ماجرای اخراج «راستگو»
ادامه حملات بیامان اصلاحطلبان به عضو شورای شهر
اصلاحطلبان که نتوانسته بودند به شهرداری تهران برسند حالا بیش از هر چیز دیگری دنبال چرایی این رویداد بودند. آنها روندی سخت و طولانی را برای رسیدن به شهرداری تهران طی کرده و شاید فکر نمیکردند چنین نتیجهای در جلسه روز یکشنبه رقم بخورد، حملات بیامان اصلاحطلبان «الهه راستگو» اولین اقدام اصلاح طلبان بعداز شهردار شدن قالیباف بود.
به گزارش پارس ، به نقل ازمشرق، ماجراهای انتخاب شهردار اما با پایان پروسه انتخاب شهردار به پایان نرسید. اصلاح طلبان که نتوانسته بودند به شهرداری تهران برسند حالا بیش از هر چیز دیگری دنبال چرایی این رویداد بودند. آنها روندی سخت و طولانی را برای رسیدن به شهرداری تهران طی کرده و شاید فکر نمی کردند چنین نتیجه ای در جلسه روز یکشنبه رقم بخورد.
حالا آنها دنبال آرایی بودند که از سوی خودشان به سبد محمد باقر قالیباف ریخته شده بود؛ آرایی که آنها را از شهرداری برای چهار سال دور کرده بود.
اولین احتمال آنها احمد دنیا مالی بود. او از مدیران سابق محمد باقر قالیباف بود و البته فرد مشترک فهرست اصلاح طلبان و اصولگرایان. او گویا به اصلاح طلبان خبر از رایش به قالیباف را داده بود.
حدس و گمان ها درست بود. او از میان قالیباف و هاشمی مدیر سابق خودش را برگزیده بود. احمد دنیا مالی حالا با واکنش های گسترده اصلاح طلبان مواجه شده بود. او اما در اظهارنظری چنین گفت:
« با افتخار به قالیباف رای دادم. ۸۰ درصد مردم تهران از عملکرد قالیباف راضی هستند. هر یک از اعضای شورای شهر می تواند به هر کسی که احساس کرد قابلیت های بیشتری برای اداره شهر تهران دارد، رای بدهد. همان دوستانی که هم اکنون حرف حزبی می زنند گفته بودند نمی خواهند در شورای شهر بحث های سیاسی و حزبی کنند. شهرداری و شورای شهر محلی سیاسی نیست و خدماتی است، باید از اینگونه سیاست زدگی که به وحدت مجموعه ضربه می زند دوری کنیم. »
اصلاح طلبان و مساله ای به نام الهه راستگو
احمد دنیا مالی از مدیران سابق محمد باقر قالیباف بود، پس برای اصلاح طلبان گویا رای او به قالیباف خیلی دور از انتظار نبوده است اما آنچه آنها را بر افروخت رای الهه راستگو به محمد باقر قالیباف بود. او عضو اصلاح طلب شورا و از اعضای حزب اسلامی کار بود.
البته پیش از آغاز ماجرای انتخاب شهردار تهران در همان روز انتخاب رئیس شورا هم شایعاتی وجود داشت که او به چمران رای داده است؛ شایعاتی که البته هرگز اثبات نشد. این بار اما گویا شرایط فرق کرده بود. حالا دیگر تردیدی وجود نداشت که او به گزینه اصولگرایان رای داده است. خبر که جدی شد واکنش ها هم شدت گرفت.
