به گزارش پارس به نقل از فارس، بالاخره تیر اسرائیل و آمریکا به هدف نشست البته با کمک برخی احزاب و جریان های داخلی لبنان که در ماجرای تروریست نام گرفتن حزب الله در اتحادیه اروپا، همچون کاتالیزور عمل کردند.

از نیمه اول سال گذشته میلادی بود که آمریکا و اسرائیل دست به کار شدند تا با درست کردن پاپوشی برای حزب الله، اتحادیه اروپا را متقاعد کنند این حزب لبنانی را که یکی از محورهای اصلی مقاومت به شمار می آید، در فهرست سازمان های تروریستی قرار دهد.

البته آنها در ابتدا کوشیدند با درخواست از اتحادیه اروپا، اروپایی ها را به اعمال تحریم علیه حزب الله متقاعد کنند، اما به در بسته خوردند چراکه استدلال کشورهای اروپایی این بود که « اتحادیه اروپا حزب الله را به عنوان یک حزب سیاسی فعال در لبنان به رسمیت می شناسد و معتقد است، مدارک کافی برای قرار دادن این گروه لبنانی در فهرست گروه های تروریستی وجود ندارد» .

علاوه بر این، کشورهای اروپایی تاکید داشتند که چنین اقدامی به روابط اتحادیه اروپا با لبنان، جایی که حزب الله خدمات اجتماعی گسترده ای ارائه می دهد و شاخه سیاسی آن نیز قدرت را در دولت این کشور در اختیار دارد، لطمه وارد می کند.

این پاسخ به مذاق آمریکایی ها و اسرائیلی ها خوش نیامد، از این رو بود که به فکر افتادند تا مدرک مورد نیاز اروپایی ها را دست و پا کنند. ظاهرا اولین موردی که به ذهن آنها خطور کرد، مقصر جلوه دادن حزب الله در حادثه انفجار اتوبوس توریست های اسرائیلی در شهر ساحلی بورگاس در بلغارستان بود که جولای سال ۲۰۱۲ رخ داد و در آن، ۵ اسرائیلی کشته شدند.

دولت بلغارستان هم که ظاهرا توسط اسرائیل و متحد آن، آمریکا، تطمیع شده بود در گزارش نهایی خود درباره این انفجار حزب الله را به دست داشتن در این انفجار متهم کرد. بلافاصله بعد از انتشار این گزارش، آمریکا و اسرائیل وارد صحنه شدند و هر یک به طور جداگانه از اتحادیه اروپا خواستند، حزب الله را به عنوان یک سازمان تروریستی به رسمیت بشناسد چراکه با تروریست نامیده شدن حزب الله در اتحادیه اروپا، سرمایه ها و دارایی های این گروه بلوکه می شود، اعضاء این گروه از عبور و مرور در کشورهای عضو این اتحادیه منع می شوند و دیگر امکان فروش، نگهداری یا انتقال سلاح را نخواهند داشت. در واقع، از این طریق آنها درصدد بودند با ایجاد محدودیت نفوذ حزب الله در سطح منطقه و جامعه بین المللی را کاهش دهند.

اما نتیجه این تحقیقات به اندازه ای مشکوک بود که صدای برخی گروه های داخلی بلغار را نیز در آورد چراکه آنها بر این باور بودند طرح این اتهامات، خطرناک و غیرمستند بوده است.

حتی روزنامه صهیونیستی معاریو نیز در گزارشی به نقل از منابع نزدیک به تحقیقات، افشاء کرد، آمریکا و اسرائیل فشارهایی را در این راستا بر بلغارستان وارد کرده اند تا حزب ا لله لبنان و ایران را به اجرای این عملیات متهم کند. معاریو نوشت: « اسرائیل اطلاعاتی را به محققان بلغاری داده تا حزب الله را در این حمله متهم کند» .

