خاطراتهاشمی و سخنان ۶ماه قبل رهبری
مدتی است که جناب آقای هاشمی رفسنجانی با بیان خاطرات و جملاتی نقل نشده از امام راحل سعی در بازتعریف شخصیت این مرد عظیم الهی و تحریف آرمانها و شعارهای اصلی انقلاب اسلامی مردم ایران دارند. این حرکت موجی از واکنش ها را بدنبال داشته است.
به گزارش پارس ، نویسنده وبلاگ گفتمان برتر نوشت: مدتی است که جناب آقای هاشمی رفسنجانی و بعضی از اطرافیان ایشان، با استفاده از سابقه ی خویش و با بیان خاطرات و جملاتی نقل نشده از امام راحل سعی در بازتعریف شخصیت این مرد عظیم الهی و تحریف آرمانها و شعارهای اصلی انقلاب اسلامی مردم ایران دارند.
این حرکت که بوسیله ی ایشان و برخی نزدیکان و طرفدارانشان و همچنین سایت اطلاع رسانی ایشان شروع شده، موجی از واکنش ها را در فضای مجازی و فضای واقعی بدنبال داشته است.
در ادامه میبینیم که چطور رهبر بصیر و حکیم انقلاب اسلامی ایران حضرت امام خامنه ایروحی له الفداء از مدت ها قبل و بخصوص شش ماه گذشته، در سخنرانی های خود نسبت به این مسئله واکنش نشان داده و ضمن پیش بینی این حرکت، پاسخ آنرا نیز پیشاپیش بیان فرموده بودند.
۱ ) تحریف شعارهای انقلاب؛راهبرد ضد انقلاب برای اسقاط نظام
یکى از کارهاى مهمى که جبهه ى ضدانقلاب - چه انقلاب ما، و چه انقلابهاى دیگر - در طول تاریخ و در عرض دنیا داشتند و میکردند، این بوده است که سعى کنند ارزشهاى انقلاب را کمرنگ کنند. به اینجا هم محدود نمیشود؛ اول ارزشها را کمرنگ میکنند، بتدریج آنها را محو میکنند؛ اگر میدان پیدا کنند، آنها را تبدیل به ضدارزش میکنند؛ این کارى است که در دنیا معمول است؛ این را ما در تاریخ انقلابهاى دنیا مشاهده میکنیم؛ و در انقلابهائى هم که زمان خود ما - در طول این عمر طولانى اى که ما کردیم - دیدیم و خبر شدیم، این را مشاهده کردیم. جبهه ى مقابل انقلاب و ضدانقلاب، شعارهاى انقلاب را هرگز فراموش
نخواهد کرد؛ یعنى میداند که در این رویاروئى، در این هماوردى، آن چیزى که توانست جبهه ى انقلاب را پیروز کند و جبهه ى ضدانقلاب را به هزیمت وادار کند، در درجه ى اول این شعارها بود؛ که هرچه شعارها پرمغز و جذاب و واقعى و براى مردم مفهوم و ملموس بود، کمک آن به پیشرفت انقلاب بیشتر شد. سعى میکنند این شعارها را بتدریج محو کنند، کمرنگ کنند. (بیانات در آخرین دیدار رئیس جمهور و هیئت دولت دهم - ۱۳۹۲/۰۴/۲۳)
در این سه دهه ى پرافتخارى که بر نظام جمهورى اسلامى گذشته است، حملات زیادى به ما شد؛ حملات ساختارشکنانه، حملات معارضه ى جدى با هویت اسلامى، روح اسلامى، روح انقلابى. خیلى در این سى سال به ما حمله شده. به شعارهامان دست اندازى کردند؛ شعارهامان را تحریف کردند، خیلى اوقات شعارهامان را غلط معنا کردند. خیلى اوقات تلاش شد - تلاشهاى سازماندهى شده، نه تلاش فردى - براى اینکه مردم را نسبت به اصل انقلاب مسئله دار کنند، ولى مردم و انقلاب ایستادند؛ این خصوصیت مردم ماست. این خیلى اهمیت دارد. سى و یکى دو سال دائم علیه انقلاب کار شده، در عین حال مردم ایستاده اند و شعارهاى انقلاب،
امروز زنده است. حرفهاى امام، امروز حرفهاى رائج است؛ سکه ى رائج است. کسانى که میخواهند در بین مردم سرى بلند کنند، حرفهاى امام را تکرار میکنند؛ خودشان را مستند به امام نشان میدهند. یک روز خلاف این بود؛ یک روزى که چندان دور نیست از ما، کسانى بودند که تظاهر میکردند به مخالفت با امام؛ رفتند گفتند انقلاب دفن شد! صریحاً اعلام کردند. عده اى گفتند که بایستى مردم را از خدا جدا کرد! اینها را صریح پشت بلندگو آن روز میگفتند. امروز جرأت نمیکنند اینها را بگویند. امروز آن کسانى که با مردم میتوانند حرف بزنند، تریبون دارند - یا از هر وسیله اى استفاده میکنند - دم از امام و دم از انقلاب
و دم از شعارهاى امام میزنند؛ حالا با شیوه هاى خاص.