در نخستین تحول در این مورد سخنگوی حزب اسلامی کار در موضعی رسمی در این مورد گفت: « در مورد نوع برخورد با خانم الهه راستگو به خاطر تخلف تشکیلاتی که انجام داده اند، در جلسه شورای داوری حزب تصمیم گیری می شود. با توجه به اینکه اعضای شورای مرکزی بحث تخلف تشکیلاتی و رعایت نکردن اخلاق تشکیلاتی از سوی خانم الهه راستگو را مدنظر قرار دادند و باتوجه به اساسنامه حزب، قرار شد تصمیم گیری در مورد لغو عضویت خانم الهه راستگو از حزب یا موارد دیگر در جلسه شورای داوری مدنظر قرار بگیرد. » علی حسینی، سخنگوی حزب اسلامی کار ادامه داد: « خانم الهه راستگو قبل از اینکه بخواهند به آقای قالیباف رای بدهند، طی مصاحبه ها و اظهاراتشان گفته بودند که به آقای هاشمی رای خواهند داد و ما برای این موضوع شاهد داریم؛ بنابراین ایشان باید توضیح دهند که چرا چنین بی اخلاقی تشکیلاتی را مرتکب شده اند. »
او در پاسخ به برخی رسانه ها و افراد که تصمیم حزب اسلامی کار در مورد الهه راستگو را دیکتاتوری حزبی نامیده بودند، گفت: « باید دانست هر تشکیلات و حزبی برای خود آیین نامه و ضوابط تشکیلاتی دارد و در همین آیین نامه و اساسنامه تخلفات حزبی و نوع برخورد با آن مورد توجه قرار می گیرد. خانم راستگو اساسنامه حزب را خودشان قبول کرده اند و براساس آن عضو شورا شده اند. حال اگر اساسنامه را رعایت نکرده اند و به رغم قولی که داده اند عمل نکرده اند باید به چنین تخلف تشکیلاتی در جایی رسیدگی شود. اگر عضو حزبی از احزاب اصولگرا نیز چنین تخلف تشکیلاتی را انجام داده بود، قاعدتا آنها نیز به چنین تخلفی رسیدگی می کردند. »
تنش در شورا
حاشیه ها در مورد رای الهه راستگو به صحن علنی شورا رسیده است. اختلاف بین اصلاح طلبان بالا گرفته. در جلسه روز سه شنبه گذشته چند اصلاح طلب صحن شورا را در اعتراض به الهه راستگو ترک کردند. راستگو اما در واکنش به انتقادها چنین می گوید: « من وامدار هیچ حزب و گروهی نیستم، بلکه وام دار مردمی هستم که من را به عنوان نماینده خود برگزیدند. رای مردم به نماینده خود یعنی اعتماد مردم و من به عنوان نماینده مردم تهران به سبب سوگندی که یاد کردم مکلف هستم که وظایفم را به نحو مطلوب و آنگونه که به صلاح مردم است انجام دهم. من با توکل بر خدا و بررسی برنامه های هر دو گزینه پیشنهادی رای دادم و این دو شخص هر دو جزو کسانی هستند که برای نظام با ارزشند. »
« شب قبل از روز انتخاب شهردار حس عجیبی داشتم و با خود گفتم که من در قبال مردم مسئول هستم و باید مصالحشان را در نظر بگیرم، چرا که باید در قبال انتخابمان جوابگو باشیم. من در ابتدا رای ممتنع دادم که آرا برابر شد و وقتی برای بار دوم رای گیری شروع شد، حس کردم رای من تاثیر گذار است و باید فردی را انتخاب کنم که مصالح شهر را به دستش بسپارم و تشخیص من این بود که کسی جز قالیباف نمی تواند در حال حاضر مناسب باشد. افرادی که مطالب و شایعات کذب را مطرح کردند باید نزد خدا جوابگو باشند حتی در این میان برخی افراد مرا خائن خطاب کردند که من آنها را نخواهم بخشید. در جایی دیگر نیز عنوان شده است که من قسم خورده ام به قرآن که به اصلاح طلبان رای دهم اما زمانی که کمالی، دبیرکل حزب اسلامی کار مرا خواستند به من گفتند که شما برگه ای که پیش از انتخابات امضا شده بود را امضا نکردید که در آن به قرآن نیز قسم خورده شده بود و من این برگه را امضا نکردم و در این جلسات آخر نیز شرکت نکردم چرا که از برخی حرکات و برنامه ریزی ها ناراضی بودم. »