همین انتقادات داخلی بود که اروپایی ها را به شک و تردید انداخت؛ نکته ای که روزنامه السفیر نیز در گزارشی به آن اشاره کرد و نوشت: « انتقاداتی که مخالفان داخلی دولت بلغارستان در رابطه با روند تحقیقات و نتایج آن ایراد کرده اند و همچنین فضای نامطلوب سیاسی و فساد اداری در این کشور، از جمله مهمترین دلایل تردید اتحادیه اروپاست» .

با وجود این ناکامی، اسرائیل و آمریکا بیکار ننشستند. به رغم دخالت های آشکار و نهان این دو و سایر متحدان عربی و غربی آنها در بحران داخلی سوریه و حمایت های مالی و تسلیحاتی چشمگیرشان از شورشیان سوری، آنها فعالیت های حزب الله را سیبل انتقادات و حملات خود قرار دادند.

این موضوع به حدی برای آنها حیاتی بود که باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا طی تماس تلفنی با میشل سلیمان، همتای لبنانی خود در این رابطه گفت وگو کرد و نگرانی عمیق خود را نسبت به حضور نیروهای حزب الله در سوریه به وی ابراز داشت.

برخی مقامات آمریکایی نیز مدعی شدند، حضور نیروهای حزب الله لبنان در منطقه القصیر تاییدی است بر این مسئله که حزب الله هم اینک نقش پررنگی در درگیری های سوریه ایفا می کند! این در حالی است که منطقه القصیر در نزدیکی مرز لبنان که از اهمیت استراتژیک برخوردار است، هفته ها بود صحنه درگیری های شدید میان نیروهای بشار اسد و مخالفان مسلح نظام سوریه قرار گرفته بود و در این میان، هدف نیروهای حزب الله جلوگیری از تسری ناآرامی های سوریه به داخل مرزهای لبنان بوده است.

با این حال، بعد از جنجال های فراوان بر سر این اتهام، کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا از رایزنی مقامات اروپایی درباره قراردادن حزب الله در فهرست گروه های تروریستی خبر داد که در نهایت امروز (دوشنبه) اعضا این اتحادیه به قرار دادن شاخه نظامی حزب الله در فهرست سازمان های تروریستی رای مثبت دادند.

شاید در وهله اول به نظر برسد این آمریکایی ها بودند که بالاخره توانستند حرف خود را به کرسی بنشانند، اما واقعیت ماجرا این است که آنها بدون کمک برخی احزاب داخلی لبنان از جمله « جریان ۱۴ مارس» به رهبری سعد حریری که از مخالفان سرسخت حزب الله به شمار می آید، نمی توانستند این توطئه را به سرانجام برسانند.

حزب المستقبل که خود از حامیان مالی و تسلیحاتی گروه های تروریستی سوری به شمار می آید، همپای آمریکایی ها، حزب الله را به دخالت در امور سوریه متهم کرد. کار سعد حریری، رئیس این جریان به جایی رسید که حزب الله را با اسرائیلی ها قیاس کرد و گفت: « حزب الله جنایات اسرائیل را کپی برداری کرده و در القصیر اجرا می کند. »

به نظر می رسد یکی از علل این گونه اظهارنظرها، تسویه حساب های سیاسی باشد؛ نکته ای که سخنان شیخ نعیم قاسم، معاون دبیرکل حزب الله لبنان به طور تلویحی به آن اشاره کرده است.

او اخیرا ضمن درخواست برای تشکیل دولت وحدت ملی که در برگیرنده تمامی گروه های لبنانی باشد، با اشاره به کارشکنی های جریان المستقبل در روند تشکیل دولت جدید، گفت: « المستقبل با امید بستن به سرنوشت تحولات سوریه، مسئله تشکیل دولت لبنان را به تاخیر انداخته است. این در حالی است که برای نجات لبنان، چاره ای جز همکاری و بحث و گفتگو بین گروه های لبنانی در موارد مشترک وجود ندارد. »

به این ترتیب، به نظر می رسد، احزاب داخلی مخالف حزب الله با گره زدن فعالیت های این سازمان، در مرزهای لبنان و سوریه با اقدامات تروریستی، کوشیدند، به نوعی شرایط را برای محدود کردن حزب الله در عرصه داخلی فراهم کنند.