۲ ) آرمان های امام از نگاه هاشمی و دوستان
- خاطره هاشمی از آیت الله گلپایگانی؛ مرگ بر ضد ولایت فقیه را حذف کنید!
عصر احمدآقا آمد و نوار سخنان آقای [آیت الله العظمی محمدرضا] گلپایگانی را آورد و گوش دادیم. به شعار ” مرگ بر ضد ولایت فقیه" اعتراض دارند و از مجلس می خواهد که در تشخیص ضرورت و موضوعات احکام ثانویه، دقت و وسواس داشته باشد، ولی با خضوع و احترام صحبت کرده اند. من هم در نمازجمعه از ایشان تشکر کردم. قرار شد با مشورت با امام سخنان ایشان پخش شود. احمد آقا اطلاع داد که امام موافقند.
(قابل ذکر است که تیتر این مطلب بعد از واکنش های منفی بسیار زیاد تغییر کرده و تیتر داخل عکس تیتر ثانویه است)
- برخی فکر می کنند مذاکره یعنی تسلیم! قهر با آمریکا ابدی نیست
من در سالهای آخر حیات امام (ره) نامه ای را خدمتشان نوشتم، تایپ هم نکردم. برای اینکه نمی خواستم کسی بخواند و خودم به امام دادم. در آن نامه هفت موضوع را با امام مطرح کردم و نوشتم که شما بهتر است در زمان حیاتتان، اینها را حل کنید، در غیر این صورت ممکن است اینها به صورت معضلی سدّ راه آینده کشور شود. گردنه هایی است که اگر شما ما را عبور ندهید، بعد از شما عبور کردن مشکل خواهد بود…
یکی از این مسایل رابطه با آمریکا بود. نوشتم بالاخره سبکی که الان داریم که با آمریکا نه حرف بزنیم و نه رابطه داشته باشیم، قابل تداوم نیست. آمریکا قدرت برتر دنیا است. مگر اروپا با آمریکا، چین با آمریکا و روسیه با آمریکا چه تفاوتی از دید ما دارند؟ اگر با آنها مذاکره داریم، چرا با آمریکا مذاکره نکنیم؟ معنای مذاکره هم این نیست که تسلیم آنها شویم. مذاکره می کنیم اگر مواضع ما را پذیرفتند و یا ما مواضع آنها را پذیرفتیم، تمام است.
- پاسخ امام به هاشمی دربارۀ رابطه با آمریکا
عصر خدمت امام رفتم. تنها در بالکن حیاط نشسته بودند و روزنامه می خواندند و فواره حوض کوچک حیاط زمزمه ای داشت. منظره جالبی بود…
درباره سیاست خارجی، روابط با کشورهای اروپایی منجمله انگلیس را بی مانع می دانند و در مورد آمریکا نظرشان این است که نباید آمریکا را در تجدید رابطه مأیوس کرد، ولی به این زودی برای مردم قابل قبول نیست.
- سخنان صریح هاشمی درجمع فرماندهان سپاه؛ قبول قطعنامه نرمش شجاعانۀ امام بود
آنهایی که کله شقی را با انقلابی بودن اشتباه می گیرند آنها اشتباه می کنند. آنها که فکر می کنند با کله شقی و یکدندگی باید هر حرفی را زدیم تا قیامت پای آن بایستیم، آنها که در عین مشاهده حق می گویند نباید از حرف خود بازگردیم اینها نه تنها انقلابی نیستند که عین مظاهر ارتجاع و تعصب جاهلی هستند.
- ناگفته های هاشمی در" صراحت نامه" ؛ امام موافق حذف مرگ بر آمریکا بودند
آیت الله هاشمی رفسنجانی با یادآوری حذف شعار « مرگ بر آمریکا» و اینکه امام با حذف این شعار موافق بودند و واکنش های تند بعدی و جوسازی های بعمل آمده در این خصوص تاکید می کند: « تمام مطلب همان بود که نوشته بودم. الان هم دقیقاً یادم نیست که چه نوشتم. به هرحال موافق نبودیم که در مجامع عمومی مرگ کسی را شعار دهیم… اصولاً جامعه ما به خاطر سنتی بودنش و گرفتار خشک مقدس ها و متعصبین بودنش همیشه چند گام از دانش و علم عقب بوده است. »
- محسن هاشمی: امام تابوی مذاکره با آمریکا را شکستند
در شرایطی که آیت الله هاشمی رفسنجانی آن نامه را به محضر امام نوشتند، به اصل مذاکره هم ایرادی نبوده است، چون شیوه امام خمینی (ره) نفی مذاکره نبود. من در این مورد خاطره هایی از حضرت امام دارم که نقل آن می تواند مفید باشد.