مختاباد که عضو اصلاح طلب شورای شهر است و از معترضانی که صحن شورا را ترک کرده، می گوید: « خانم الهه راستگو در فراکسیون اصلاح طلبان قسم دروغ خورده و حیثیت یک فراکسیون را زیر سوال برده است. در رای دادن هیچ اجباری وجود ندارد که اعضا به چه کسی رای دهند اما اقدامی که آقای دنیامالی و خانم راستگو در انتخاب شهردار انجام دادند منطقی نبوده است. به عقیده من وقتی تیمی تشکیل می شود باید همه اعضا با یکدیگر کار کنند که اگر اشتباهی مرتکب شوند به تیم ضربه خواهد خورد. »
وی با بیان اینکه خانم راستگو دو رفتار اشتباه انجام دادند اظهار داشت: « راستگو در فراکسیون اصلاح طلبان قسم دروغ خورده و حیثیت یک فراکسیون را زیر سوال برده است. » در واکنشی عجیب اما فاطمه دانشور هم گفت: « دروغ، نفاق و تهمت سه ویژگی راستگو است و حزب اسلامی کار باید وی را اخراج کند. » فاطمه دانشور هنگام نطق الهه راستگو درباره چرایی رای دادنش به محمدباقر قالیباف با ترک صحنه شورای شهر به جمع خبرنگاران آمد و گفت: « ایشان از نظر من خیانت کرده است، چرا که در فراکسیون اصلاح طلبان وی دست روی کلام الله گذاشته است و با سایر اعضا هم قسم شده که به کاندیدای مورد تایید اصلاح طلبان برای شهردار آینده رای بدهد. کار ایشان بی اخلاقی است. »
وی با بیان اینکه راستگو موجب ایجاد نفاق در میان اعضای اصلاح طلب شورای شهر نیز شده است، تاکید کرد: « وی در این جلسات حضور داشت و در جریان جلسات ما بوده است. نباید این کار را می کرد. »
اما در همین راستا الهه راستگو پس از اخراج از حزب اصلاح طلب متبوعش در نامه ای نوشت: « صراحتا اعلام می کنم با بخشی از جریان اصلاح طلب که اتفاقا بخش تندروی آن محسوب می شوند و از دولت سهم خواهی می کنند، زاویه داشته و دارم و تا آنجا که مطلع هستم بخش زیادی از نخبگان این جریان نیز با اینجانب همسو هستند. »
*** متن کامل این نامه به شرح زیر است:
« این دیکتاتوری و تک صدایی قبلا نیز داد بخش بزرگی از جناح موسوم به چپ و اصلاح طلبان فعلی را در آورده بود. یک حزب دولتی برآمده از دولت هفتم و هشتم از طرف تمام جریان تصمیم می گرفت و اگر کسی با آن تصمیم مخالفت داشت با بهره گیری از گزاره های مختلف و در قالب های زیبایی که داشت نه تنها مخالفان بلکه منتقدان را یا از صحنه بیرون می کرد یا مجبور به سکوت می کرد. این درحالی بود که ادعای گسترش جامعه مدنی و مشارکت مردم توسط آنان گوش فلک را کر می کرد.
اینجانب بر اساس شناخت و اقناع وجدانی و طبق سوگندی که هنوز چند روزی از آن نگذشته به مردم شریف تهران متعهد می شوم که بر اساس اقناع آنچه پس از تحقیق و دریافت های خودم به آن رسیده ام از منافع شهروندان دفاع کنم و آن را به منافع شخصی و باندی ترجیح دهم. حتی اگر دیکتاتورهای مدرن و قیم ماب را خوش نیاید و انبوه اهانت ها، تحقیرها و توهین ها را در شبکه رسانه ای داخلی و خارجی خود به اینجانب نثار نمایند، چراکه از سال ۷۶ با این شیوه استبداد مدرن آشنا شده و بارها از سوی آن نواخته شده ام. از این قیم مابان به ظاهر دموکرات سوالی دارم و آن این است که شعار شما توجه به آرا و نظرات مردم نیست؟ آیا مردم شریف تهران در نظرسنجی هایی که خودتان انجام داده اید آقای قالیباف را بر دیگران ترجیح نداده بودند؟ این برخورد دوگانه شما بسیار شبیه به دموکرات مابان غربی آمریکایی است که نشان می دهد دموکراسی فقط در زمانی مقبول شماست که همسو با نظرات و علایق جناحی و حزبی شما باشد.
