ارائه کرده اند؟

نکته مهم دیگر این که آیا مسئولان و خصوصاً استاندار سیستان و بلوچستان و دیگر استانداران نقاط مرزی و دیگر مسئولان ذیربط اولین دغدغه خود را هر چه بیشتر امن کردن نقاط مرزی و شناخت عوامل موثر در امنیت قرار داده اند و این دغدغه و اولویت ها را به مسئولان کشوری انتقال می دهند؟ یا این که آن ها همه این کارها را به نحو احسن انجام داده اند اما برخی پایتخت نشینان توجه لازم و کافی را نداشته و یا ندارند؟

آیا مشارکت مردمی در تأمین هر چه بیشتر امنیت نقاط مرزی جزو اولویت های اساسی مسئولان استان های مرزی و مسئولان وزارت کشور و دیگر پایتخت نشینان قرار دارد یا خیر؟

آیا رونق اقتصادی مناطق و استان های مرزی و کارهای بسیاری که می توان برای رونق تولید و بهینه شدن چرخه اقتصاد در این مناطق انجام داد جزو دغدغه های مسئولان استانی و کشوری محسوب می شود؟

و نکته پایانی در این بخش این که آیا برخی پایتخت نشینان اساساً می دانند که در استان های مرزی و نوار مرزی، امنیت کشور که پایه و اساس مانایی، سرافرازی و بستر همه فعالیت ها و رشد علمی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی است چگونه و به وسیله و توسط چه دلاورمردانی و به چه قیمتی حفظ می شود؟

آیا واقعاً برخی از مسئولان درک کرده اند که ایران فقط تهران نیست؟

آیا برخی از مسئولان می دانند و می خواهند درک کنند که با جلوگیری از صرف برخی هزینه های میلیونی و میلیاردی در پایتخت که گاه به پای تشریفات و تجملات و تزئینات و موازی کاری ها ریخته و اسراف می شود، می توان بودجه های قابل توجه تری به ماجرای قدیمی انسداد مرزها و تجهیز و ارائه امکانات بیشتر به مرزداران غیور کشورمان اختصاص داد؟

آیا برخی پایتخت نشینان می دانند از غروب روز جمعه که تروریست ها و آدمکشان این جنایت را علیه تعدادی از فرزندان این آب و خاک انجام داده اند چه شوری در دل های کثیف و پلیدشان به پا شده و در مقابل چه خونی به دل همرزمان این غیور مرزبانان کشورمان و همه عاشقان دین و میهن شده است؟ اگر برخی مسئولان این ها را نمی دانند، باید بفهمند که ندانستن این نکات مهم خود تقصیری نابخشودنی است و مهم تر آن که اگر برخی مسئولان عزمی جزم برای جلوگیری از این گونه فاجعه های تروریستی هر چند کم شمار اما تأسف بار نداشته باشند این گناهی بس نابخشودنی تر است و راه دوزخ را برای آنان هموار می کند که امیدواریم هیچ مسئولی این گونه نباشد.

نباید فراموش کرد که دست حمایت خداوند بر سر این مردم عزیز و این کشور امام زمان (عج) است، این ملت سرافراز و این کشور بزرگ، سخت ترین یورش و تجاوز صدام و حامیان منطقه ای و فرامنطقه ای اش را به دلاور مردانه ترین شکل پاسخ داد و در مقابل صدها هزار نیروی متجاوز و هزاران تانک و توپ و موشک و هواپیمای جنگنده مردانه ایستاد و با مقاومت دلیرانه اجازه نداد حتی وجبی از خاک ایران اسلامی که مهد پاکان و پاک جانان و دلاورمردان و دانشمندان تمدن ساز است در دست متجاوزان باقی بماند پس بی گمان مقابله و جلوگیری از انجام چنین جنایت هایی توسط تروریست ها کاری قابل انجام است هر چند این آدمکشان شب پرست که توان و جرأت و شهامت درگیری و مواجهه رو در رو ندارند و هر از گاهی با اقدامات تروریستی می خواهند خودی نشان دهند و ادعا کنند هنوز زنده اند اما غافل از این که تفکر اینگونه گروهک های تروریستی و سرکردگان خبیث آن ها با آن پرونده سنگین جنایت علیه دین و میهن مدت هاست که به خاک سپرده شده است.

بر این باوریم که خون این مرزبانان غیور کشورمان که ۱۲ نفر آنان سربازان برومند این سرزمین و ۲ نفرشان نیز از غیورمردان نیروهای کادر مرزبانی بوده اند کار خود را خواهد کرد و با اقداماتی که انجام خواهد شد تروریست های آدم کش درس عبرت دیگری خواهند گرفت همچنان که ریگی به عنوان سرکرده یکی از گروهک های تروریستی شرق کشور که از خاک پاکستان به داخل کشورمان نفوذ می کرد و حتی توسط آمریکاییان حمایت می شد پس از انجام آن کار ارزشمند اطلاعاتی و امنیتی دستگیر، محاکمه و سپس به دار مجازات آویخته شد.

*سهم دولت پاکستان در جنایت علیه مرزبانان کشورمان

اما در این ماجرای تلخ باید به نکته اساسی دیگری نیز اشاره کرد که تروریست های جنایتکار در جریان نفوذ به داخل مرزهای کشورمان و به شهادت رساندن تعدادی از مرزبانان از منطقه سراوان از طریق خاک پاکستان نفوذ کرده اند، ماجرای تلخی که پیش از این نیز بارها تکرار شده است. هر چند کشور پاکستان خود زخم خورده تروریسم است اما این واقعیت نیز غیرقابل انکار است که برخی نقاط این کشور همسایه به مرکز پرورش تروریسم و مأمن و محل فعالیت و اختفای برخی تروریست ها تبدیل شده است. اما متأسفانه دولت پاکستان علیرغم معاهدات امنیتی فی ما بین برای جلوگیری از کنترل و نفوذ تروریست ها اقدام اساسی انجام نداده است.

بنابراین دولت پاکستان را به خاطر این تقصیر اساسی در کنترل برخی نقاط کشورش و جلوگیری نکردن از نفوذ تروریست ها به کشورهای همسایه در جنایت علیه مرزبانان کشورمان سهیم می دانیم و باید دولت این کشور در مقابل این قصور خود به مردم ایران پاسخگو باشد و اقداماتی انجام دهد و متعهد شود که لااقل پس از این تمامی کارهای لازم را برای جلوگیری از استفاده تروریست ها از خاک این کشور برای نفوذ به کشورهای همسایه انجام دهد و عذرخواهی از ملت ایران در این جریان جزئی از وظایف دولت پاکستان محسوب می شود هر چند دولت پاکستان مدعی تسلط نداشتن بر برخی مناطق باشد همچنین پر واضح است که شکایت علیه دولت پاکستان در مجامع بین المللی حقی محفوظ برای ملت و دولت ایران است و دولت و ملت ایران حق دارد از هر امکانی برای دفاع از امنیت ملی خود استفاده کند. وزارت امور خارجه کشورمان نیز همانطور که دکتر روحانی در پیامی به صراحت تأکید کرد باید پیگیر « اجرای موافقتنامه امنیتی با پاکستان» باشد و نتیجه را به رئیس جمهور گزارش کند.