- محمد تقی رهبر: شعار « مرگ بر آمریکا» آیۀ قرآن نیست!
همانطور که رهبری فرمودند به آمریکا اعتمادی نیست ولی آن ها نیز منافعی در جهان دارند که با کاهش درگیری ها می توان کاری کرد تا آمریکا از آزار و اذیت خود کم کند. باید با لبخند های سیاسی این مشکلات را حل کرد تا یک سری سلسله موارد را حل کرد و آمریکا نیز تحریم ها یش را علیه مردم ایران کم کند. ما مدتی شعار مرگ بر شوروی نیز سر می دادیم و اگر رابطه ایران و آمریکا مثل روسیه شودو آمریکا حسن نیت نشان دهد، این مشکل نیز حل می شود. در ضمن آیه قران نازل نشده است که شعار مرگ بر آمریکا را همیشه سردهیم و همانطور که در آن روزها با روس ها برخورد کردیم و دیگر شعار ندادیم با آمریکا نیز همان
طور برخورد می کنیم.
سید رضا اکرمی: تردید در خاطرات هاشمی باطل است!
بی شک هر فردی در زندگی خود خاطراتی دارد و گاهی این خاطرات را نقل می کند. طبیعتا نقل این خاطرات در جامعه هم انعکاس های خود را خواهد داشت و هر کسی هم مختار است که خاطرات خود را بازگو کند یا نکند. بنابراین ذکر یک خاطره یا صحبتی که فردی در گذشته با فرد دیگر داشته یک امر طبیعی است.
نسبت به مسائلی که آقای هاشمی از گفت وگو با بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی نقل می کنند، باید به جایگاه و نسبت ایشان با امام (ره) توجه داشته باشیم. آیا کسی هست که از نزدیکی و اعتماد ویژه امام به آقای هاشمی خبر نداشته باشد؟
۳ ) آرمان های امام از نگاه رهبر معظم انقلاب
- وصیتنامه ى امام، لبّ ارزشهاى مورد نظر امام است
در مورد کشور و انقلاب ما هم این کار را دشمن شروع کرد؛ البته موفق نشدند؛ خدا را شکر میکنیم. دشمن نتوانست شعارهاى انقلاب را کمرنگ و سپس محو کند. به نظر من یک بخش عمده اى از این هم مربوط میشود به هوشیارى امام بزرگوارمان. آنچه که امام بزرگوار از اظهارات خود، از گفته هاى خود، از نوشته هاى خود در میان ما باقى گذاشت، بیّنات است، محکمات است؛ متشابهات نیست که کسى آنها را نفهمد. آخرین سخن امام هم وصیتنامه ى امام است. من همیشه به مسئولین و کسانى که در دولتهاى گوناگون یک کار مهمى دستشان بوده است، توصیه میکردم که به وصیتنامه ى امام مراجعه کنند. وصیتنامه ى امام، لبّ ارزشهاى مورد
نظر امام است؛ اینها را امام باقى گذاشته، زنده گذاشته است. لذاست که این ارزشها قابل تحریف نیست، قابل تغییر نیست. بله، ندیده گرفتن اینها امرى است که میسر است براى کسانى که بخواهند ندیده بگیرند. ( بیانات در آخرین دیدار رئیس جمهور و هیئت دولت دهم - ۱۳۹۲/۰۴/۲۳ )
- وصیت نامه ی امام، نقشه ی راه جمهوری اسلامی
نقشه ى راه هم در مقابل ما است. ما نقشه ى راه داریم. نقشه ى راه ما چیست؟ نقشه ى راه ما همان اصول امام بزرگوار ما است؛ آن اصولى که با تکیه ى بر آن توانست آن ملت عقب افتاده ى سرافکنده را تبدیل کند به این ملت پیشرو و سرافراز. این اصول، اصولى است که در ادامه ى راه هم به درد ما میخورد و نقشه ى راه ما را تشکیل میدهد. اصول امام، اصول روشنى است. خوشبختانه بیانات امام، نوشته جات امام در بیست و چند جلد در اختیار مردم است؛ خلاصه ى آنها در وصیتنامه ى جاودانه ى امام منعکس است؛ همه میتوانند مراجعه کنند. ما مفید نمیدانیم که به اسم امام تمسک کنیم، اما اصول امام را به فراموشى بسپریم؛ این
غلط است. اسم امام و یاد امام به تنهائى کافى نیست؛ امام با اصولش، با مبانى اش، با نقشه ى راهش براى ملت ایران یک موجود جاودانه است. نقشه ى راه در اختیار امام است و آن را به ما عرضه کرده است؛ اصول امام مشخص است. ( ۱۴ خرداد ۱۳۹۲ )