یکی از دلایلی که اینجانب را قانع کرده که به آقای محسن هاشمی رای ندهم همانا حمایت شما از ایشان بود، چراکه در گذشته نه چندان دور وی و پدرش را افراد دیکتاتور معرفی و انواع و اقسام اتهامات مالی و… را نثار آنان می کردید. کافی است برای اینکه کاملا به یادتان بیاید در رسانه های از سال ۷۶ تا ۸۴ نام ایشان را جست وجو کنید؛ حال چه اتفاقی افتاده که به حمایت ایشان برخاستید؟ اگر اتهامات دیروز شما کذب بوده باید صراحتا توبه کنید و از آقای هاشمی و فرزندانش عذرخواهی کنید. اینجانب صراحتا اعلام می کنم که با بخشی از جریان اصلاح طلب که اتفاقا بخش تندروی آن محسوب می شوند و جالب آنکه بر اساس جبر زمانه اکنون شعار اعتدال می دهند و از دولت سهم خواهی می کنند زاویه داشته و دارم و تا آنجا که مطلع هستم بخش زیادی از نخبگان این جریان نیز با اینجانب همسو هستند، اما غالبا به دلیل جلوگیری از هتک حرمت خویش جرات بیان انتقادات خود را از این قیم مابان ندارند. به نظر اینجانب چنانچه نقد درون گفتمانی در جریان اصلاح طلب انجام نشود مجددا با برخورد قاطبه مردم رو به رو خواهیم شد.
مردم از شعار های رنگارنگ و مردم فریب خسته اند و به دنبال خادمین واقعی خود هستند و با دقت گفتار و کردار ما را رصد کرده و در انتخابات با رای هوشمندانه خویش پاسخ ما را داده و خواهند داد و به نظر من چنانچه مجددا دیکتاتوری مدرن بر جریان اصلاحات حاکم شود این مقدار اقبال نسبی مردمی را قطعا و یقینا از دست خواهیم داد و من به عقلای جریان هشدار جدی می دهم که زودتر چاره ای برای این مشکل اساسی بیندیشند. اینجانب می توانستم رای خویش را در شورای شهر پنهان کنم اما بر اساس اقناع وجدانی آقای دکتر قالیباف را بر آقای مهندس هاشمی به دلایل متعدد از جمله توانایی اجرایی ترجیح دادم و به صورت شفاف رای خویش را ارائه کردم، البته این هم قابل ذکر است که دیکتاتوری مدرن نگذاشت که فرد دیگری در جریان اصلاحات کاندیدا شود و گرنه افرادی در جریان اصلاح طلب خود را در معرض کاندیدا شدن قرار داده بودند که اگر دیکتاتوری مدرن اجازه می داد قطعا اینجانب و برخی دیگر از اصلاح طلبان شورا به آنان رای می دادیم.
