به گزارش پارس به نقل از فارس، « عبدالباری عطوان» نویسنده و تحلیلگر کهنه کار عرب در سرمقاله خود در نشریه الکترونیکی « الرأی الیوم» ، تحولات اخیر منطقه و گمانه های موجود درباره احتمال دیدار سران ایرانی و آمریکایی را بررسی کرده و معتقد است که کشورهای عربی تاوان سنگینی در قبال بهبود روابط تهران و وانشگتن پرداخت خواهند کرد.

در این مقاله می خوانید:

فعالیت های دیپلماتیک « حسن روحانی» رئیس جمهور ایران، به صورت تدریجی نتایج خود را به دست می آورد و ممکن است این فعالیت ها به اعتراف به نقش ایران به عنوان یک قدرت بزرگ منطقه ای منجر شود.

در همین راستا روحانی با « فرانسوا اولاند» رئیس جمهور فرانسه در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل دیدار خواهد کرد و پیشتر اولاند در نشست های خبری خود تأکید کرده بود که از همتای ایرانی خود خواهد خواست که تهران در گفت وگوهای سیاسی برای حل بحران سوریه حضور داشته باشد، این در حالی است که این گزینه تا یک ماه پیش مطرح نبود.

از سوی دیگر معاون سخنگوی کاخ سفید نیز احتمال داده که امکان دارد رؤسای جمهور ایران و آمریکا در نیویورک با هم دیدار کنند.

سوالی که در این میان مطرح می شود آن است که رهبران کشورهای عربی و وزرای خارجه آنها در آستانه این تحولات غیر منتظره کجا هستند؟ آیا از تماس های تهران و واشنگتن آگاهی داشته اند یا مانند انسان های فریب خورده مثل همیشه آخرین نفری هستند که از این مسئله اطلاع پیدا می کنند.

سوال دیگر آن است که اگر تلویزیون های جهان تصاویر دیدار رهبران ایرانی و آمریکایی را در راهروهای سازمان ملل منتشر کنند، موضع و یا بهتر بگویم واکنش کشورهای عربی در قبال آن چه خواهد بود.

بدون شک در واکنش به این تحولات خطرناک، نشانه های نگرانی و نا امیدی و ترس از آینده بر چهره رهبران کشورهای عربی نقش خواهد بست، به خصوص آنهایی که ایران را به عنوان شیطان بزرگ معرفی کرده اند و طبل های جنگ را برای حمله به این کشور به صدا در آورده بودند و با هزینه های میلیاردی ناوگان های نظامی آمریکا را در سواحل خلیج فارس برای حمله به ایران مستقر کرده بودند.

این پیروزی دیپلماسی ایرانی شکستی دیگر در فهرست شکست های سنگین رژیم های عربی است و سندی دیگر بر شکست سیاست های این کشورها و کوته فکری دولت های آنهاست و به همین ترتیب ناتوانی این رژیم ها از داشتن خوانش و درک صحیح و علمی از روند تحولات و استفاده از مشاورانی نادان است که تنها ادعای کاردانی دارند.

دولت های عربی بار دیگر به مثالی برای ساده لوحی تبدیل شده اند زیرا دروغ های آمریکایی ها و اسرائیلی ها را باور کردند و بیش از ۱۳۰میلیارد دلار برای خریدن تسلیحات نظامی و موشک های آمریکایی هزینه کرده اند که به دستور واشنگتن صورت گرفته است.

به این ترتیب واشنگتن اقتصاد فرو پاشیده خود را نجات داده و مشکل بیکاری میان جوانان خود را حل کرده و از سوی دیگر کانال های گفت وگو با ایران را ایجاد می کند.

رژیم های عربی اخیرا دو سیلی محکم از آمریکا دریافت کرده اند اولین آن کنار گذاشتن حکومت های عربی به ویژه دولت های حاشیه خلیج فارس از تلا ش های موجود برای حل بحران سوریه است که نتایج آن منجر به عقب نشینی آمریکا از تصمیم خود برای حمله نظامی به سوریه شد.

سیلی دوم نیز از در پی بالا گرفتن گزارش ها از احتمال شکسته شدن یخ روابط دو کشور و درخواست غرب از تهران برای کمک در ایجاد راهکار سیاسی برای بحران سوریه به صورت کشورهای عربی نواخته شده است.

کشورهای عربی بیش از ۱۰ میلیارد دلار تاکنون برای دخالت نظامی علیه سوریه هزینه کرده اند که بعد از آنکه اوباما به آنها گفت که روزهای سرنگونی حکومت سوریه نزدیک است امیدوار بودند که اسد سقوط کند، اما اکنون نه تنها از روی تعارف هم که شده در گفت وگو ها برای حل بحران سوریه حضور پیدا نمی کنند بلکه با بی توجهی آشکار غرب روبرو شده اند؛ آیا شکستی بالاتر از این هست؟

استقرار و صف آرایی ناوگان دریایی آمریکا و اسرائیل به امید ضربه به ایران و متوقف کردن دستاوردهای هسته ای این کشور بدون شک شکست خواهد خورد بنابراین نباید بر آن امیدی بست زیرا هر گونه توافقی میان واشنگتن و تهران به ضرر کشورهای عربی به پایان خواهد رسید.

ما به عنوان اعراب به ابرازهای اجرایی فرومایه آمریکا در منطقه تبدیل شده ایم و بسیار دشوار است که از حکومت فعلی و یا بعدی دولت آمریکا بخواهیم که با همان درجه از احترامی که با ایران برخورد می کنند با ما نیز برخورد داشته باشند در حالی که ما بدون توجه به نتایج برخی مسائل، ایران را به بزرگترین دشمن تبدیل کرده ایم.

زیرکی دیپلماسی ایرانی در جنگ دیپلماسی در اروپا و آمریکا در حال پیروز شدن است و در جنگ نظامی در سوریه نیز شکست نخورده است و تا کنون از هیچ کدام از برنامه های هسته ای خود عقب نشینی نکرده است و اگر گاهی نیز در برخی موارد عقب نشینی کرده باشد موقت و مصلحتی بوده زیرا دانش و فناوری لازم دارند و می توانند در آینده نیز آن را به خدمت بگیرند.

انتخاب « حسن روحانی» به عنوان یک سیاست مدار معتدل به ریاست جمهوری ایران نیز نشانه دیگری از زیرکی دیپلماسی این کشور است که پیامدهای آن را در منطقه و جهان دیدیم و به نظر می رسد پیامدهای دیگر آن نیز که در آینده به وجود خواهد آمد اعراب را غافلگیر می کند.

آمریکا هیچگاه دوست ما نبوده، حتی اگر بارها این ادعا را داشته است. بلکه واشنگتن همواره حامی منافع خود بوده و هرگز حاضر نیست حتی یک سرباز آمریکایی را فدای ما کند، این کشور همواره ما را به عنوان بدترین نمونه ی « حماقت» و « سادگی» به شمار آورده است زیرا ثروت های ما را غارت می کند، از دشمنان ما حمایت می کند، از اشغال سرزمین های مقدس ما حمایت می کند، از ما به عنوان ابزارهایی برای مبارزه با هم استفاده می کند، ارتش های ما را منحل می کند و با این وجود ما درس نمی گیریم و بارها از سوراخ آمریکایی ها گزیده می شویم، پس خوشا به حال آمریکا زیرا برای نادان ها نمی توان سوگواری کرد.