- تفسیر غلط از جهتگیری های امام، بد و خطرناک است
بنده در روز چهاردهم خردادِ امسال در سالگرد رحلت امام بزرگوار (رضوان الله تعالى علیه) در مرقد مطهر ایشان، جهتگیرى هاى انقلاب را بر اساس قرائت امام - که براى ما معتبر و حجت است - شرح دادم. جهتگیرى در سیاست داخلى، جهتگیرى در سیاست خارجى، جهتگیرى در عرصه ى فرهنگ، جهتگیرى در عرصه ى اقتصاد را مفصلاً گفتم؛ اینها مستند به بیانات امام و نصوص امام (رضوان الله تعالى علیه) است. امروز بحمدالله در سرتاسر کشور، نخبگان ما، زبدگان ما، مسئولین ما و آحاد ملت ما، همه امام را قبول دارند؛ همه امام را به عنوان شاخص، انتخاب میکنند. گاهى تفسیر غلط از امام میشود، تفسیر غلط از جهتگیرى مورد
نظر امام انجام میگیرد؛ که این هم چیز بدى است و خطرناک هم هست. خوشبختانه بیّنات امام جلوى چشم ما است؛ بیانات امام، صداى امام، نوشته ى امام، آثار امام، جلوى چشم ما است. آن روز عرض کردیم که وصیت نامه ى امام که یک مجمل و موجزى است از جهتگیرى هاى امام، دم دست همه است. بنابراین جهتگیرى ها مشخص است. ( ۱۳۹۲/۰۴/۳۰ بیانات در دیدار مسئولان نظام )
- آرمان خواهی همراه با واقع بینی؛ شاخصه ی راه امام
امام بزرگوار، در مقابل واقعیّتها چشم خود را نبست، امّا کوتاه هم نیامد، راهبرد را فراموش نکرد. ببینید وضعیّت امام را، زندگى امام را، شعارهاى امام را؛ امام بزرگوار همان کسى است که در مورد مسئله رژیم صهیونیستى از هیچ کس تقیّه نکرد؛ اینکه رژیم صهیونیستى یک غدّه ى سرطانى است و باید از بین برود، این حرف امام است. در قبال شرارتهاى قدرت مستکبر و مداخله گر آمریکا هیچ تقیّه اى و ملاحظه اى نکرد؛ اینکه آمریکا شیطان بزرگ است، این حرف امام است. اینکه حمله ى جوانان مسلمان و دانشجویان مسلمان به سفارت آمریکا و تصرّف ابزارها و مدارک جاسوسى آنها را امام انقلاب دوّمى دانست که
شاید از انقلاب اوّل مهم تر است، این حرف امام است؛ اینها حرفهاى امام است، اینها روشهاى امام است. در قضیّه ى جنگ، اینکه فرمود: جنگ تا رفع فتنه، این حرف امام است؛ دیگران میگفتند جنگ جنگ تا پیروزى، امام فرمود جنگ تا رفع فتنه. این ایستادگیها بود که پایه ى این نظام را مستحکم کرد. ( دیدار با خبرگان۱۴ شهریور ۹۲ )
با این روشى که امام در پیش گرفته بود و در گفتار و کردار او منعکس بود، نمیشود انسان خود را در خط امام بداند، دنباله روِ امام بداند، اما با کسانى که صریحاً پرچم معارضه ى با امام و اسلام را بلند میکنند، خودش را در یک جبهه تعریف کند. نمیشود قبول کرد که آمریکا و انگلیس و سیا و موساد و سلطنت طلب و منافق بر روى یک محورى توافق کنند، حول یک محورى جمع بشوند، بعد آن محور باز ادعا کند که من خط امامم! این نمیشود، این قابل قبول نیست.
کدام نگاه معتبر است؟ امام، خود پاسخ میدهند
- اکنون که من حاضرم، بعض نسبت های بی واقعیت به من داده می شود و ممکن است پس از من در حجم آن افزوده شود؛ لهذا عرض می کنم آنچه به من نسبت داده شده یا می شود، مورد تصدیق نیست مگر آن که صدای من یا خط و امضای من باشد، با تصدیق کارشناسان؛ یا در سیمای جمهوری اسلامی چیزی گفته باشم.
- من در طول مدت نهضت و انقلاب به واسطه ی سالوسی و اسلام نمایی بعضی افراد، ذکری از آنان کرده و تمجیدی نموده ام که بعد فهمیدم از دغلبازی آنان اغفال شده ام. آن تمجیدها در حالی بود که خود را به جمهوری اسلامی متعهد و وفادار می نمایاندند و نباید از آن مسائل سوء استفاده شود؛ و میزان در هر کس حال فعلی اوست.
روح الله الموسوی الخمینی
ارسال نظر