به دنبال تخریب سازمان یافته جریان دیکتاتوری مدرن اینجانب به عنوان یک بانوی اصلاح طلب صراحتا فاصله و اختلاف دیدگاه عمیق و اساسی خود را با این غوغاسالاران مدرن و به ظاهر دموکرات ابراز می دارم و خود را برای حملات و هجمه های ناجوانمردانه آنان که به انواع مختلف شروع شده و ادامه دارد آماده کرده ام. بدیهی است که این هجمه ها اینجانب را از پشت کردن به سوگندی که در ابتدای عضویت در شورای شهر تهران خورده ام باز نخواهد داشت و شرافت و عمل به سوگند خود را به تسلیم شدن در برابر دیکتاتوری مدرن ترجیح خواهم داد. »
الهه راستگو زاده ۱۳۴۱ در ملایر است. او کارشناس مدیریت و برنامه ریزی آموزشی از دانشگاه علامه طباطبایی، کارشناس ارشد مدیریت آموزشی از دانشگاه علامه طباطبایی و دارای مدرک DBA مدیریت استراتژیک از دانشگاه صنایع و معادن است. راستگو، آموزگار، دبیر، سرگروه آموزش، مسئول استاندارد سوالات در اداره کل شهر تهران، مدرس مراکز تربیت معلم شهید باهنر و شهید ثانی، مدرس مرکز آموزش عالی فرهنگیان و مدرس نمونه شهر تهران در سال ۷۵ بوده است. او که نماینده دوره پنجم مجلس شورای اسلامی از حوزه انتخابیه ملایر بوده در کارنامه کاری خود پست هایی چون نایب رئیس کمیسیون امور اداری و استخدامی، عضو هیات رئیسه کمیسیون زنان، جوانان و خانواده، مدیر کل اشتغال زنان وزارت کار و امور اجتماعی سال های ۸۱-۷۹، مشاور امور کارآفرینی و اشتغال وزارت کار و امور اجتماعی و مشاور امور بین الملل وزارت کار و امور اجتماعی را نیز تجربه کرده است.
او اما در عین حال همواره یک چهره حزبی بوده است؛ او مدتی عضو کمیته بیمه درمان خانه کارگر بود و سخنگویی سابق حزب اسلامی کار، ریاست سازمان زنان حزب اسلامی کار و عضویت شورای مرکزی حزب اسلامی کار هم در کارنامه حزبی او دیده می شود.
الهه راستگو در انتخابات چهارمین دوره شورای شهر تهران در لیست ائتلاف اصلاح طلبان قرار داشت و توانست به شورای شهر تهران راه یابد. الهه راستگو در اولین جلسه شورای شهر، همراه هادی ساعی به عنوان عضو هیات رئیسه شورای شهر تهران (منشی) انتخاب شد.
من هرگز قسم نخوردم
الهه راستگو در گفت و گویی کوتاه با خبرنگار مثلث در مورد حاشیه های پدید آمده در مورد رایش به محمد باقر قالیباف با اشاره به جلسه ای که اصلاح طلبان مدعی هستند او در آن قسم خورده که به محسن هاشمی رای دهد گفت: « من اصلا در آن جلسه نبودم. شاهدم برای این ادعا این است که آقای کمالی دبیر کل حزب اسلامی کار با من تماس گرفت و گفت که چرا در جلسه اصلاح طلبان شرکت نکردی؟ من در پاسخ گفتم: « تداخل این جلسه با یکی از برنامه های کاری موجب غیبت من شد. بنا بر این من اصلا در جلسه ای شرکت نکرده بودم که بخواهم قسم بخورم. »
او در پاسخ به این سوال که اگر نامزد اصلاح طلبان فردی غیر از هاشمی بود آیا شما باز هم به قالیباف رای می دادی گفت: « اصلا مشکل ما همین بود که چرا اصلاح طلبان دیگری غیر از محسن هاشمی نامزد نشدند. شاید اگر فرد اصلاح طلبی غیر از هاشمی کاندیدا می شد ما به او رای می دادیم. »
حال با همه این تفاسیر باید ببینیم اصلاح طلبان در شورای شهر چه خواهند کرد؟ آیا افرایش اختلافات میان آنها موجبات انشعاب تشکیلاتی را پدید خواهد آورد یا اینکه این ماجرا با پادرمیانی آینده ای متفاوت خواهد داشت.
تا اینجای کار که عملکرد اصلاح طلبان بسیار احساسی و از روی عصبانیت بود. و کاملا با شعارهای آنها در تضاد است. این درحالی است که اصولگرایان پارلمان با وجود مواضع بعضا متفاوت علی مطهری هرگز او را تهدید به کنار گذاشته شدن از جمع اصولگرایان نکردند.
ارسال نظر